هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

هیوای آسمانی من

نوروز 95

سلامممممممممممم   عمو نوروز ما با کلی تاخیر :)))))))))))))) اینهم گلدان های رنگ شده ی ما و تخم مرغ هایی که با هم رنگ کردیم.   اون کوزه های کوچک هم هدیه ی هیوا بوده برای خاله های مامان که خودش رنگ کرده و طرح کشیده  و آخرین پارک سال 1394 ...
28 فروردين 1395

هفت سین 95

دوباره بهار آمد و ما آمدیم گرچه دیر....   برایتان پنجره آورده ام و چراغ که ازآن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگریم عزیزانم سالی خوب داشته باشید. هفت سین دخترک ما در اتاق خودش : خجسته ی زندگیم هفت سین خانوادگی :))))) وقتی صبح سال تحویل عیدی اش را می گیرد. ذوقت را مادر قربان دخترم زود برمی گردیم ...
17 فروردين 1395

جشن مدرسه

اول مرسی نی نی وبلاگ برای اپ های جدیدی که گذاشتی برای عکس ها راحت شدیم از بابت کم حجم کردن عکسها :))))))))))   دوم نوروز داره می رسه. جشن نوروز مدرسه ی هیوا که البته باید با خود مدرسه اجرا می شد و مادرهای مدرسه خودشون زحمت کشیدن بماند که آب تنگ ماهی ریخت روی کیک و تمام زحمات دوست عزیزم به باد رفت:((((((((( امسال عیدی کتاب دادیم : شما هم در این حرکت شریک باشید . برایتان چند پست آموزشی دارم ....بر می گردیم ...
21 اسفند 1394

پست های اخرین

کم کم با بوی باران بهاری ما بیشتر و بیشتر منتظر امدن بهار می شویم. روزهایی است که سبزی ها بیشتر می شود و باید ما هم بعد از خانه تکانی خانه خودمان و دلمان را بیشتر بتکانیم.  تا دیروز مشغول تکاندن شدید خانه بودیم. بطوری که دیشب نیمه ب کارمان تمام شد. خسته ام اما با روحیه و منتظر.  نمیدانم چرا امسال برای امدن عید و تعطیلات اینقدر مشتاقم. عجیب است چون کلن از روزهای عید و تعطیلات بسی تنفر داشتیم :))) دو روز پیش به دیدار مراکز تفریحی بازار وکیل و مسجد عتیق رفتیم. هیوا چادر پوشید ماهم :) دیدار و نزدیکی با خدا شاید به زبان کودکانه ی او البته برایش بسیار زیبا بود. دخترم در پاکی فضای مسجد مانند ماه می درخشید. تصاویر را برایتان خو...
27 اسفند 1393

سیزده بدر.

سلام    روبروی منزل مادر من..کوه است . و سبزززززززززززززززززززززززززززز برای سیزده به در با مادرم و هیوا رفتیم روی تپه ای فقط جهت رفع کنجکاوی دخترکم برای فهم سیزده به در :) . اینجا منزل مادربزرگ هیوا است از روی همان تپه سبز...با دو درخت نارون زیبا . این دردانه دلم است در حال کشف خاک و سبزه یک عدد پینه دوز یافت و به دنبالش رفت و رفت و شاکی که چرا این پینه دوز روی دست من نمیاد :)))) و همچنان تا آخر سفر کوتاه تفریحی اکتشافی نگاه عروسکم به زمین بود. زمینی که بهاری شده و سبز. و این بود سیزده به در ما :))) بهمین سادگی کمی آجیل هم خوردیم و برگشتیم خانه برای صرف باقالی پلوی مادرمان.    خوب ...
15 فروردين 1392

نوروز

سلام به همه دوستان خوبم . اینجا برای هیواست دختر ۳ سال و ۳ ماهه من. و تمام دوستای خوبم . سعی میکنم شعر بنویسم براش و عکساشو بذارم تا بعدها ببینه از همه دعوت میکنم برام شعر بنویسن و از تجربیاتشون بگن. الان نوروزه . البته ما زیاد اهل سنتهای ایرانی نیستیم بد یا خوبشو نمیدونم اما نیستیم . زیاد هم از عید و نوروز خوشم نمیاد اصلا حوصله عید رو ندارم . عید دیدنی هم نمیریم . اینجوریه دیگه . اینم از ائلین مطلب. هیوای نازم اینروزها کنار خاله هاشه و خیلی بهش خوش میگذره . امیدوارم براش بهترین زندگیرو مهیا کنیم. من و پدرش . ...
9 فروردين 1390
1