هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

هیوای آسمانی من

سالمرگ فروغ فرخزاد

1391/11/23 18:10
نویسنده : ساحل
1,139 بازدید
اشتراک گذاری
به یاد 24 بهمن سالروز کوچ ناگهانی بزرگ بانوی شعر فروغ فرخزاد.

بخشی از نامه فروغ فرخزاد به پدرش :

" درد بزرگ من این است که شما هرگز مرا نمیشناسید و هیچ وقت نخواستید بشناسید. شاید شما
 هنوز هم وقتی راجع به من فکر میکنید مرا یک زن سبکسر با افکار احمقانه ای که از خواندن رمان های
 عشقی و داستانهای مجله تهران مصور در مغز او بوجود آمده است ، میدانید. کاش اینطور بودم ،
 آنوقت میتوانستم خوشبخت باشم. آن وقت به همان اتاقک موچک و شوهر و از رفتن به مجالس 
رقص و پوشیدن لباسهای قشنگ و وراجی با زنهای همسایه و دعوا کردن با مادر شوهر و خلاصه
 هزار کار کثیف و بی معنی دیگر قانع بودم و دنیای بزرگ و زیبارتی را نمیشناختم و مثل کرم ابریشم 
در دنیای محدود و تاریک پیله خودم می لولیدم  و رشد می کردم و زندگیم را به پایان میرساندم .
 اما من نمیتوانم و نمیتوانستم اینطور زندگی کنم "



فضای گورستان لبریز از گریه و شیون است...لبریز از شعر و لبریز از فروغ فرخزاد...
او را که سپید پوشیده است ارام بر گور می نهند...برف می بارد. صدا یکی است و نه بیش.
 صدای خاک...خاک...خاک. او زمینیان را وداع کرد اما ابدیت همچنان در شعرهای او جاری است.
 هر زمان که شعری از او میخوانم حس و نام و افکارش در من حلول میکند.
 ابدیت یعنی همین که نباشی اما لحظه لحظه در همه جا جاری باشی.

فردا 24 بهمن ماه روز سفرت بسوی خاک است. 
" و شاید حقیقت آن دو دست جوان بود آن دو دست جوان / که زیر بارش یکریز برف مدفون شد " .

" میدانم میدانم اولین کسی که در فامیل ما میمیرد من هستم این را خوب میدانم "


یادت گرامی..همیشه جاری هستی همچون رودی بزرگ. 
جاودان صدای ابدی یادت گرامی بانوی شعر فارغ از افسانه هر نام و ننگ جاودان می مانی برای همیشه.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

ياسمين
24 بهمن 91 7:50



مرسییییییییییییییییییییییییییییی
سعیده ، مامان هومان
20 آبان 92 16:38
داشتم از بالا ترین پست ها می خوندم و میومدم پایین که نام پست ( فروغ فرخزاد ) رو دیدم و چون عاشقش هستم از کودکی تا حالا کنجکاوانه این پست خوندم و خیلیییییییییی خوشحال شدم که شما هم عاشق فروغ هستید، خیلی خوشحالم با شما آشنا شدم
ساحل
پاسخ
بلی من عاشق فروغ و شعر و احساسش هستم. از وقتی خودم رو شناختم فروغ هم با من بود. در تمام زندگیم و اشعارم. برای هیوا زیاد فروغ میخوندم حتی وقتی باردار بودم. برای همین 15 دی رو انتخاب کردم برای تولد زیباش. و وقتی 2 ساله بود دو تا از اشعار فروغ رو از حفظ بود و هنوز هست چون زیاد براش میخوندم و میخونم.