برای تربیت نسلی خوب و سالم بکوشیم.

داشتم به آهنگهای قدیمی خودم گوش میکردم و مشغول تمیز کردن خانه بودم. فکر نکنید من خودم خانه را تمی زمیکنم بدون کارگر و تازه دو مهره کمرم دیسک بسیار شدید دارد....اما در حال حاضر می باید صرفه جویی کرد. بجای هزینه کارگر میتونم لا اقل برای یک لباس هیوا کنار بذارم . :) این رو گفتم بدونید همه حتی من که مشکل مالی چندانی هم ندارم سعی میکنم متعادل زندگی کنم . خلاصه آهنگ HELLO با خوانندگی LION رو گوش میکردم . بسیار زیبا و رمانتیکه منهم که احساس و رمانتیک از نوع شدید :))))

یادم امد که همسرم تعریف میکرد مانی که دانش آموز هنرستان بودند یکی از دوستانش هر شب میرفته تلفن عمومی روبروی خانه دوست دخترش و این آهنگ را با صدایی ناجور ( بنده خدا صداش خوب نبوده ) :))) برای این دختر بیچاره میخونده و اون دختر تا آخر آهنگ رو هر شب گوش میکرده بدون اینکه اعتراضی کنه . آهنگ بسیار زیبایی است در وصف دوست داشتن :) . میدونید به چی فکر کردم ؟ به وفاداری حتی دوست دختر و دوست پسرها در زمان ما . اینکه میگم زمان ما یعنی حدودا 15 سال پیش شاید کمی بیشتر. و چطور همه چیز اینقدر خراب شد؟؟؟ ان زمان اگر پسری با دختری دوست میشد واقعا از روی علاقه بود. قرار نبود شب دوم ارتباط جنسی برقرار شود یا دختر به خاطر پول و سواری با ماشین آنچنانی این ارتباط را برقرا کرده باشد. آم دختر بیچاره که بعدها همسر این آقای خوش صدا شد ، هر شب متن آهنگی تکراری را با صدایی که خوش آهنگ نبود گوش میکرد چون آن صدا را و آن مرد را دوست داشت . حالا این چیزها برای دختران نوجوان ما مسخره شده است. البته بعضی دختران . دوستی با پسر برای پز دادن است. برای گذراندن چند زمانی در ماشینهای مدل بالا. و شاید بدبختانه برای ارضای یک غریزه جنسی در سن پایین. حالا همان دخترهای دیروز که ان دختر بود ، من بودم ، شما بودید ، شده ایم زن امروز. زنهایی که با تمام سختیها می مانیم در کنار همسرانی که شاید حتی در هفته یک بار هم یادشان به حضور ما نباشد . نه اینکه علاقه ای نباشد ..توانی نیست فرصتی نیست ...وضعیت اقتصادی نمیگذارد . آن دخترهای شوخ و شاد شدند مادران امروز. مادرانی که اگر نگران درد خود و همسر باشند باید بخندند تا کودکان سالم و شادی به نسل فردا تحویل دهند. کودکانی که شاید بتوانند وضعیت نسل جوان ما را از این منجلاب فساد و این وضعیت وخیم روحی روانی نجات دهند . ما دخترهای دیروز ، زنهایی هستیم که با کوچکترین مشکلی قهر نمیکنیم ، با ذره ای ب یمحبتی به جدایی فکر نمیکنیم ، حتی اگر از همسر خطایی سر بزند میگذریم و میخشیم چون این مرد ، همان پسر جوان و شاداب و عاشق دیروز ماست . ما زنهای امروز و مادران امروز جوانهای فردا میکوشیم تا خوب باشیم. مشکلات را در خود خفه میکنیم . من با نگاه کردن به بعضی نوجوانان و حتی کودکان امروز نگران میشوم. اینها چگونه مادر میشوند؟ چگونه پدر میشوند؟ با کدام معیار؟ با چه اندیشه و چه تفکری ؟ و دلم برای نسل امروز ما میسوزد. 

امروز یاد تمام آن روابط سالم و خوب ، آن کوچه های سرشار از بوی کودکی بقول فروغ فرخزاد ، آن عشقها و عاشقهای وفادار بخیر باشد.

برای تربیت نسلی خوب و سالم بکوشیم.