هیسسسسسسسسس دخترها فریاد نمیزنند.
سلام
امشب حال عجیبی دارم. حالی بد و عجیب. این پستها شاید بتوانند مادرهایی را از گیجی ردآرند و نیاز دوستانی را که شکایت داشتند از کم بودن پستهای من راضی کند امیدوارم البته .
امشب فیلم " هیس دخترها فریاد نمیزنند " را دیدم. دردی عمیق. زجری طولانی. فیلمی واقعی. با بازی های بسیار زیبا و تاثیر گذار . تمام طول فیلم اشک ریختم و کل بدنم از شدت ترس و استرس در هم کوبیده شده بود. هیوا خواب بود و این فیلم کلا برای کسی که مادر هم نیست دردناک است. نمیدانم بگویم ببنید اگر ندیدی یا نه. اما موضوع دردی واقعی است. وجود مادری و پدری بی مهبا و سهل انگار و دلم میخواست این والدین درون فیلم را با دستهایم خفه کنم. والدینی که حتی راضی نبودند از یک دقیقه کار و زندگی و تفریح خوب بگزرند برای آرامش نه برای گوش دادن به دردها نه به حرفهای دخترشان. حتی معلم و ناظم مدرسه حرفهایش را نشنیدند و این دخترک هشت ساله با درد عمیق روحی تجاوز در کودکی بزرگ شد بدون اینکه بتواند با مادرش لحظه ای حرف بزند. تمام درد ان دختر را در همه لحظاتی که کارمند محل کار مادر او را از مدرسه به خانه یم آورد و به او تجاوز میکرد درونم شعله کشیده بود. امروز اینقدر حالم بد بود که زودتر به خانه آمدم . و فقط کارهای خانه را کردم. تا کمی برای هیوا بیشتر وقت بگذارم. شما فکر کنید چقدر از این دخترهای معصوم در مملکت و دنیای ما هستند که حتی شرم میکنند از بلایی که سرشان آمده حرف بزنند و بدتر از آن والدینی که تنها و تنها به واسطه آبرو و شعار نام و پرستیژ خانوادگی از گفتن و بر ملا کردن زجر عمیق فرزندشان و رو کردن کار کثیف آن انسان وحشی صفت خودداری میکنند. چطور میشود درد آن کودک را هنگام التماس برای دست نزدن به بدنش حس کرد. اصلا چطور می شود صبح برخاست و خوب بود. این فیلم به من هشداری دوباره بود.
تا در اینجا بنویسم مادرها مادرها با دخترهایتان حرف بزنید. بگذراید از هر دری میخواهد برایتان حرف بزنند. هیچ روش و آموزشی برتر و زیباتر از ارتباط صمیمی بین مادر و فرزند نیست. همیشه طوری با او رفتار کنید که بدون ترس از خشم شما و پدرش بخصوص پدرش با شما زا هر اتفاقی سخن بگوید. مراقبت جنسی و آموزش جنسی را خیلی زود شروع کنید. حتی اجازه ندهید مردی غریبه از روی حتی مهربانی او را ببوسد. ما آدمها را نمیشناسیم. متاسفانه این نوع بیماران ظاهری کاملا موقر و متین دارند. تا آنجا که میتوانید با او درباره نقاط خصوصی بدن ، حدود قرمز لباس پوشیدن و برخاستن و رحف زدن با بیگانه ها صحبت کنید. دختر شما مال شماست بخصوص زمان مسافرت و تابستان لباسهای پوشیده بر تن او کنید بخصوص از سن 4 سالگی. میتوانید در منزل با هر لباسی دوست دارد او را بپوشانید اما همواره او را آگاه کنید بدن او ارزش بسیاری دارد بسیار زیاست و باید کسی او را ببیند که ارزش این پاکی و زیبایی را بداند. این حرفی است که من همیشه به هیوا گفته ام. همانطور که قبلا نیز گفته ام عکسهای هیوا را دیگر در وبلاگ نخواهم گذاشت و فقط از دستهایش تصویر میگذارم. مادرها مراقب روابطتان در همین خردسالی با کودکان باشید. ممکن است مسخره ترین حرفها از نظر شما ف از دید او بسیار مهم باشد. سعی کنید در کلاسها و مدرسه همراه او باشید و کمتر از آشناها برای آوردن و بردن او کمک بگیرید. این صدفهای گرانبها را مراقبت کنیم. دوستان. اگر دوست داشتید حتما فیلم را ببیند. البته با یک چای سبز و ارامش. :)
من صبح نیم ساعت تمام با هیوا حرف میزدم. شب قبل از خواب و بعد از دیدن این فیلم نیم ساعت کنار تختش نشسته بودم . صبح با تعجب میگفت مامان من همه اینهارو میدونم چرا دوباره داری به من میگی ....:)))) گفتم خواهش میکنم خواهش میکنم همیشه مراقب خودت باش و هر چیزی را به من بگو مادر .
امیدوارم هیچ کودکی هرگز رنج شرمگین شدن و درد ناتوانی از سخن گفتن را حس نکند.
به امید اینکه با تبعیض حتی در جمله هایمان هرگز دختران را بخاطر جنسیتشان از حرف زدن دور نکنیم و نگوییم...." هیس دخترها حرف نیمزنند...دختر فریاد نمیزند دختر آرام صحبت میکند..گاهی دختر باید داد بزند فریاد بکشد و صحبت کند انهم با صدای بلند بدون رتس از آبر. بدون رتس از شرمساری بدون ترس از پاره شدن زنجیرهای مسخره جنسیتی و بدنی. بدون اینکه طرد شود. او انسان است . زن انسان است .
خوب باشید.