هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

هیوای آسمانی من

تولد 91

دختر زیبای من  دو روز مانده به روز تولدت. روزی که با برف باریدی به زندگی من. روز یکه اسمم را تغییر دادی. 5 سال گذشت و چه زود گذشت. خیلی زود. دیروز بغلت کردم با اینکه ددیگر در بغل مادر جا نمیشوی عزیزم....:))) و برایت دوباره قصه تولدت را که اینجا در وبلاگت هست گفتم. خیلی دقیق تر گوش دادی. بعد یک جعبه داریم به نام  Memory box . که تمام چیزهای خوب در ان است. هر چیزی از کودکیت...این عکسهایت و اینهم شما... جگر گوشه مادر در این جعبه چیزهای زیادی است..نامه های پدرم بابایی که خیلی زیاد است و در مناسبتهای مختلف از نخستین روز تولدت برایت نوشته..نامه عمه هایت..نامه خاله هایت...دستبند تولدت روز تولدت که بدست نوزادها میبندند..دست...
13 دی 1391

نوشته های خوب

ممنون جناب زمانی عزیز :     هر وقت که دلم هوای دوران کودکی نیلوفر را می کند به وبلاگ هیوای عزیزم سر می زنم . دیدن تو ، گل زیبای ساحل ، خاطرات قشنگ کودکی های نیلوفر را برای من زنده می کند . پیشرفت بسیار خوبی داری عزیزم . به تو تبریک می گویم .تو یکی از بهترین های آینده ای .  ظاهراً یکی از این روزها روز تولد تو است . پیشاپیش لطف خدای مهربان را به تو و خانواده ات تبریک می گویم ؛ تو هدیه ی خدای بخشنده به پدر و مادرت و ایران عزیز هستی ...  مبارک است تولد این هدیه ی والا و ارزشمند . گل زیبای من ، همیشه پاینده باشی .  خانم ساحل ، نکته های تربیتی مطالبی که نوشته اید به دقت خواندم . بسیار خوب ، جالب توجه و کاربرد...
13 دی 1391

خشم

خسته ام و افسرده. روی مبل چمباتمه زده ام. جلویم پر است از نوشته...باید تایپ شود. کمرم آنچنان تیر میکشد که نگو. آشپزخانه منتظر من است....فردا را بگو. آنقدر کار دارم که کلافه ام از بیاد آوردنش هم....تو داری بازی میکنی. مرتب پاهایت را در کفش پاشنه بلندت به زمین میکوبی..دهانم را باز میکنم داد بزنم..هیواااااااااااااااااااااا..آرامش. پشیمان میشوم....دیشب به پدر عصبانیت گفتی" بابا وقتی خشمگین میشوی خاموش شو" معلم کوچک من. دیدم نمیشود..صدایت زیاد است..بلند شدم. آمدم در اتاق...دیدم خانه عروسکیت را گذاشتی روی فرش. یک تل توری زدی به سرت. لباس من را به زور دور خودت پیچیدی. دو تا عروسک توی کالسکه یکی بغلت. روی فرش پر از قابلمه و ظروف اسباب بازیت. به عروس...
8 دی 1391

فروغ

  از زمانی که به یاد دارم...شعرهایت را میخوانم. با آن عاشق شدم...خسته شدم...بیمار شدم....زن شدم....شاعر شدم...و مادر شدم. هر سال به دخترکم گفتم تولد فروغ است. و همیهش برایش از تو و شعرهایت گفتم. کتاب شعر تو یکی از دوستداشتنی ترین کتابهای هیوای من شد. و شعرهایت شد لالایی شبهای نوزادیش. ای شب از رویای تو رنگین شده سینه از عطر توام سنگین شده برایش خواندم و او حفظ شد و برایم خواند. به تو نادیده میگوید " خاله فروغ " . اسمت را خیلی دوست دارم...فروغی که نماند....و برایم پر نورترین الگو بود. همیشه خواستم چون تو متفاوت و محکم باشم. شاعرانه زندگی کنم...شاعرانه ببینم. هر آنچه در توانم است بکنم. نمیدانم چقدر شاعرم..چقدر زنم..چقدر محکم....
8 دی 1391

