قصه گویی برای کودکان
سلام .
در مادر کافی بحث خوبی داریم درباره " قصه گویی برای کودکان " .
فکر کردم مطالب رو اینجا هم بنویسم برای استفاده دوستان.
قبل از عید نوروز داشتم اتفاقی نت رو بررسی مرکدم برای یک سری منابع کارشناسی ارشد. چشمم خورد به یک رشته جدید که اتفاقا قبلا باهاش آشنا شده بودم اما نه در ایران. و جالب تر اینکه در دانشگاه شیراز این رشته رو دیدم. در بخش بین الملل. رشته " ادبیات کودک و نوجوان " . اینقدر خوشحال شدم که کلی داد و فریاد کردم. خوب دیگه همه میدونن من عاشق ادبیاتم و تو این زمینه زیاد کار کردم اما از وقتی مادر شدم مثل همه شما یجورایی با این مساله درگیر شدم. بخاطر حساسیت و علاقه شدید به ادبیات متون زیادی درباره ادبیات کودک و شعر و انواع داستانها خوندم اما اصلا نمیدونستم این رشته خوب بصورت یک کورس دانشگاهی دراومده و شیراز هم داره. سرتون رو درد نیارم رفتم دنبال منابع. اونهارو که دیدم دیگه احساس میکردم دری از درهای بهشت مقابلم باز شده. :))) واحدها همه مرتبط با کودک بودن " شعر و کودک " داستان و انواع آن در ادبیات کودک " کودک خلاق " کودک و افسانه ها کودک و تفکر خلاق و و و و ..... .
رفتم دنبال ثبت نام و خرید کتابها. شیراز هیچ کودوم نبود از تهران خریدم. رفتم با چند تا از اساتید صحبت کردم. عالی بو همه چیز. در آخر متاسفانه امسال این رشته در شیراز نیومده گفتن شاید سال اینده به حد نصاب برسه و چه بهترو خوندن منابع خیلی طول میکشه.
هر داستانی که برای کودک میخونیم هزاران هزار فلسفه پشتش هست.
کتاب " کودکان به قصه نیاز دارند " یکی از منابع این رشته هست و مرتبط با بحث ما. اگر دوست دارید بیشتر بدونید این کتاب رو حتما بخونید. خوندن این کتاب برای من 6 ماهه طول کشیده و همچنان ادامه داره. بسیارررررررررررر خوبه. بسیار.
و مقدمه دوم :
داستان و قصه گویی برای کودکان بخشهای زیادی داره. داستانهای واقعی ، افسانه ها ، داستانهای آموزشی ، داستانهای آهنگین ، داستانهای فرهنگی یا ملل ، داستانهای فلسفی .
حالا این چند تا رو توضیح میدم :
داستانهای واقعی : بر پایه متون و حکایات واقعی صورت گرفته. این واقعیت میتونه از منظر نویسنده باشه از زبان کودک گرفته شده باشه یا بیانگر واقعیاتی در گذشته باشه . که همه اینها خودش توضیحات زیادی داره .
افسانه ها : یکی از وسیع ترین متون کودکان هست. بر پایه افسانه کتابهای قطور زیادی داریم. افسانه هایی که خوندن و شنیدنش برای بزرگسالان هم همیشه تازه و بکره. این افسانه ها میتونه مرتبط به فرهنگ ما باشه مثل هزار و یک شب یا اروپایی باشه مثل قصه های هانس کریستین آندرسن .
داستانهای آموزشی : سری داستانهایی که در طی متن به بیان نکان تربیتی و آموزشی میپردازه. یا به بیان مشکلات روحی و روانی کودکان. شامل داستان درمانی یا کتاب درمانی میشه. که اخیرا توسط روانشانان اهل فن زیاد استفاده میشه. نمونه این داستانها " احساسات من " " وقتی خشمگین هستم " و نمونه های بسیار دیگر یکه الان به خاطرم نیست هستند. در این بخش از بازگویی داستان برای درمان نامحسوس و غیر مستقیم مشکلات تربیتی بچه ها استفاده میکنیم. مثلا برای درمان ترس ، برای درمان ، دروغگویی ، برای شناخت احساسات در کودکان ، برای بالا بردن هوش هیجانی و عاطفی . نمونه داستانها هم در زبان فارسی و هم در ادبیات اروپا و آفریقا و آمریکا زیاد هست. ما حکایات زیادی داریم مثل داستان " کدو قلقلی زن " که مال فرهنگ خودمونه.
داستانهای آهنگین : نمونه ای بسیاری داریم که بیشتر در فارسی و زبان خودمان هستند. علت اینکه اکثر این کارها فط در زبان ماست این هست که تئوری ترجمه نکردن شعر و متن آهنین در بحث ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان بسیار قوی هست. این فرضیه میپردازه به این بحث که " کلا شعر قابل ترجمه نیست " و " برای ترجمه شعر و متون آهنگین باید وزن و قافیه کاملا رعایت بشه و مترجم می بایست شاعر باشه تا توانایی چنین ترجمه ای رو داشته باشد " . ما نمونه های بسیاری در انگلیسی داریم . به زبان اوریجینال. و فارسی هم که زیاد داریم . " حسنی نگو یک دسته گل " معروفترین کار ایرانی هست . " عروسی آقا موشه و خاله سوسکه " و بسیاری کارهای جدید که خیلی زیاد هستند.
