هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

هیوای آسمانی من

خستگی های مادرانه

1392/8/1 14:46
نویسنده : ساحل
1,375 بازدید
اشتراک گذاری

سلام : 

 

قبل از اینکه پاسخ دوستای خوبم رو بدم در قسمت نظرات ، دلم میخواست یک پست بذارم که خستگی ا زتن همگی مادرهای خوب بدر بره. البته امیدوارم که بتونم با نوشتن از راه دور این کار رو بکنم :)

دوستان تمام پستای سایت مادران امروز رو بخونید. من مطالب مونته سوری رو اونجا میذارم. و تاپیک نی نی سایت رو حتما مطالعه کنید. بخصوص صفحه اول رو. دوستانی که بار اول هست منت میذارن و وبلاگ هیوا رو میخونن بخصوص . 

الان که دارم این نوشته هارو مینویسم ساعت حدود 2 و نیم هست و از لباس شستن و بقیه کارهام فرغ شدم اومدم سراغ دنیای مجازی. 

میدونم همگی خسته میشید و نا امید. آنهم در دنیایی که پر شده از تنهایی. مخصوصا برای مادرانی که فرهیخته و آگاه هستن. حتی گاهی مورد تمسخر هم قرار میگیرند. که چقدر حساسند و بقول معروف لی لی به لا لای بچه هاشون میذارن. 

همیشه به هیوا میگم " مهم این هست که خدو ما در مورد خودمون چی فکر میکنیم نه بقیه در مورد ما " .

پس به مادرانه های شیرینتون ادامه بدید . :)

 

امروز ماندم منزل کمی استراحت کنم. صبح ها با رفتن مدرسه هیوا بسیار مشکل دارم. مدت زیادی در رختخواب میمونه با اینکه بیداره . من باید صدا کنم هیوا رو و برم همون موقع غذاش رو گرم کنم بذارم در ظرف مخصوصش و تغذیه رو بذارم در کیفش. خلاصه صبح ها اشپزخانه ما فعاله :)

تا لباس بپوشه و یادش بره امروز باید چه کتابی میبرده یا سوییشرتش رو فراموش کنه و من دوباره تمام پله هارو بالا برم و خلاصه با اعصابی کاملا خاکشیر برگردم خونه ....

امروز با معلمش صحبت کردم تا در مورد صبح ها باهاش صحبت کنه و البته میدونم این مشکل تمام بچه های مدرسه ای تازه وادر هست :)

برگشتم منزل و انفجاری رو که دیروز در غیاب من رخ داده بود مرتب کردم. گردگیری و جاروبرقی و کارهای آشپزخانه. تلفن زنگ و زنگ و زنگ. از محل کارم. نوشتن شماره حساب و پرداخت حقوق کارمندها اینترنتی. تماس با چند جا و فرستادن چند ایمیل برای چاپ چند سفارش در چاپخانه . صحبت با منشی و سفارش کارهایی که باید انجام بده ... 

فرستادن چند نامه اداری و قبل از اون تایپ آنها با پیک .

میان این کارها درست کردن یک عدد قورمه سبزی :)))

شستن کامل ست روتختی و لحاف دخترکم و آویزان نمودن آنها .

گزاردن ظرف ها در ماشین و شستن چند عدد قابلمه .

بررسی سفارش دوستان در وبسایت و پرینت انها. چند تماس مشاوره و صحبت با دوستانم .

و الان برای پاسخ دادن و خواندن نوشته های خوب شما در خدمتم. و باید قبل از پاسخ آماده شوم برای برگرداندن هیوا از مدرسه . 

و عصر وقت دکتر اطفال هیوا برای چک آپ ماهیانه .

میبینید این بود استراحت من در منزل. :) 

من آدم استراحت نیستم دوست دارم مدام در حرکت باشم. 

دوستان از مادر بودن و زن بودن خسته نشوید. ما همه همه و همه مشکلاتی داریم. اینها نیمی از کارهای روزانه من مادر بود.

