روزنامه دیواری
برای سرگرم کردن تو دختر بازیگوش چه فکرها که نمیکنم از صبح که میری مهد تا برمیگردی حین انجام کارهای روزمره و کاری خودم. ضمن اینکه دارم کار میکنم یا کتاب میخونم چیزی به ذهنم میرسه و روی کاغذ یادداشت میکنم که بذارم جزو برنامه هفتگیت. داشتم کتاب رشد عاطفی رو میخوندم به ذهنم رسید همیشه با هم در باره خطرات زیاد صحبت کردیم. خطرات داخل خانه و بیرون. بخصوص صحبت با غریبه ها. همیشه فکر میکردم بچه ها بزرگ که میشن راحت تر معنی خطر رو درک میکنن. اما ذوق نزدیک شدن به خطر و درک چگونگی اون در واقعیت و حس کنجکاوی شدید بچه های 4 سال و نیمه به بالا نگرانی منو بیشتر کرد. خب...اینهم از خصوصیات سن تو هست عزیزم و چه خوب که برای صحبت کردن راه نزدیکتری پیدا کنیم و اون چی میتونه باشه بهتر از یک بازی. که در حین اون هم صحبت کنیم هم بطور واقعی و نزدیک با حخطرها بطور ملموس روبرو بشی. فکر درست کردن یک روزنامه دیواری به سرم زد با موضوع " خطرات بیرون و داخل خانه " خود من همیشه عاشق روزنامه دیواری بودم و در مدرسه پیشرو این هنر خوب و سرگرم کننده. دو روز پیش عصر نشستیم و درباره روزنامه دیواری صحبت کردم و با ابزراها و تکنیک های خوبی کار رو شورع کردیم.
پاستل
مداد رنگی
ماژیک
مقوای بزرگ
کاغذ رنگی
کاغذ باطله
قیچی و چسب ماتیکی
پد مخصوص چسباندن اجسام
و مجله های قدیمی برای استفاده از تصاویر
با استفاده از تکنیک کلاژ
شروع کردیم با نگاه کنجکاو هیوای خوبم...
قیچی تصاویر مربوط به خطرات داخل خانه. قبل از قیچی کردن از هیوا خواستم خانه رو بگرده و ببینه چه چیزهای خطرناکی میتونه پیدا کنه و بعد بیاد و ببینه چطوری دوست داره بکشه با کلاژ یا تصویر دست خودش یا تلفیق هر دو. که دومی رو انتخاب کرد :))
و بعد عملیات چسباندن ...
با استفاده از پد مانع چسبی شدن دست بچه ها میشویم. بدین صورت و البته میتوانیم بجای استفاده از دست برای برداشتن تصویر برای چسباندن از موچین هم استفاده کنیم.
و ادامه میدهیم...هیوا از متریال مقوای چوب مانند استفاده کرد برای نشان دادن میز. وقتی از سفر داخل خانه برگشت گفت چاقو خطرناکه روی میز خیوام میزبکشم. :)) و نون سوخاری. گفتم " مامان نون سوخاری چه خطری داره آخه ؟ " " مامانی خورد میشه میریزه روی زمین. کلی خندیدم . هیوا با این مقوا میز درست کرد و اجاق گاز. بعد روی اجاق گاز رو دید و کشید با ماژیک و یک قابلمه داغ.
نتیجه شد خطر در خیابان بدین صورت...این دختر کوچولو در حال حرف زدن با یک غریبه هست. هیوا خودش این تصاویر رو انتخاب کرد. اینجا هم پارک هست " خطر در پارک" . بعد کلی توضیح دادیم که چقدر بده بچه ها با غریبه حرف بزنن و راه های تطمیع بچه ها توسط این افراد چیه و در صورت برخورد با اینگونه افراد هیوا باید چی بگه و چکار کنه.
نوشته کنار تصویر از زبان هیوا بود که در کنار هر تصویر نوشتم. " خطر در خیابان. شامل دویدن در خیابان و حتی پیاده رو و دور شدن از مادر. تصاویر کلاژ هستن و هیوا خودش نقاشی رو تلفیق کرده کودکی که دست مامانش رو رها کرده و وسط خیابون رفته .:))
" خطر در خانه " کلاژ و نقاشی با ماژیک...
و نتیجه کل کار. هر سه فضا روی مقوا چسبیده شد. و برای یک هفته روی دیوار خونه زده شد. روزنامه دیواری یکی از قدیمی ترین راه های بیان تصویری با هر چیزی هست. خوبه بچه هارو از عالم کامپیوتر و دیجیتال بیرون بکشیم.
شاد باشید. بازیهای تحرکی هم برای بچه های این سن خیلی لازمه. من یهوا رو هفته ای دو روز میبرم حیاط دوچرخه سواری و خودم روی صندلی میشینم یا بازی میکنم باهاش یا کتاب میخونم. امروز روز آموزش زبان ، ریاضی و علوم هست. لیست کتابهای تازه رو همین روزها میذارم. و روی برداشتن اجسام ریز با موچین یکی از کارهای مونتسوری کار میکنیم و فردا روی بریدن از روی انواع خطوط با قیچی. موفق باشید.