خاطرات ما

عزیز دلم  دیشب پدرم تماس گرفت و با هیوا صحبت کرد. واقعا این بچه ها بخصوص دخترها چه سیاستی دارند. نمیدونید با چه لحنی با ناز و ادا با بابایی حرف زد. پدر من هم خیلی زیاد احساساتی هستن و فقط همین یک نوه رو دارند و اصلا نمیتونه یک لحظه ناراحتیش رو ببینه. وقتی هیوا سرما میخوره من کلا به پدرم نمیگم چون میشینه و غصه میخوره که چرا سرما خورده و اذیت میشه!!!!! امان از دست پدربزرگهای تک نوه ای :))) به بابایی گفت لگو میخوام برای تولدم. پدرم میگفت بابا لگو چیه؟ میگفت از همین اسباب بازیهای فکری که باهاش خونه میسازند. وقتی گوشی رو میخواست بهم بده به پدرم گفت مراقب خودتون باشید بابایی. زود بیاید. چون پدرم تهرانند. بابا بنده خدا خیلی احساساتی شده بود ...
6 دی 1391

دعای زیبای تو

دخترکم.....دیروز با دستهای کوچکت به من سخاوت و مهربانی را آموختی . وقتی دستهایت را رو به آسمان گرفتی و این جملات را برایم گفتی :   وقتی که من کوچک بودم در گهواره بودم مادرم را نگه داشتی تا به من شیر دهد و از من مراقبت کند خدایا هیچ وقت من را تنها نگذار.     زیبای کوچکم بسیار مانده من به درجه انسایت برسم و هرگز معصومیت را آنچنان که در کلام توست با خدایم نخواهم داشت. عزیزم به داشتن فرشته ای چون تو افتخار میکنم بدان نفس نفس با تو زنده ام.  دخترم چهارشنبه اینده تولدت را در مهد خواهم گرفت به روش مونتسوری. و جمعه 15 دی سالروز تولد زیبایت در اوج سرمای زمستان است که گرما را تا ابد میهمان زمستانمان کردی. کی...
5 دی 1391

تقویت عزت نفس

50 روش علمی برای تقویت عزت نفس بچه ها  1- نخستین گام را برای تقویت عزت نفس فرزندانتان هم اکنون بردارید، اسمی نامناسب برای فرزند خود انتخاب نکنید که یک عمر مایه ناراحتی و سرافکندگی او شود.  2- هر روز فرزند خود را در آغوش بگیرید.  3- همواره خوبی ها، نقاط قوت و ویژگی های مثبت را در فرزند خود جست و جو کنید.  4- به حرف ها و درددل های فرزند خود خوب گوش دهید حتی اگر به نظرتان فاقد اهمیت می رسد.  5- راه های مطمئن آرامش خاطر و آسودگی خیال را به فرزندانتان آموزش دهید.  6- برای اسباب بازی های مورد علاقه کودکتان ارزش قایل شوید.  7- بپذیرید که مادر یا پدر کامل نبودن ایرادی ندارد، این امر از فشار بر...
5 دی 1391

شعرهای هیوا

دخترم شعرهای تو را از امروز برایت اینجا مینویسم. دوست دارم بدانی چقدر باری ا«چه به فکر زیبایت می آید ارزش قائلم و برای ذره ذره احساسی که در هر کلامت داری.   خواب رویاست و زندگی رویاست. زندگی زیباست و کابوس نیست   باران لطیف است و روی برگهای چنار میبارد.   باز هم مینویسم چون دفترت را نمیدونم کجا گذاشتم عزیزم. دوستت دارم.
3 دی 1391

بازی و شعر

سلام. برای اموزش بهتر کلمات هیچ چیز بهتر از تلفیق آنها با بازی نیست. بخصوص بازیهای حرکتی. قبلا گفته بودم که هنوز گاه و بیگاه من آهنگها را برای هیوا میگذارم و هر آهنگ را با معنی و بازی مخصوص به خود بصورت نمایشی کار میکنیم. در واقع با یک تیر دو نشان میزنیم. امروز برایتان چند آهنگ همراه با بازی آن را میگذارم. برای آهنگ Polly put the cettle on که امیدوارم همه آن را کار کرده باشید و البته هر کدام از این آهنگها مربوط به سن خاصی هستند من این کار را در سن 3 سالگی به هیوا اموزش دادم . چون کلماتی سخت تر را دارا میباشد. امیدوارم متن آهنگ را همه در اختیار داشته باشند که در سی دی Simply kids کامل موجود میباشد. به کودک میگوییم که میخواهیم خاله بازی یا...
2 دی 1391