تربیت هیوا و بررسی نکاتی که باید انجام دهم آماده کردن چند نوع غذا و گذاشتن در یخچال برای عصر هم بود و غیره....

تحقیق در مورد چند نوع غذای مقوی چون هیوا بعد از گرفتن جواب آزمایش خون کمی کم خون است و من بسیار نگران :(

و همینطور نوشتن برنامه ی برای این چند روز تعطیلی برای هیوایم برای بررسی درسها و انگلیسی و بازی و تفریحی که بیشتر تحرک داشته باشد تا دیدن تی وی را انتخاب کند .

همه گرفتاریم. اما امیدوار باشید. به اینکه مادرید و متعالی. متفاوت . زیبا میبینید و زیبا هستید .

دوستان خوبم همگی خسته نباشید.

و به این تلاش پر بار و پر نتیجه خود ادامه دهید .

 

موفق باشید و سبز و سالم.

پسندها (1)

نظرات (17)

سیما
1 آبان 92 16:06
ساحل عزیز همیشه از خوندن پست های وب هیوا جون لذت میبرم....جالبه برام که خیلی حس هامون مشترکه حتی پست گذاشتن هامون...مثلا منم پست اخر مهرماه رو به همین فعالیت و بقول شما روز استراحت اختصاص دادم...عاشق این جمله مطلبت هستم: "من آدم استراحت نیستم دوست دارم مدام در حرکت باشم. "
موفق باشید

راستی من از پارسال که اشکان پیش 1 بود صبحها مسابقه میگذاشتم..یکروز کی زودتر مسواک میزنه...یکروز کی زودتر پتوشو مرتب میکنه...باعث نشاط و برخاستن از تخت میشد و لذت میبرد


مرسی عزیزم. حتما استفاده میکنم. فعلا که هیوا مریضه و یک هفته هست در حال استراحته
anisa
1 آبان 92 16:08
سلام عزيزم .متاسفانه من يكي از ادمهاي خسته اين دنيا خسته از تنهايي،بيكاري و دلتنگي. احساس ميكنم مادر خوبي نيستميه مادر غمگين و خسته...


تو خوبی . یک مادر خوب. بارو کن و خودت رو باور داشته باش . اگر خودت خودت رو دوست نداشته باشی انتظاری از دیگران نداشته باش. بخودت مطمئن باش عزیزم. دوست خوبم
مهناز مامان روزبه
1 آبان 92 18:08
سحر جان چقدر به جا نوشتی برای من زدی توهدف

روزبه من هم هرروز سر مهد کودک رفتن این داستانها رو داره :

نمونش امروز : اول صبح با عجله کاری داشتم میخواستم سریع ببرمش مهد و به کارم برسم بعد از کلی تو رختخواب موندن یادش افتاده با عرض معذرتپی پی داره بعد پاشده که صبحانه بخوره یه لقمه صبحانشو دراز خورده حالش بد شد همه صبحانه رو الا آورده ! حالا بیا جمع و جورش کن بعد رفتیم تو ماشین یادش افتاده امروز روز اسباب بازی بوده و اسباب بازیه مورد نظرش رو نیاورده و گریه که من اونو میخواستم بیارم حاال دوان دوان برم اونو بیارم وای اعصابم به قول خودت خورد و خاک شیر شد تا رسیدم به کارم

واقعا بعضی مواقع کم میارم دلم میخواد خود زنی کنم !!!!


