هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

هیوای آسمانی من

اولین نامه ای که هیوا خواند.

1392/2/2 13:20
نویسنده : ساحل
2,239 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

امروز باز هم خوشحالم....

متنی را نوشتم و به در اتاق هیوا چسباندم....وقتی امد با شوق آن را برداشت ..با چشمهای زیبایش ارام خواند همه نامه را خواند. این اولین نامه من برای هیواست که خودش آن را میخواند . احساسی که داشتم و دارم قابل بیان نیست. فقط خیلی خوشحالم که هیوا یک توانایی دیگر دارد و آن خواندن احساسات من است. قرار است هر هفته دو نامه برایش بنویسم. من این نوشته هارا بر طبق کلماتی که یاد گرفته مینویسم. شما هم میتوانید همین کارر ا برای اینکه کودکتان بداند خواندن و توانایی خواندن چقدر مهم است برای او بکنید . و شعر فروغ را امروز تایپ کرده و شروع میکنیم. موفق باشید....

 

این هم نامه من :))

دختر من هیوا

مامان دوستت دارد.

هیوا پرنده من است

هیوا آسمان آبی من است.

هیوا خورشید من است.

خدایا از تو تشکر می کنم .

برای هیوا . من مادر او هستم .

و او همه زندگی من است.

دوستت دارم دختر مهربان من .

 

 

خیلییییییییییییییییییییییییی خوشحالم 

پسندها (1)

نظرات (9)

خانم مربی خانه کودک
2 اردیبهشت 92 13:41
آفرین بر هیوای گل مهارت خواندن جزء لذت بخشترین آموزش هاست ما هم پیشرفتهای خوبی در این زمینه داشتیم


ممنون دوست خوبم. اما متاسفانه مدیر پیش دبستانی همچنین نظری نداشتند و گفتند دیگه بهش خواندن رو یاد نده. تعجب کردم از این مجموعه بزرگ این انتظار رو نداشتم اما من ادامه میدم )
فروغ(ردپاهایم)
2 اردیبهشت 92 14:21
تبریک میگم سحر جان
حس فوق العاده ای باید باشه هم برای تو و هم برای هیوا
اولین نامه ی مامان که خودش خونده!


اره فروغ جان خیلیییییییییییی خوب بود اینقدر که فیلم گرفتم ازش. دوربین رو گذاشته بودم که از این لحظه فیلم بگیرم )))
کتی مامان نادیا
2 اردیبهشت 92 16:19
تبریک میگم سحر جان
هم به تو و هم به دختر قشنگت
هم برای آغاز مدرسه و هم برای توانایی خواندن

و ممنون که دید ما رو نسبت به مسائلی چون مدرسه های بین المللی باز میکنی و تجربیاتت رو با ما شریک میشی

موفق باشی عزیزم


خواهش میکنم کتی عزیزم. من هم از شما ممنونم.
مامان عبدالرحمن واویس
2 اردیبهشت 92 17:23
سلام عزیزم چه فکرخوبی؟؟؟اجازه میدین منم این متن روباعوض کردن نام هیوابه پسرم بدم وبعدتوی وبش ثبت کنم...
البته بااجازه
چون دوست دارم تقلیدکنم


جون تو خستی باشه اما اگر خودت بتونی با احسساس خودت بنویسی خیلی بهتره عزیزم. ))
خانم مربی
2 اردیبهشت 92 19:47
ساحل جون در مورد پیامت جواب های زیادی دارم فقط باید براتون خصوصی بگم اگر لطف کنی یه ای میل بدی ممنون میشم من پیام خصوصی نمیتونم بذارم


براتون گذاشتم عزیزم ایمیلم رو .
نسیبه
3 اردیبهشت 92 9:08
عزیزم هیواجون.منهم خیلی خوشحال شدم چون ندیده هیوا رو خیلیییییییییییی دوست دارد حتی برای همسرم هم از هیوا تعریف می کنم.ان شالله همیشه هیوا جون و بابا و مامان مهربونش موفق و شاد و سالم زندگی کنند.


ممنون نسیبه عزیزم. از لطفت خیلی ممنونم. ما هم شمارو خیلی دوست داریم. از همسرت خیلی تشکر کن و به امید دیار عزیزم.
مامان فاطمه
3 اردیبهشت 92 13:55



ممنون.
پریسا
4 اردیبهشت 92 17:22
سحر جان :
چه لذت وصف نشدنی داشتی وقتی نامه مینوشتی و زیاتر آن لحظه ای که آسمانی این متن را میخواند.

تبریک
به امید دیدار


ممنون دوست خوبم. به امیددیدارت
مامان مهرتاش
8 اردیبهشت 92 13:36
با سلام به هيوا جون ناز و مامان فداكارش

به هردوتون تبريك ميگم

ايشالا هميشه موفق باشين و در كنار هم شاد باشين
منم كلي ذوق كردم وقتي اين پست شمارو خوندم واقعا براتون خوشحالم ...

مهرتاش من 13 ماهه هست و من تازه مي خوام اين پكيج رو براش سفارش بدم خوشحال ميشم اگه باهاتون در اين زمينه در ارتباط باشم ...


سلام دوست عزیزم. منهم از آشناییتون خوشحالم. من درباره تراشه ها زیر 4 سال اصلا موافق نیستم. بچه ها باید بچگی کنن نه اموزش ببینن. هیوا وقتی 4 سال و نیمه بود شروع کردم. الان خوبه اما علاقه روز اول رو نداره و متاسفانه کارتها و کلمات رو زود از یاد میبرن بچ هها چون فقط حفظ میکنن. مشا خیلی کارهای دیگری هست که میتونی برای مهرتاش عزیز انجام بدی. خوندن زودهنگام نه حرف زدن بچه رو جلو میندازه نه بار لغتیش رو بالا میبره. اصلا اینطور نیست. باز هم در خدمتم عزیزم.