هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

هیوای آسمانی من

نازلی برای تو.....

امروز با تو آشنا شدم...شاید کمی دیر...شاید کمی دور اما احساست را به خود آنچنان نزدیک یافتم که از دور بودنم خجل شدم. میدانم که هرگز نخواهم توانست دوری عزیزت جگر گوشه ات را احساس کنم....فقط میخواهم بدانی در درهایت اشکهایت....خاطره هایت مرا شریک بدان. شاید بتوانم با نوشته هایم کمی از بار دردت بکاهم..که اگر این باشد بسیار خشنود خواهم شد. میدانم در خانه ات صدای پای انارکت میپیچد و در گوشهایت مدام صدای چهچهش نوا می افکند میدانم گرمای آغوشت همواره او را کم دارد.....خداوندگارا به این مادر نمونه و صبور صبر عطا کن...و برایش زندگی و روزهایی بهتر بیافرین. برای خوابهایش امید و برای بیداریش زیبایی عطا کن. نازلی به احترام نبودن انارت..عزیرت...فرزندت...که ا...
19 فروردين 1391
1