میدونم عزیزم. چاره ای نیست باید با بازی و آرامش باهاشون کنار بیایم. ببین بیدار شدن صبح زود برای خود ما هم سخته یوقتایی بهشون حق میدم
لیلا
1 آبان 92 21:29
سلام سحر عزیزم.خسته نباشید.منم امروز دلم گرفته خیلییییییی.ظهر رفتم دخترمو از مهد بیارم مربیش با عصابنیت تمام اومد و گفت دخترت اصلا به حرفم گوش نمی ده همش دلش می خواد با دوستش حرف بزنه از دوستش جدا کردم کلی گریه کرد کاری که باید انجام بده دیر انجام می ده دستش ضعیفه و همه این حرفارو جلو خود دخترم گفت اینقدر دلم به دخترم سوخت که از همون موقع ناراحتی ولم نمی کنه .این در صورتی بود که هفته گذشته کلی ازش تعریف کردو گفت از همه بیشتر بلده.به نظرت چه کار کنم؟چه جوری ماهیچه دستش رو قوی کنم ؟وقتی رنگ آمیزی می کنه خیلی زود خسته می شه و وقت کم میاره به گفته مربیش.چه جوری بهش بگم که به حرف معلمش گوش کنه مثلا معلمش می گه این شکلو رنگ کنید اون می ره شکل مورد علاقه خودشو رنگ می کنه و....ممنون می شم منو راهنمایی کنید


لیلای عزی کاملا طبیعیه که دختر کوچولوت نتوه خوب رنگ کنه و دستاش خسته بشه. مشکل از اون مربی ناآگاه هست که هنوز نمیدونه برای یک کودک زیر 5 سال خیلی سخته درست رنگ کنه و در مقوله هنر نقاشی اصلان نباید بچه ها رو مجبور به رنگ آمیزی کرد. این یکی از غلط ترین روشهای آموزش نقاشی هست در کودکان. برای تقویت دستش چند راه هست . یکی اینکه در یک ظرف مقداری لپه یا عدس بریز و یک ظرف رو کنارش بذار خالی. بعد یک قاشق داشته باش و ازش بخواه قاشق رو پر کنه از عدس و بریزه در اتون یکی ظرف. وقتی خالی شد دوباره این کار رو تکرار کنه. هر دو ظرف رو در یک سیتی قرار بده و خودت سمت راستش بشین. یکی از آموزشهای مونته سوری هست. کار بعدی این هست که چندین نوع قوطی رو که دربا دارن بخصوص درب چرخشی انتخاب کنی. به این فعالیت میگن " باز کردن دربهای چرخشی " در مونته سوری. همه ظرفها مثل قوطی خیار شور یا قوطی عطر یا هر قوطی که دربش باز میشه رو بذاری در یک سینی و بخوای بدون تکون دادن آرنج فقط با مچ دست دربهارو باز کنه. این کار برای بچه ها بسیار لذت بهشه و یکی از بهترین روشهای قوی کردن مچ دست بچه هاست. و راه بعدی هر چیزی که دختر بچه ها دوست دارن مثل یک کیف زنانه پولی کوچک/ یک گردنبند که قفل داشته باشه یک کیف که درش با دکه باز و بسته بشه یک اسباب بازی که قفل ریز داشته باشه رو در یک قوطی بریز. اسم این فععالیت هست " جعبه مهیج " . بذار روی میز و ازش بخوا درب همه رو یکی باز کنه و توش ور نگاه کنه. سعی کن داخل هر کودوم که میشه یک چیز خوشگل بذاری. اینها همه برای تقویت دست هتس. فعالیت بعدی و آخری یک ظرف رو پر از صدف و چوب ریز بکن. از مغازه های تزیینی صدف و چوبهای ریز بخر. دو تا گوش پاک کن بذار و یک ظرف کوچک روغن زیتون یا نارگیل. از کودک بخواه اول صدفها رو با گوش پاک کن اولیه پاک کنه تمام شیارها و نقاطش رو بعد با روغن و با گوش پاک کن بعدی برقش بندازه. اینکار هم به صبر و شکیبایی کودک کمک میکنه هم تنش شبانه رو که بیشتر بچه ها قبل از خواب دارن کم میکنه هم ماهیچه دست و دو انگشت شست و اشاره رو تقویت میکنه. اینعا خیلی سری بودن اما برات نوشتم تا نگرانیت کمتر بشه دوست عزیزم. و حتما حتما بعنوان مادر به مربی گوشزد کن هرگز در حضور کودکت نقاط ضعفش رو به تو نگه. این یک کار غیر اصولی هست. امیدوارم موفق بشی عزیزم.
123
1 آبان 92 22:06
خدا قوت سحر جان.


