هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

هیوای آسمانی من

فروغ

1391/10/8 16:24
نویسنده : ساحل
1,112 بازدید
اشتراک گذاری

 

از زمانی که به یاد دارم...شعرهایت را میخوانم. با آن عاشق شدم...خسته شدم...بیمار شدم....زن شدم....شاعر شدم...و مادر شدم. هر سال به دخترکم گفتم تولد فروغ است. و همیهش برایش از تو و شعرهایت گفتم. کتاب شعر تو یکی از دوستداشتنی ترین کتابهای هیوای من شد. و شعرهایت شد لالایی شبهای نوزادیش.

ای شب از رویای تو رنگین شده

سینه از عطر توام سنگین شده

برایش خواندم و او حفظ شد و برایم خواند. به تو نادیده میگوید " خاله فروغ " . اسمت را خیلی دوست دارم...فروغی که نماند....و برایم پر نورترین الگو بود. همیشه خواستم چون تو متفاوت و محکم باشم. شاعرانه زندگی کنم...شاعرانه ببینم. هر آنچه در توانم است بکنم. نمیدانم چقدر شاعرم..چقدر زنم..چقدر محکم...فقط میدانم در تمام روزهای خوب من تو هستی. در شبهای من و هیوا تو هستی. جلوی درب آپارتمان شعر زیبای تو هست...

ای مهربان

اگر به خانه من آمدی

برایم چراغ بیاور

و یک پنجره

که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم.

باران و برف و گرما شعرهایت..نامه هایت...نوشته هایت بوده و هست. هرگز برایم افسرده و غمبار نبودی. هرگز.....فروغ عزیز...سالروز تولدت مبارک. باشد زنانی دنباله روی تو باشند که چون تو طعم سختی را چشیده و کوهی از صبر و هنر باشند. میلاد زمستانیت مبارک.

tv,y

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

آریانا
13 دی 91 14:55
مامان شراره(راحله عباسی)
19 شهریور 93 17:03
حیف که من شعرهاشون رو نخوندم و اصلا نمی شناسمشون .یکی از شعراشون رو دیدم خیلی دلگیر از دنیا بود زود قضاوت کردم گفتم چقدر افسرده بوده . این اشتباه من بود با نوشته های نابت دارم فروغ فرخ زاد رو حس می کنم زیباست گرچه نمی دانم که چگونه بوده؟
ساحل
پاسخ
شاعر اگر غم و رنج رو نشناسه شاعر نیست بلکه دلقکی است که ادای شاعرها را در می اورد. گفته فروغ .