روزنامه دیواری
برای سرگرم کردن تو دختر بازیگوش چه فکرها که نمیکنم از صبح که میری مهد تا برمیگردی حین انجام کارهای روزمره و کاری خودم. ضمن اینکه دارم کار میکنم یا کتاب میخونم چیزی به ذهنم میرسه و روی کاغذ یادداشت میکنم که بذارم جزو برنامه هفتگیت. داشتم کتاب رشد عاطفی رو میخوندم به ذهنم رسید همیشه با هم در باره خطرات زیاد صحبت کردیم. خطرات داخل خانه و بیرون. بخصوص صحبت با غریبه ها. همیشه فکر میکردم بچه ها بزرگ که میشن راحت تر معنی خطر رو درک میکنن. اما ذوق نزدیک شدن به خطر و درک چگونگی اون در واقعیت و حس کنجکاوی شدید بچه های 4 سال و نیمه به بالا نگرانی منو بیشتر کرد. خب...اینهم از خصوصیات سن تو هست عزیزم و چه خوب که برای صحبت کردن راه نزدیکتری پیدا کنیم و او...