ممنون عزیزم.
مامان طلا
2 آبان 92 0:05
سحر عزیزم خسته نباشی . خواستم بگم هلیا شعر پینتر پونتر رو می خوونه . واقعا ازت ممنونم . راستی این مادران امروز ماجراش چیه / لطفا من رو هم در جریانش بذار


چقدر عالی عزیزم. وبسیات من هست. روشهای مونته سوری رو بعضی اوقات میذارم و فروش محصولاتم رو دارم اونجا. www.madaranemrooz.ir
مامی
2 آبان 92 0:16
سحرجون
مدتیه خیلی ناراحتم و مدام میگم چه غلطی کردم بچه آوردم.........
رابطه سرد با شوهر و دعوا سر بچه و خونه نشینی و نتوانستن شرکت در کلاس ورزشو ..............
دیگه بریدم سحر


وای بر من. این حرف رو نزن که روی بچه خیلی تاثیر میذاره. همه اینها برای همه هست. سری روابط و دعوا سر بچه و خونه نشینی. و اما فکر میکنی چقدر طول میکشه 3 سال یا چهار سال. سعی کن مادر مشتاق و سر زنده ای باشی عزیزم. ورزش همیشه هست وقت برای گردش هست اما این روزهای کودکی فرزندت دیگه تکرار نمیشه. مادری که خسته باشه و بد اخلاق و نا امید این روزها رو از دست میده عزیزم. همه مشکلات تو رو دارن اما امید لبخند بچه ها همه چیز رو حل میکنه. تلاش کن سعی کن شادب اشی.
مامان فاطمه
2 آبان 92 23:23
سلام عزیزم
ببخشد ست پزشکی جنس خوب واسه دخملم لازم دارم
هر جا میگردم گیرم نمیاد
جای خاصی دیدی خبرم میدی
ممنونم گلم


عزیزم برو ستاره فارس طبقه زیرزمین. تاما اسباب بازی فروشیها دارن
زهرا سادات
3 آبان 92 19:57
سلام عزیزم
من در پست قبل یه کامنت گذاشته بودم نمیدونم چرا نیستش


یه سوال داشتم

می خواستم بدونم برای وقا بازی و کارهای دیگه پسرم که الان سالو دو ماهشه
گذاشتن اهنگ های کلاسیک ایرادی داره

از وبلاگ مریمناز خوندم که براش میزاره

بتهوون و موزارت و شوپن

ازش پرسیدم چه اهنگهایی و لی هخیلی کمک نکرد

به نظر شما اینکارو بکنم
اگر اره
کودوم اهنگساز خوبه و ایا اهنگهای خاصی مد نظر هست

و اینکه از کجا میتونم دانلود کنم
و اینکه ایا اهنگ شاد داره یعنی ریتم تند یا همش ملایمه
ممنون میشم کمکم کنی


جواب دادم زهرا جان الان . موتزارتو خوبه و بتهون. میتونی مجموعه من رو هم تهیه کنی. و مجموعه clasical baby رو عزیزم.
مامان سارا و بابا سامان
4 آبان 92 11:06
سلام به شما و دختر گلتون...
به ما و جوجمون هم سر بزنید ...امیدوارم دوستای خوبی بشیم و از تجربیات شما استفاده کنم.


چشم مرسی.
نيكو مامان محمد امير
4 آبان 92 11:17
عااااااشقتم سحر كاش مي ديدمت . خيلي خوب مي شد البته خدايي با اينهمه گرفتاري بهت حق مي دم عزيزم . ان شاا.. سالم و سلامت باشي هم تو و هم دختر گلت.
راستي به كورسوي اميد روشن شده
بعدا برات خصوصي مس نويسم دوستم.


