هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

هیوای آسمانی من

یک تجربه جدید از نوع مادرانه

بیشتر و بیشتر روی تصمیم جدیدم مصر شدم. دیگر میخواهم هیوا فقط باز یکند. بس است هرچقدر چیز یاد گرفت. معلمش میگفت اصلا سر کلاس درباره چیزهایی که میداند حرف نمیزند. حتی کلماتی را که میداند نمی خواند. امروز با دخترم صحبت کردیم. کتاب برداشت و برد مدرسه خواند. معلمش امروز میگفت بچه ها شاکی شده بودند چرا هیوا خواندن بلد است. خوب من واقعا نمیدانم چکار کنم؟ بالاخره بخواند یا نخواند . اولین تجربه خواندن هیوا بود :) معلمش میگوید اینقدر مغزش پر شده که فرصت بازی کردن ندارد . همین الان در حال بازی سودوکو هست. هرچقدر میگویم بردار برو بازی کن نمیرود. قبلش کل دانشنامه بدن انسان را برایم گفته. در راه برگشت به خانه درباره مضرات نوشابه و مقدار کلسیم ...
13 آذر 1392

نوشته

چرا بعضی آدمها هر طور میخواهند حرفهای یک نفر را تعبیر میکنند بعد میبرند پشت میز محاکه رای میدهند اجرا هم میکنند بدون اینکه حتی بفهمند و بدانند در مغز نویسنده چه بوده است؟؟؟   من وقتی متنی می نویسم باید ریز ریز و جزء جزء مغزم را بازگو کنم؟؟؟؟؟   یعنی الان آتیش گرفتم در حد اورست . البته نه در اینجا در فیس بوک :)))))))))   واقعا من مسوول برداشت هیچ کسی از نوشته هایم نیستم .
12 آذر 1392

فلسفه کودکان

فلسفه برای کودکان و نوجوانان چیست؟ ارسال شده توسط  admin  در سه شنبه ... 1392.04.11   فلسفه برای کودکان (فبک) یا فکرپروری برای کودکان یا P4C  یکی از شاخه‌های آموزش فلسفه است که به پرورش قدرت استدلال و تفکر فلسفی در کودکان می‌پردازد. در اواخر سال‌های ۱۹۶۰، زمانی که متیو لیپمن در دانشگاه کلمبیا واقع در نیویورک در رشته فلسفه مشغول تدریس بود متوجه شد که دانشجویانش فاقد قدرت استدلال و قدرت تمیز و داوری هستند و همچنین متوجه شد که برای اینکه قدرت تفکر این دانشجویان به طور چشم‌گیری تقویت شود، دیگر بسیار دیر شده بود. او به این فکر افتادم که این کار می‌بایست در دوران کودکی ...
11 آذر 1392

کودک نخبه

سلام دوستان     تب و تاب کودک نابغه و نخبه در ممکلت ما انگار هیچ وقت تمام نمی شود. هر کجا سر میکنی  صحبتی در این میان است و متاسفانه وقتی سری به وبلاگهای مادرهای عزیز میزنی بیشتر از نیمی فکر میکنند کودکانی نخبه دارند و مجزای  از همه و اینکه برایشان وقت می گذارند و آشنایی هرچند جزئی با روشهای موجود امروز در ایران ما این مادران را بیشتر ترغیب میکند که خود و کودک خاص هستند و حتما به درجات بالای نبوغ دست خواهند یافت. چند مشکل اسای در این میان است : اول اینکه با تکرار تو نابغه ای تو پر هوشی تو دانایی تو تکی این در ذهن کودک جا می افتاد که او حتما چیزی غیر از دیگران است. خوب حتما چیزی در میان است که او را با دیگران متفاو...
13 آبان 1392

