هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

هیوای آسمانی من

یک روز در طبیعت

باغ ارم رو در شیراز میشناسید همه.    فصل بهار اونهم اردیبشهت برای ما البته با یک چاشنی آنتی هیستامین قبلش بسیار لازمه. رفتیم و چه اوضاعی بود...   خب از صد تا پارک برای بچه ها بهتره...:)) بدون شرح     بودن در طبیعت نیازی به برنامه ریزی ندارد..فقط کافی است ببینید حوصلتان سر رفته و از کار کردن در خانه و برنامه های دیگر نیز خسته شده اید. بزنید بیرون....کمی بستنی بخورید و مثل ما کلی عطسه هم بکنید :))))) اما خوب بود...   بعد از آمدن در خانه یک عدد مربع مانند پلاستیکی خالی داشتیم که با کمک دردانه آن را به چیزی جالب برای آشپزخانه تبدیل کردیم... فقط با چند ردیف حبوبات.....
5 ارديبهشت 1392

پیکنیک

امروز رفتم خرید آجیل با مامانم....از مهد زودتر اومدم دنبالت هیوا جونم و رفتیم خرید. :) چند تا بلوز و یک شلوار خریدم و برعکس همیشه تو ازم یک چیزی خواستی میدونی اغلب در مورد چیزی خواسته ای نداری بخصوص لباس همیشه من میبرم و برات چیزی میخرم و نظرتو میپرسم امروز سوییشرتی برداشتی و گفتی مامان این خیلی قشنگه برام میخری؟ واقعا هم خوب بود..خوشرنگ و قیمتنش هم مناسب بود. برات خریدم. بعد اجازه دادم بیای صندلی جلو پیشم بشینی.بقول خودت اومدی پیکنیک. صندلی جلو برات مثل پیکنیکه.   بعد برات مثل همیشه موسیقی گذاشتم و تو دست زدی و خوندی و اومدیم خونه و تو خیلی بهت خوش گذشت. قرار شد بخوابی و وقتی بلند شدی برات کلاپ قارچ و پنیر گودا و اسفناج و ژامبون د...
17 اسفند 1390
1