هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

هیوای آسمانی من

کتاب

1391/2/7 11:27
نویسنده : ساحل
2,642 بازدید
اشتراک گذاری

سلام. امروز داریم با هیوا میریم تهارن..هم برای دیدن خواهرهام. هم نمایشگاه کتاب. دوست داشتم هیوا از نزدیک کتابهارو ببینه....کاش میشد همه دوستامو اونجا ببینم!!!!!!!!!!!!!!!!این هفته برای هیوا برنامه ای جز پارک رفتن و کتاب خوندن و کتاب دیدن و دیدن دوستاش ندارم. فکر میکنم همینها خودشون کلی برنامه هستند دیگه.:)))))))))))))) دخترم امیدوارم بهت خوش بگذره...

پسندها (1)

نظرات (6)

مهتاب
7 اردیبهشت 91 12:19
سلام گلم لطفا بیا پیشم برای هیوا کوچلوت یک آرزوی زیبا بکن منتظرم ویکی از آرزوهای قشنگ هیوا رو هم بنویس یا حرفهای قشنگش بخدا رو منتظرتم
آرزوهای رنگی
7 اردیبهشت 91 14:48
سلام وتبریک به خاطر فرزند نازتان .اگر دوست داشته باشید میتونم نقاشی فرزندتان راازروی عکسش بکشم ودر وبلاگم قرار دهم تا مشاهده کنید واگر خوشتان آمد میتونید بخرید کارهایم رادر وبلاگم میتونید ببینید خوشحال میشم برام نظربگذارید
حسنا مامان ایلیا
9 اردیبهشت 91 13:27
سلام ساحل عزیز من از صبحی توی وبلاگ دختر نازت بودم خیلی زیبا نوشتی و وب قشنگی دارین امیدوارم همیشه شاد وخندان باشید
من هم یه وبلاگ دارم تازه درستش کردم امیدوارم ببینی ونظر بدهی تا بهترش کنم


سلام حسنای عزیزم.ممنونم ازت. مرسی شما هم همینطور. مرسی که مطالب روخوندید. حتما به وبلاگ خوبت سر میزنم. شاد باشی
فروغ
10 اردیبهشت 91 15:36
ساحل جون من که برنامه هام جور نشد که برای نمایشگاه بیام ولی "به شکوفه ها به باران برسان سلام مارا"
خوش بگذره


عزیزم حیف شد. حتما جاتو خالی میکنم . ببوس آتوسارو .
فرشته
12 اردیبهشت 91 12:35
سلام عزیزم امیدوارم تعطیلات بهت خوش بگذره...به من که تو این 4/5 روزی که شیراز بودم خیلی خوش گذشت...
مامان سارا ...(دردونه جون)
13 اردیبهشت 91 9:40
ساحل جان من احتمالا جمعه با شوهرم و خواهر شوهرم و خواهرم مي رم نمايشگاه هر چي فكرش و كردم كه چهارشنبه با سارا خودم پاشم بيام ديدم در توانم نيست. سارا واقعا پر جنب و جوشه و تنهايي خيلي برام سخته و اينكه توي فضاي شلوغ نمايشگاه خيلي اذيت مي شد . خونه ي ما هم خيلي دوره و برام واقعا سخت ميشد. خيلي دوست داشتم ببينمت دوست خوبم اميدوارم اين روزها تو تهران بهتون خوش بگذره و براي هيوا جون روزهاي خاطره انگيزي بشه.