دختر زیبای من.... این روزها بسیار یه تو سخت گدشت. لخطه ها و روزهایی که واقعا فکر نمیکردم تمام شود. من واقعا اعتقاد دارم مهترین وظیقه من کنار تو بودن به تو رسیدن و همراهی و لذت بردن از وکود نارنین توست. در این هفته هت هرچه کردم و تمام روزهای کاریم در مهد فقط به یاد تو بودم و اینکه تو به این وضعیت عادت خواهی کرد یا نه. متاسفانه پدرت هم در سفری طولانی مدت است و جابجایی به منزل جدید هم بسیار روی اخلاق تو تاثیر منفی گذاشت. تا حدی که بعد از خانه آمدنم فقط و فقط کنار من بودی و در آغوش من . و مدام خواسته و گلایه که سر کار نرو مامان. خب من زیاد فکر کردم . ساعات ماری مهد از آنچه تصور میکردم زیادتر بود کار با بچه ها سخت و آموزش مونتسوری نیاز به فکری ...