هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

هیوای آسمانی من

روز مادر

وقتی مادر می شوی انگار تمام خستگیت تنها با یک نگاه اب می شود. وقتی مادر می شوی زن بودنت تکمیل می شود. وقتی مادر می شوی عروج صبح گاهت می شود لمس گونه هایش. و غروبت با بوسیدن دستهایی کوچک که بزرکترین آسمان دنیاست . وقتی برای نخستین بار بعد از نه ماه انتظاری سخت برای دیدن معشوق کوچکت او را میبینی : وقتی نفسهایش را دانه دانه می شماری و به او فکر کردن را می آموزی : وقتی ذره ذره از شیره ی جانت به او میدهی. وقتی تمام روحت درون شیر می دمد وقتی با دستهایت به او غذا می دهی : وقتی کنارت می نشیند و نخستین کلمه را به زبان می آورد مادر.....و تو پرواز می کنی. تنها انسانی که می تواند با شنیدن یک نام پ...
19 فروردين 1394

روز مادر

  عزیزم...زیباترینم...رهترینم...صدای تو 4 سال است همچون آوای خوش پرندگاه کمیاب در منزلگاه ما مینشیند....صورتت 4 سال است صبح گاهان آبی ترین آسمان و پاک ترین قطرات باران ماست....دستهایت و گامهایت هر روز در خلوتگاه ذهنم مینشیند...روزی که به دنیا آمدی با تو متولد شدم. دوباره دنیا را دیدم..روزها را شبها را..من را تو انسانی دگر ساختی. من را تو جان دوباره دادی...من را تو لیاقت دوباره زیستن و نگریستن بخشیدی. من با تو رشد کردم. پاره پاره وجودم شدی. تمام هستی من تمام آنچه بدان خوشم. غم هست اما نه وقتی تو هستی. من در چشمانت ذوب میشوم...با اشکهایت از خود بیخود میشوم...میمیرم....من با درد تو هلاک میشوم. میخندی و من پا میگیرم..از یاد میبرم که ب...
22 ارديبهشت 1391
1