خستگی های مادرانه

سلام :    قبل از اینکه پاسخ دوستای خوبم رو بدم در قسمت نظرات ، دلم میخواست یک پست بذارم که خستگی ا زتن همگی مادرهای خوب بدر بره. البته امیدوارم که بتونم با نوشتن از راه دور این کار رو بکنم :) دوستان تمام پستای سایت مادران امروز رو بخونید. من مطالب مونته سوری رو اونجا میذارم. و تاپیک نی نی سایت رو حتما مطالعه کنید. بخصوص صفحه اول رو. دوستانی که بار اول هست منت میذارن و وبلاگ هیوا رو میخونن بخصوص .  الان که دارم این نوشته هارو مینویسم ساعت حدود 2 و نیم هست و از لباس شستن و بقیه کارهام فرغ شدم اومدم سراغ دنیای مجازی.  میدونم همگی خسته میشید و نا امید. آنهم در دنیایی که پر شده از تنهایی. مخصوصا برای مادرانی که فرهیخ...
1 آبان 1392

لیست دی وی دی های خوب همراه با سن نمایش

سلام به یاران همیشگی.    امروز چند کار رو باید انجام بدم که ازم خواستید.   اول تشکر میکنم بخاطر استقبالتون از مجموعه. میدونم بزودی موجی از کودکان دوزبانه که فقط و فقط با کمک و توانایی خودشون و مادرهاشون به درجات بالا رسیدن ایران رو فرا می گیرن. دلم میخواست به تمام دوستانم از شهرکرد گرفته تا یزد و سنندج سر میزدم و رودرو براشون کلاس میذاشتم.  کلاسهای خصوصی من از ابتدای آبان برگزار میشه. چون میدونم امکان استفاده از کلاس خصوصی برای همه نیست. در دو مهد دارم کلاس عمومی میذارم. امیدوارم هرچه زودتر مشخص بشه و مکان و زمان رو اعلام کنم.   مساله دوم که فکر میکنم خیلی از دوستان باهاش درگیر هستن " انتخاب سی دی " ...
27 مهر 1392

دوستی به نام مادر

 بعضی روزها اینقدر گرفتار کار هستیم که یادمان می رود برای چه زنده ایم و زندگی میکنیم. من به نوبه خود این هفته تازه متوجه شدم چقدر از هیوا دور مانده ام.  دیروز با مشاور خوبی صحبت کردم و ایشان من را دوباره یاری کردند برای دوباره یافتن خودم.    یادم آمد اول مادرم بعد مدرس و کارمند . یادم آمد صبور باشم و خستگی را با دیدن هیوا از یاد ببرم. هیوا مدتی بود به شدت پلک چشمش را بهم میزد و قبلا هم این اتفاق برایش افتاده بود. هیوا دختر بسیار درونگرا و حسای است.  دور شدن ار محیط خانواده و ورود به دنیای جدید دبستان برایش تازگی داشت اما از آنجاییکه بسیار خودگیر و بزرگ است در این مورد حرفی نمیزد و همیشه میگفت من خوبم ما...
19 مهر 1392

جدا شدن اتاق خواب هیوا

روزی بود که تازه هیوا رو از شیر گرفته بودم. خسته و کلافه از بیدار شدن. شبها یک دل سیر خوابیدن . برگشتن کنار همسرم و به حال عادی برگشتن. احساس میکردم روز بروز از هم دورتر میشیم و همه چیز زندگی رو خواب هیوا بهم ریخته. بعد از دو سال همسرم هنوز در هال تنها می خوابید . من و هیوا روی تخت . تخت هیوا کنار ما بود اما همسرم میخواست ما راحت باشیم. چون صبح خیلی زود سر کار میرفت.  سال سوم تولد هیوا براش تخت خریدیم تخت بزرگ و هیوا رو با مرور و با زحمت بردم توی اتاقش. اول کنار تختش می خوابیدم تا بخواب بره و بعد آروم میمودم پایین . جای خوابم رو مینداختم و میخوابیدم. یک هفته کنار تخت خوابیدم و کنار بدنم کلا سیاه شده بود :) هفته بعد پایین خوابیدم و د...
12 مهر 1392