هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

هیوای آسمانی من

از عشق برایت می گویم.

1394/4/20 16:59
نویسنده : ساحل
2,963 بازدید
اشتراک گذاری

15 سال از روزی که ازدواج کردیم. می گذرد. امروز سالگرد تولد توست نه ازدواج من. که بی تو پیوندی گرم و دلپذیر نیز شکل نمی گرفت. 

تو شاید فرشته ی نگهبان منی. بهانه ی تحمل سختی هایم. بخاطر تو می جنگم و کار می کنم. 

وقتی پدرت صبح ها با بوسه ای بر روی صورت مهتابیت از در بیرون می رود وقتی بیدار می شوی و می فهمم بیدار بودی و بوسه اش را با لذت حس کردی

وقتی با دستهای کوچکت دست روی سرش می کشی ، وقتی لیوان چای ات را با قدمهایی استوار با سینی به آشپزخانه می بری و می شویی ، وقتی تنها آرزویت این است که بتوانی برای مادر چای بریزی....چطور می توانم در روز سالگرد ازدواجم به تو فکر نکنم.

خوابیده ای و منتظر غروب آفتاب. تا برای من و بابا کیک بخری و برای پدرت هدیه . برایم کارت درست کرده ای " مامان سحر جان "...مادر به فدای نوشته هایت...

و برایم نوشته ای تو هم برایم خاطره بنویس .

می دانی برایت چه نوشتم :

عجیب است اشکهایم که برای تو می ریزند اینقدر آرامم می کنند....

صدا کردن نامت هنوز برایم افتخار آفرین است...

راه رفتن با تو وقتی دستهایت را گرفته ام...

حرف زدن با تو وقتی می خواهم خرید کنم...

می دانی مدتهاس بدون تو نمی توانم خرید کنم دخترم؟؟؟ انگار عقل و منطقم را جا گذاشتم..

دخترم آن روز که درونم زاده شدی و دوباره عاشق شدم چیزی درونم فرو ریخت و آن منطق بود .

عزیزترینم همیشه برایت گفته ام....

عاشق مردی شو که لیاقت وجود پر محبتت را داشته باشد.

برای مردی بجنگ که بخاطرت از غرورش بگذرد که غرور تکیه گاه مردان است.

مردی را دوست داشته باش که در اوج ناامیدی و تنهایی نگاهش حتا ، آرامت کند.

بدان ازدواج یک قرارداد نیست یک طرفه یا دو طرفه. این چیزهای بیخود نوشته های بی سر و ته را باور نکن. ازدواج یعنی اینکه یک نفر مکملت باشد. 

یک نفر در مسیر زندگی همراهت باشد.

تو را همانطور که هستی بپذیرد.

نه با نگاه نه با بدنش به تو خیانت نکند.

مردی را انتخاب کن که همراهت باشد نه همبسترت.

امیدوارم روزی به خوبی درک کنی که عشق برای یک مرد شاید جاودان نباشد اما برای یک زن تمام زندگی اوست. 

افتخار می کنم عاشق یک مرد شدم و از او دختری دارم که تمامیت احساس و عشقمان در او تبلور یافت.

زندگی من و بابا :

از این که امروز کنار ما هستی به خود می بالیم.

دوستت داریم سپیدار سربلندمان.

 

مامان و بابا.

پسندها (3)

نظرات (10)

