هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

هیوای آسمانی من

شعر تازه

1392/4/25 20:54
نویسنده : ساحل
2,811 بازدید
اشتراک گذاری

 شعری تازه از من :

 

رها میشدم از اشکهای چشمانت

به سوی مرمر سردی که گونه های تو است.

در آستانه قطب شمال دستانم ،

دمیده بستر گرمی که  بوسه های تو است.

 

تو خاک گرم زمینی که قطعه قطعه ز توست ،

حضور سبز گیاهان  و  شوق پروانه .

تو بی کران وسیعی ز بوی آبی ابر ،

که پا گرفته به اوجت ، نسیم ، مستانه .

 

صبای خفته چشمت سوار قایق نور ،

که سخت میشکند تیرگی و سرما را .

نقاب چهره برانداز و باز روشن شو ،

بخوان بخوان تو دوباره سرود فردا را .

 

شریعتی است اسیر سراب تو ماندن .

که قبله را چو بخواهی ، اسیر گردابی .

غریق ساحل سردی و عاشق گرداب .

چو ماهی تشنه دریای  آبیِ  آبی .

 

در این تلاطم زنده ، در این خزان  وسیع

چگونه نام من این باشد ار بدون توام ،

غروب روشن خورشید ، آشنای حضور ،

من اینچنین به تو نزدیکم و درون توام.

 

من آن زنم که به خاکم تمام ریشه توست .

درخت سبز سپیدار ، شاخه های تنم .

تو هرم تابش نوری که صبح و ظهر و غروب ،

به گرمی نفست تکیه میدهد بدنم .

 

تو پیچک خوش عطری که پیکر من را ،

به دور شعر دقایق اسیر رویا کرد .

دمی سوار خروش عطوفت موجی ،

دمی دگر به سکوتی عجیب ،  شیدا کرد .

 

چو عشق میدمد از ذره های خون و رگم

نباشدم خبر از پیری و ملالت و درد

به بوی تو نفسم  ،  تا غروب پاییزی

که دستهای تو را بفشرد دو دستم سرد.

 

و مرگ لحظه پایان این حکایت نیست .

هزاربار بگویم به گوش هر پاییز ،

نمیرد آن که دلش زنده شد به آتش عشق .

نفس بکش ، تو بمان ، عشق من وَ اشک مریز.

پسندها (1)

نظرات (18)

خواننده همیشگی وبلاگت
26 تیر 92 1:51
سلام عزیزم از خواندن تمام پست هات به صورت متوالی و مکرر متوجه شدم و البته حدس زدم که عشقت با همسرت آنچنان که باید نیست دقیقا مانند زندگی خودم و خودتو بینهایت به کودک چسباندی و میخواهی کمبودهای شوهر را از طریق کودکت جبران کنی دقیقا مشابه خودم.البته این حدس من است که از خواندن پستات به دست آوردم.از عشق با همسرت نمیگویی برعکس از بودن در کنار دختر میگویی البته شاید بگویی این وبلاگ دخترم است نه شوهر کاملا صحیح منطورم این است که تنهایی به گردش میرین و همش خودت هستی و خودت و خودت عزیزم مثل خودم دقیقا
اگر برایت امکان دارد راجع به این موضوع بیشتر توصیح بده چون مشکل بسیاری از مادران است


دوست خوبم. اتفاقا دقیقا بر عکسه. این شعر برای دخترم نیست برای همسرم هست. لزوما انتظار ندارم من رو بشناسی. چون اونوقت میدونستی تعبیر عشق از نظر من با تعبیر شما بسیار متفاوته. هیوا فقط هیواست. دختر منه. ثمره عشقی که بود و هست. هیچ وقت بخودم اجازه نمیدم مشکلاتی رو که بازگو کردی درون هیوا جستجو کنم و با اون کمبودهارو پر کنم. هسمر همسره بچه بچه. تنهایی به گردش میرم چون اینطوری دوست دارم. من همیهش کاری رو میکنم که دوست دارم. و درباره قدم زدن و وقت گذروندن با هسمرم لزمی نداره اینجا بنویسم!!!
من دو تا عشق دارم. دو تا از دو دنیای متفاوت. من مشکل تو رو ندارم.اما میتونم دربار شزیاد بنویسم. اگر دوست داشتی. عشق به کودک جاودانیه تغییر نمیکنه روز به روز بیشتر میشه. عشق به همسر زمینیه. متفاوت میشه. تغییر میکنه. حتما میدونی در یک زندگی کاملا خوب و متعادل سه مرحله وجود داره. 1- عشق 2 - دوست داشتن - 3 دلبستگی عاطفی.
حتما نباید تا اخرین روز رابطه همس رو زن عاشقانه باشه. چنین چیزی خلاف قانون زمین و دنیاست.
من لحظه هایی رو دارم با هیوا قدم میزنیم کافی شاپ میریم حتی سینما. این وقتهایی که میذارم هم برای عشق خودمه هم به دلایل دیگه. برقرار یارتباط نزدیک و صمیمانه. صحبتهایی که در این حین میشه و اموزشهایی که بطور ملموس هویا از طبیعت میگیره.
وقتهای زیادی با همرم هست بسیااااااااااار خصوص یو زیاد اما دوست ندارم دربارش چیزی بگم. شما اشتباه متوجه شدید کاملا عزیزم
مامان سام منصوری
26 تیر 92 4:29
احساسات ناب یک مادر عاشق....عالی بود...