ممنون عزیزم. دفعه بعد انشالله. منتظر خصوصیت هستم
مامان فاطمه
4 آبان 92 16:52
سلام عزیزم سوالی که مدتهاس ذهنمو به خودش مشغول کرده اینه که برای تلفظ ث در انگلیسی منظورم th است باید به صورت نوک زبانی ادا شود و خللی در تلفظ فارسی کلمات کودک دو ساله ایجاد نمیکند؟
منظورم کلماتی مثل:bath ... hsj


عزیزم نوک زبان بین دو ردیف دندان جلو قرار میگیره و حتما باید تفاوت داشته باشه با د . در زبان فارسی. چون یک صدای جید در فارسی هست. موفق باشی.
نيايش
5 آبان 92 10:09
سلام به مامان خوب و فعال ممنون بابت مطالبت مخصوصا قسمت آخرش كه باخواندنش به مادر بودنم افتخار كردم و سعي مي كنم با و جود خستگي همچنان شاد و پر انرژي باشم


ممنونم. امیدوارم بتونم کمک کنم عزیزم
hoda
5 آبان 92 12:02
سلام سحر جان
مرسی از نوشته هات
مقداری اش اوصاف حال و احوال منم بود
ادم حس می کنه که تنها نیست
دوستت دارم عزیزم
امیدوارم باز هم از این موفقیتی که داری
موفقتر باشی


هیچ مادری تنها نیست عزیزم. بخصوص در ایران ما
فرانک
5 آبان 92 15:22
سلام دوست عزیز
از مطلب بسیار جالبی صحبت کردی که خیلی ذهن و فکر منو درگیر خودش کرده. گاهی از بتنهایی به دوش کشیدن بار مشکلات و مسائل مربوط به خانه و بچه و کارای بیرون بشدت خسته میشم و با وجود بودن در کنار همسرم اکثر اوقات احساس تنهایی می کنم. از طرفی هم دلم میخواد برای ریحانه سنگ تموم بذارم و هیچ کم و کسری از بابت آموزش و بازی و شادی نداشته باشه. مطالب تو دوست عزیز و که میخونم بهم انرژی میده و میبینم که خیلی هم تنها نیستم و هستن مادرای فداکارتر از من. اما ساحل جان در مورد هیوای عزیز شما که اینقدر باهاش هستی و در کنارشی خیلی خوب تونستی مستقل بارش بیاری در حالیکه ریحانه من اینطور نیست و وابستگیش بیش از حده طوریکه میخوام پیش مشاور برم و مسئله رو حل کنم تا قبل از مدرسه. مورد دیگه عصرانه هاییه که برای هیوا جان درست میکنی درموردش ازت شنیدم خیلی دوست دارم بیشتر بگی چون من غیر از میوه و مغز و نهایت چای بسکوییت تدارک خاصی براش ندارم. بازم ممنونم دوست عزیز و گرانقدرم. پایدار و موفق باشی.


عزیزم تو مادر فعالی هستی و اصلا هم کم نمیذاری. مطمئن باش. اگر وابستگی زیاده با مشاور حتما صحبت کن. در مورد پیشنهادت دارم یک بخش اضافه میکنم و مینویسم تماما عصرانه و خوراکیهارو. مرسی از این پیشنهاد خوبت
فهيمه
6 آبان 92 8:44
سلام ساحل جون.خوب باشي هميشه.هيواي عزيز خوبه.نگرانش شدم گفتي كم خوني داره نتيجه چكابش چي شد؟از خدا ميخوام تندرستيش رو.پايدار باشيد و شاد.


مرسی فهیمه جانم. ممنون از توجهت. دکتر گفت کم خونی نیست کمی مقدارش پایینه. قطره آهن داد و فولیک اسید. باز هم مرسی عزیز دلم.
مامان شراره(راحله عباسی)
27 شهریور 93 15:10
خداقوت مادر مهربون و پرتلاش
ساحل
پاسخ