هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

هیوای آسمانی من

نوروز ٩٥

  سلام نوروزتان خوش  دلمان برايتان تنگ بود  ما از سفر برگشتيم با دنيايي خاطره و سفر خوبمان با دوستي ارزشمند و خوب   دخترمان با دوست خوبش هليا روزهاي خوبي را گذراند  ابنهم تصويري از نازبانوي كوچك من       ...
17 فروردين 1395

برای تربیت نسلی خوب و سالم بکوشیم.

داشتم به آهنگهای قدیمی خودم گوش میکردم و مشغول تمیز کردن خانه بودم. فکر نکنید من خودم خانه را تمی زمیکنم بدون کارگر و تازه دو مهره کمرم دیسک بسیار شدید دارد....اما در حال حاضر می باید صرفه جویی کرد. بجای هزینه کارگر میتونم لا اقل برای یک لباس هیوا کنار بذارم . :) این رو گفتم بدونید همه حتی من که مشکل مالی چندانی هم ندارم سعی میکنم متعادل زندگی کنم . خلاصه آهنگ HELLO با خوانندگی LION رو گوش میکردم . بسیار زیبا و رمانتیکه منهم که احساس و رمانتیک از نوع شدید :))))   یادم امد که همسرم تعریف میکرد مانی که دانش آموز هنرستان بودند یکی از دوستانش هر شب میرفته تلفن عمومی روبروی خانه دوست دخترش و این آهنگ را با صدایی ناجور ( بنده خدا صداش خوب...
30 ارديبهشت 1392

سوالات هیوا

طرفای عصره و هیوا نشسته گوشه مبل چشم دوخته به من. بابا هم داره تی وی میبینه. چشماشو دوخته به من از اون نگاها که میتونم حسابی خستگیمو توی عمق نگای خوشگلش غرق کنم. با اشاره به سهند گفتم که الان یک سوال میپرسه. هروقت اینطوری دقت میکنه میدونم باید خودمو برا یک سوال فلسفی آماده کنم :)))  " مامان..مامانییییییییییییییییییی " " بفرمایید گلدونه خانوم " " تو و بابا با هم ازدواج کردی من اومدم " " آره مادر" " مامان هما و بابایی هم همینطور " " آره دخترکم " " خب...بابا نصی با کی ازدواج کرده ؟ " ( بابای همسرم که از همسروشن مدتها پیش جدا شدند) :) با عمه تارا ازدواج کرده ؟ گفتم تو بهش جواب بده به بابا :))) " نه بابا عمه تارا خواهر من...
15 مهر 1391

خواب

دختر خوشگلم...از پنج شنبه بیمار بود..مثل هر سال که نزدیک به تولدش مریض میشه.خیلی عجیبه. البته خوشبختانه چون بدنش قوی هست فقط یه کوچولو بیماری روش اثر میذاره ایندفعه سرفه میکرد زیاد. رفتیم دکتر و داروهارو گرفت و خیلی خوب شد. البته داروهای گیاهی همیشه کنار منه واقعا اثر داره.امروز رفته مهد کودک. منهم حسابی درگیر کاهرای تولدش هستم. واقعا سخته تنهایی اینهمه کار رو انجام دادن.!!!! اما هیوا خیلی خوشحاله هر روز بیشتر و بیشتر منتظره...مرتب سوال میکنه کی تولدشه. الان خوابه و درست مثل یک فرشته شده. تمام تلاشمو کردم خیلی بهش خوش بگذره و تولد فقط برای اون باشه. کودکانه باشه. جشن تولدش جشن راپونزل هست. حتما همه میدونن راپونزل کی هست..کارتون Tangled همون ...
12 دی 1390
1