مامان و بابایی دخمل بلا
20 تیر 94 17:21
سلام مامانی نازنین و مهربون هیوا جان بسیااااااااااااااار وبلاگتون زیباست و از اون زیباتر دختر نازتون و نوشته های پر احساس مادردختریتونه که زیباست و وبلاگتون رو قشنگتر کرده .... من هم از خوندن جملات زیبا و پاکی که هیوا جان براتون نوشته و جوابی که شما نوشتید خیلی هیجان زده شدم و اشکم جاری شد ... تبریک میگم برای همچین دختر گل و بااحساس و قدر شناسی ... خدا حفظش کنه براتون و چشم بد ازش دور باشه ... من هم دختری دی ماهی دارم ... 14 دی ماه به دنیا اومده و الان 18 ماهشه ... خوشحال میشم با هم تبادل لینک داشته باشم و از دوستان هم باشیم ... منتظر حضورتون توی وبلاگمون هستم ...
ساحل
پاسخ
حتمان عزیزم خدا حفظ کنه دختر گلت و خانوادت رو همیشه.
نازنین
20 تیر 94 17:52
بسیار زیبا .من خوش حال میشوم به من هم سری بزنید باتشکر از شما دوست خوب من
ساحل
پاسخ
گلبهار
20 تیر 94 22:31
ایشالا همیشه برای هم بمونید همینطور صادقانه همینطور عاشقانه
ساحل
پاسخ
گلبهار
20 تیر 94 22:36
اختیار داری من کی باشم کمک شما کنم هزار ماشالا شما خودت استادی ایشالا که همیشه موفق باشی
ساحل
پاسخ
شیرین
25 تیر 94 16:32
سالگرد ازدواجتون مبارک.ان شاالله همیشه شاد و خرم باشید.
ساحل
پاسخ
راضیه
30 تیر 94 9:29
سلام عزیزم. واقعا از این ارامشی که برا دختر خوشگلت درست کردی لذت بردم . چه کتابهای عالی هم معرفی کرده بودی . منشما رو لینک می کنم که بیشتر با شما حرف بزنم .
ساحل
پاسخ
خوشحال میشم عزیزم
راضیه
30 تیر 94 9:30
خانمی من پسر 4 ساله ای دارم که چششوباز نکرده میگه پویا . از صبح تا شبم نگاه کنه خستگی نداره . بهنظرت من چی کنم . یکم از تی وی دور شه
ساحل
پاسخ
روشهای جایگزین انتخاب کن. بچه وقتی کاری نداشته باشه بکنه بی وقفه تی وی میبینه و این خیلی خیلی مضر هست براش. سعی کن براش وقت بذاری باهاش بیرون برو نقاشی کن چند کلاس خلاقیت اسمش رو بنویس پیاده روی برید پارک بخصوص تا وقتش پر بشه.
مامان الی...
3 مرداد 94 19:01
سلام عزیزم خدا کوچولوتو برات حفظ کنه دیروز تولد گل پسر ما علی آقا بود میشه بیای تو وبش و بهش تبریک بگی میخوام کلی پیام تبریک از طرف دوست های مهربونش براش به یادگار بمونه ممنونم از لطف و مهربونی هات...
الهام مامان عماد
4 مرداد 94 10:50
عالیییییییییی بود.لذت بردم واقعا لذت بردم. الحق که هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند. تبریک با تاخیررررررررر مرا پذیرا باش سحرجان.
زهرا
4 مرداد 94 14:03
سلام سحر خانوم ازینکه با شما اشنا شدم خیلی خوشحالم، راستش من همین چند روز پیش از مادر مریمناز درباره سن اموزش زبان به کودکان سوالی پرسیدم که ایشون منو به شماارجاع دادند و من اول با پیجتون تو اینستا و الان با وبلاگتون اشنا شدم و قول دادم که در بحث اخری که مطرح کرده بودین شرکت کنم، و اینروزا به دلیل مشغله ی خیلی زیاد هنوز نتونستم، البته به وبلاگتون برای همون بحث اومدم اما گویا اون مبحث جای دیگه مطرح شده که ان شالله پیداش میکنم و سر میزنم حالا با اجازه تون سوالم رو می پرسم چون مسیحا جان گفتن که شما هیوا رو دوزبانه تربیت کردین، من یک دختر چهار ساله دارم که دوست دارم بفرستمش کلاس زبان و تو نت که سرچ کردم نظرا درباره ی بهترین سن اموزش متفاوت بود گفتم با شما مشورت کنم، البته ناگفته نمانه که زبان انگلیسی برای دختر منم در واقع زبان سوم میشه چون دخترم به دو زبان فارسی و ترکی مسلطه. اگه وقت داشتین ممنون میشم راهنماییم کنید.
ساحل
پاسخ
زهرای عزیز بخشید من بابات این دیکرد در پاسخ. مشغول اجرای همایش هستم عزیزم و فقط کامنت شما رو پاسخ دادم با عذرخواهی از بقیه ی دوستان. حتمن عزیمز. سایت من رو مطاعه کن مطمین هستم جواب سوالات رو خواهی گرفت. بخصوص قسمت پرسش و پاسخ و مقالات رو. به راحتی و بدون هیچ صدمه ای می تونی روی زبان سوم کودکت کار کنی. بعد از خوندن سایت همونجا برام سوالاتت رو مطرح کن عزیزم تا پساخ بدم. موفق باشی عزیزم. www.mdaranemrooz.ir