ممنون عزیزم.
سارا مامان باران
26 تیر 92 10:41



میبوسمت عزیزم.
maman kasra
26 تیر 92 10:46
ziba va delneshin


ممنونم.
سمیرا
26 تیر 92 14:38
سحر جونم سلام
واقعا به دوستی به شما افتخار میکنم به جسارتت به اخلاقت به تلاشت
هر روز به وبلاگ سر میزنم تا یه تلنگر جدید بهم بزنی و هر روز تلنگری محکم تر میزنی
دست به قلم بدی ندارم ولی مثه شما جسارت بیان ندارم نمیدونم چرا همیشه واسه دل خودم نگهشون میدارم البته در برابر احساسم نسبت به دخملی و شوهرم اینجور نیستم
همیشه برات آرزوی شادی دارم عزیززم
راستی خیلی خوبه که یور بیبی و سیمپیلی کیدز تو بسته آموزشی خودت باشه اگه درست متوجه شده باشم
پس من فعلا کلاسیکال موزیک و مامی اند می رو خرید میکنم و منتظر آماده شدن بسته خودت میمونم که ایشالا زود آماده بشه
فدای خودت و دختر نازت


سمیرای عزیزم ممنون از اینهمه لطف و محبتت. راستی که دنیایی از شادی و شرور در من برپا میکنی. چقدر خوشحالم از بودن با شماها. بلی احتمالا هست. ممنونم. تهیه کن و هر وسالی دشاتی بگو عزیزم. کارتون peppa هم خیلی خیلی خوبه. قربانت دوست مهروبنم. از بودن باهات افتخار میکنم. راستی اگر دوست داشتی نوشته هات رو بطور خصوصی برام بفرست دوست دارم بخونم دوست خوش ذوقم.
سمیرا
27 تیر 92 1:34
سحر عزیزم شما هم لطف دارید
نوشته هام همه روی کاغذن و وقت تایپ ندارم ولی اگه بتونم حتما برات میفرستم

حتما از سایتها خرید داشتید الان خواستم سفارش بدم یه لحظه مردد شدم آخه تو سایت من و مامان کلاسیکال موزیک رو زده 20000 هزار تومان و مامی اند می رو 12000 تومان ولی سایت غنچه ها هر کدوم رو زده 5000 تومان
از کدوم خرید کنم ؟؟؟


خوشحال میشم بخونمشون عزیزم. کیفیت سایت غنچه ها و نوع دی وی دی اصلا خوب نیست. من و مامان گرونه اما کیفیت و موندگاریش بیشتره.
مامان آرام
27 تیر 92 2:11
خیلی رک بگم.
لا به لای نوشته هات خونده بودم که شعر میگی اما فکر میکردم دو تا کلمه رو پس و پیش میذاری کنار هم و میگی این شعریه که من سرودم اما با خوندن این شعر (چندین بار) دیدم نـــــــــــخیر! اشتباه فکر میکردم.
خیلی خیلی لذت بردم از شعرت .



ممنون از رک بودنت. رک بودن خیلی خوبه فرق هست بین شعر گفتن و با کلمات بازی کردن. من خودم رو شاعر نمیدونم. هنوز. اما 20 سالی هست شعر مینویسم. و از تو دوست خوبم ممنونم. از اینکه در احساسم شریک شدی.
فرانک مامان ریحانه
27 تیر 92 7:19
سلام دوست عزیزم. بسیار خوشحالم که با وبلاگ تو دوست عزیز آشنا شدم و بسسسسیار به شما تبریک میگم که در کنار سعی و تلاشت در جهت آموزش و یادگیری دختر گلت و دیگر فرزندان ایران زمین به زبان دوم، به پرورش احساسات ناب درونی خودت هم بی توجه نیستی و یک بعدی حرکت نمی کنی. به عقیده من زمانی شعر بر لب جاری میشه که روح آزاد و رها باشه و سبک. و این توی دنیای امروز و با وجود مشغله های روزمره ارزش بسیار بالایی داره. ساحل عزیز بهت تبریک میگم شعرت بسیار زیبا بود. بهترین ها رو برای شما و دختر گلت آرزومندم و به این دوستی مجازی افتخار.