داستانهای فرهنگی یا ملل : با تمهای شناخت فرهنگ هر ملت نوشته میشه. مثل داستان راستان که تم مذهبی داره. مثل سری کارهای جیزس که برای بچه های مسیحی هست. مثل قصه های خوب برای بچه های خوب که مربوط به حکایات قدیمی هست .
داستانهای فلسفی : این سری داستانها هم که معرف حضور همه هست. داستانهایی که در اون قدرت فکر در کودک بالا برده میشه. به کودک خلاقیت و تفکر اموزش داده میشه. کودک آخر داستان رو به اختیار خودش انتخاب میکنه. نمونه ها زیاد هستند. سفر به سرزمین وحشی ها ، به آب نزدیک نشو دخترم ، وقتی خوک ها پرواز میکنند و ............ .
با این توضیحات راحت تر میتونیم تصمیم بگیریم چه متنی رو درایم با چه هدفی برای بچه ها میخونیم. من روی کاربرد افسانه خیلی تحقیق کردم. البته همه موارد فوق جای بحث دارن. من با افسانه شروع میکنم.
افسانه خیلی خیلی متنوع هست. بسیاری از امیال جنسی ، تمایلات درونی و رشد جنسی و هویتی بچه ها زیر 6 سال در همین افسانه ها نهفته هست. مثلا همین داستان هانسل و گرتل . متن کتاب رو مینویسم :
هنسل و گرتل تاکیدی است بر تلاش کودک که به شدت خود را به پدر و مادر وابسته میکند در حالی که زمان آن فرا رسیده است بطور مستقل با دنیا روبرو شود. این قصه امکان این را به کودک میدهد که نخستین گامهای خود را بسوی دنیای بیرونی بردارد. این قصه به ترسهای کودک تجسم میبخشد ".
برای بازگو کردن یا نکردن داستانهای گرگ و شنل قرمزی :
" ترسهای متفاوت ، ترس از ترک شدن ، ترس از گرسنه ماندن که نتیجه اشتیاق به مرحله دهانی رشد است محدود به دوران خاصی از رشد نیموشد. از این رو به دلایل زیاد قصه یا گفتار غیر مستقیم خود به ترسهای ناخودآگاه تجسم میبخشد و بدون ورود به مرحله خودآگاه آنها را تسکین میدهد" .
هیمنطور این کتاب در باره تمام قصه های معروف مثل سفید برفی ، راپونزل ، سیندرلا و بقیه همینطور موشکافانه به بحث میپردازه. درباره عقده اودیپ و ارتباطش با افسانه هایی مثل سیندرلا یا دختر کبریت فروش صحبت میکنه. اینکه چطور بچه ها در سن 6 سالگی میخوان خودشان رو از تسلط لین عقده اودیپ بیرون بکشند.
همچنین توضیح میده که این ما هستیم که نمیخواهیم داستان غول و گرگ را برای بچه ها تعریف کنیم چون تصور میکنیم اونها می ترسن اما این ما هستیم که فکر میکنیم ترس رو در وجود اونها. در واقع بچه ها مارو دست میندازن به چالش میکشن و توضیح میده کودکی در حال گوش کردن به داستان غول خودخواه بوده. مادرش منصرف میشه از ادامه داستان چون فکر میکنه ترسناکه. کودک به مادرش میگه تو فکر میکنی غولها وجود دادرن ؟ برای همین میترسی. یک پسر بچه 4 ساله. !!! مادرش میگه تو چی فکر میکنی. و اون جواب میده اگر بشه نور رو لمس کرد میشه غول رو هم دید. ببینید چه جوابی!!!!!!!!!
خوب اگر باز هم بگم در باره موضوعات بگم خیلی خیلی پیچیده میشه. بحث اسطوره بدبینانه و خوشبینانه رو داره. امیدوارم بتونید کتاب رو تهیه کنید و البته کتاب خیلی تخصصی هست.
و درباره قصه ها :
کلا متخصصین بر این اعتقادند که ما نویسندگان کودک فقط برای دل خودمان مینویسیم چون این کلام ما هست که از فکر یک بچه بیرون می ایند و در نهایت ما مینویسیم ما فکر میکنیم اگر افسانه هست مال ماست اگر اموزشی است از دریچه چشم ماست و هیچ نویسنده ای تا کنون نبوده که کودک بوده و خودش کتاب نوشته باشد.
این مساله هم قابل بحث است. و من به همین دلیل در حال نوشتن و جمع آموری داستانهای هیوا و بقیه دوستانم هستم تا به زبان خود آنها بدون هیچ دخل و تصرفی به چاپ برسانم. و اگر دوستی در این راه میتواند من رو کمک کنه خوشحال هم میشم. من قصه های بچه هارو با نام خودشون در این کتاب مینویسم. این کتاب صرفا قصه های کودکان خواهد بود. با کلام خود آنها و با تصویر سازی خود آنها. من حتی نوع گفتار را بازنویسی نخواهم کرد. منتظر همکاریتان هستم .