فرانک عزیزم. منهم از دوستی و اشنایی با شما خوشحال و خوشوقتم. ممنون از اینهمه مهربانی و لطف بیکرانت. بهترین آرزوها عزیزم. شاد باشی .
نیکو مامان محمد امیر
28 تیر 92 0:35
سلام عزیزم شعرت خیلی قشنگ بود . وبت رو دوست دارم البته خیلی وقت نیست باههاتون آشنا شدم .
ساحل یه سوال بپرسم من زبان بلد نیستم به نظرت چه کنم
نظر و خوندی این قسمت و ÷اک کن که شرم آوره
بهم سر بزنی خوشحال می شوم


ممنون نیکوی عزیز. متشکرم. اصلا خجالت نداره. خیلی ها به زبان جدی نگاه نکردن. اام در حال حاضر امر خیلی مهمیه. میتونی بر یکلاس. کلاس های فشرده هم خوبه. روش فکر کن.
مامان فاطمه
28 تیر 92 2:47
سلام عزیزم
زیبا سرودی
گلم میخواستم از نحوه آموزش نقاشی به هیوا جون برام بگی؟
از کی و چگونه شروع کردی؟ و با چه وسیله ای؟ خلاصه هر چی میدونی
ممنون گلم
ببخشید مزاحمت میشم


مرسی دوست من. راستش من اصلا به هیوا نقاشی یاد ندادم. اصلا اموزش در زمینه هنر بخصوص هنرهای تجسمی خیلی مسخره میشه. نقاشی باید در خون بچه باشه و مادر فقط باید ابزار رو در اختیارش بذاره. من از 6 ماهگی به هیوا رنگ میدادم. رنگ خوراکی. 9 ماهگی ماژیکهای مخصوص بچه رو مارک خارجی بود الان یادم نیست براش خردیم با کاغذهای بزرگ. خط خطی میکرد. بعد آبرنگ و رنگ انگشتی گرفتم و کارهای دیگه ای یمکردم. هیوا خودش پیشرفت کرد واقعا خودش
جوجو
28 تیر 92 8:54
سلام ساحل مهربونم.چه شعر زیبایی.آفرین. ساحل جون مرسی بابت توضیحاتت در مورد سوالم. فرموده بودید تا دوماه اول بارداری کندر بجوم.رفتم کندر خریدم از عطاری روزی چقدر بجوم؟بعدش قورتش بدم؟راستی به عطاره گفتم کندر زمان بارداری می خوام.یکم تلخه ووقتی می جوم مثل آدامس نیست فورا له می شه درست خریدم؟همینه؟ صبح ها بخورم یا کی؟؟یک دنیا ممنون ساحل عزیزم.التماس دعا


عزیز دلم. امیدوارم به سلامتی فارغ بشی. بلی درست خریدی . کندور رو مثل آدامس بجو بعد بنداز دور. تا 3 ماه اول بخور. واقعا معجزه میکنه. اره برای من که واقعا تلخ بود. چون ویار داشتم و مدام با خوردنش حالم بهم میخورد. صبح ها بعد از صبحانه بخور. ایندق بجو تا سفت بشه بعد بنداز دور. موفق باشی. هر سوالی داشتی بگو عزیزم.
عسل
28 تیر 92 11:12
خیلی بااحساسی ساحل.شعرت بسیار بسیار بسیار زیبا بود.
تو پیچک خوش عطری که ...
چقدر دوست داشتم.


واقعا متشکرم از لطفت عزیزم. چشمات زیبا میبینه
شهره مامان مینو
28 تیر 92 16:34
چقدر زیبا بود... بینهایت...



راستش من امروز برای اولین بار از نی نی سایت اومدم به این خونه ی پر از مهر و صفاتون سحر جان... دخترم الان چهل ماهه است و من هرچه گشتم نتونستم چیزی از اون سن دختر نازنینت برای خوندن پبدا کنم... ایا برات مقدوره که تجربیات اون سن و سال رو در اختیام بگذاری؟ اگرم خصوصیه مسئله ای نیست و باز هم از اینکه شما رو یافتم در این دنیای مجازی خوشحالم...




سلام شهره جان. از اشناییت خوشحالم. ممنون از اظهار لطفت. عزیزم چهل ماهگی میشه نزدیک سه سالگی. خیلی کارها میتونی بکنی. بازیهای فکری. نقاشی. زبان انگلیسی. که مجموعه اموزشی من بزودی اماده میشه برات عالیه. پازل و لگو خیلی خوبه. کاردستی خیلی خوبه. کتاب خوندن خیلی خیلی عالیه. کم کم میتونی سه چرخه بگیری براش. اب بازی خیلی براش جذابه. کارتونهای خاص و کارتونهای سایت من و مامان رو هم ببین. باز هم سوال خاصی داشتی حتما بپرس عزیزم.




حسنا
28 تیر 92 16:56
سلام ساحل جون لذت بردم همیشه شاد و خرم کنار خانواده محترمتون باشید
راستی ساحل جون دارم بکیه کلاس زبان خصوصی میرم استادش چندین سال خارج کشور زندگی کرده وروی زبان انگلیسی تسلط کامل داره من با دو تا از دوستام می رم اصلا استاد چیزی نمیگه که بنویسیم کلا می گه باید با تکرار وگفتگو یاد بگیرید وگوشت به مکالمه اشنا بشه از جملات وکلمات اسون هم شروع کرده کلا کلاسش خیلی شاد وادم علاقمند به زبان میکنه استادمون سنش از بابام بیشتر وکلا ادم ریلکسی هست بعد از اصطلاحات هم زیاد استفده می کنه به نظرتون من در کنار این کلاس چه کاری برای پیشرفت بیشتر انجام بدم فعلا دارم فیلم میبینم اما کتاب ندارمبه نظرتون کتاب دیکشنری تصویری ا.طلوعی بخرم تلفظ هم دارهhttp://kingstore.rozblog.com/post/5 یا از فلش کار استفاه کنم ساحل جون ببخشید هی مزاحمت میشم


حسنای عزی زکار بسیاررررررررررررر خوب یکردی. استادهای سن بالا خیلی خوبن. بخصوص وقتی با کتاب کار نمیکنن. روش کاملا جدید و خوبی داره استادت. فیلم ببین. دیکشنری هم خیلی خوبه. بلی فلش کلارت واقعا موثره برای هر سنی. فلش کارت هم بخر و استفاده کن. دیکشنری آکسفورد بهتره. تصویری. امیدوارم روز بروز موفق تر بشی عزیزم.
نسیبه
29 تیر 92 9:41
سلام سحر عزیزم.بسیارررررررررررررررررر زیبا شعر می گی دوست خوبم با تمام وجودم لذت می برم.خیلی دوست دارم دوست مهربونم


خیلییییییییییییییییییییی ممنون نسیبه مهربونم.
شهره مامان مینو
4 مرداد 92 16:24
عزیزم بسیار ممنون که وقت میگذاری و جواب سوال هارو اینقدر دقیق و مهربانانه میدی... از کارتون های من و مامان بی بی انیشتین و برینی و دورا و الفابت بلاکس رو داره... عااااااااااااااااشقشونه.... بجز اینها هم 48 داستان گوش میده و باهم نمایش بازی میکنیم...
سه چرخه داره و کلی لذت میبره و عاشق لگو و پازله... در کل تموم این چیزهایی که کفتی رو خداروشکر انجام میدیم و ممنونم که خیالم رو راحت کردی.... بی صبرانه منتظر مجموعه ات هستم... و یه سوال ایا وقتی عاشق یاد گرفتن زبان انگلیسیه من باید یادش بدم یا بگذارم برای سن بالاتر؟ درمرود خوندن فارسی چی؟ دیوانم کرده بس که وقت کتاب خوندن دستشو میگذاره روی کلمات و میپرسه اینجا چی نوشته...کلا قصه از دستم درمیره


خیلی عالی بود شهره جان. بلی انگلیسی رو میتونی شروع کنی. بذار تا یک ماه دیگه مجموعه من اماتده یمشه. داره ادیت یمشه و آماده چاپ هست درباره خواندن دقیقا همین امروز یک پست گذاشتم بخون. همه چیز رو نوشتم.
مهتاب
7 مرداد 92 2:30
سحر عزیز از شعرت واقعا لذت بردم مخصوصا اینکه منو یاد شعرای فروغ میندازه


وایییییییییییی مرسی. من عاشق فروغم. اما اصلا اداشو در نمیارم ذاتا اینطوری دشم. ممنونم