هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

هیوای آسمانی من

شاد بودن یا نبودن .

1391/12/5 10:17
نویسنده : ساحل
1,484 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه 

 

مادرانه سوم :

یکی از دوستای خوبم در کلوپ مدرسه آنلاین بحثی رو مطرح کردند که دوست داشتم دربارش اینجا

بنویسم نوشته خودشون رو میذارم اینجا :

سلامتی، دوست داشته شدن، موفقیت در کار، بزرگ کردن فرزندانی سالم، خدمت به کشور یا پایبندی

به اعتقادات معمولا از رموز خوشبختی و رضایت از زندگی به شمار می روند اما هیچکدام نمی توانند باعث

شاد زیستن شوند. ( دل آرام نامی )

 

شاد بودن . بحثی است که میشود روزها درباره اش شعار داد اما آیا میتوان بدان عمل هم کرد. ؟؟

در مادر کافی بحثی شده بود درباره بچه دوم. خیلی این بحث پر طرفدار است. خب نظرات هم متفاوتند.

رابطه شاد بودن با بچه دوم چیست ؟ برای من هست . شخص من با دخترم شادم. تک است باشد

...تحت فشار است اشتباه است....لوس و نازپرورده میشود نمیشود ....تمام نگاهم روی اوست دو تا هم

باشد باز همینطور است و نیست. انتظارم زیاد است نیست. و به=عد فکر میکنم اینها همه بسته به نوع

نگاه مادر دارد. من مادری هستم که بدلیل شغل و درونیاتم حتما باید وقت آزاد برای خودم داشته باشم.

و بچه دوم این وقت را از من میگیرد. نگاه من به دومی هم همینطور است. من بی خیال نیستم. و

نمیتوانم نسبت به آنچه پیرامونم میگذرد بی تفاوت باشم . پس شادی برایم نمیامند. شادی یعنی در یک

لحظه خوش بودن. شادی یعنی از آنچه داری راضی باشی. شادی یعنی از هر لحظه که درونش هستی

استفاده کنی. و اصلا اینطر نیست که غم بد است و نباید باشد. اتفاقا وجود غم شادی را پر رنگ تر و

جذاب تر میکند. 

مادر با خیلی چیزها شاد میوشد و باید شاد بماند غیر از آن به فرزندش افسردگی و عقب

کشیدن را یاد میدهد. گوشه نشینی و مبارزه نکردن را .
منتظر نظرات شما هستم .
بعد نوشت :
دوستان خوبم که برای من خصوصی میگذارید و وبلاگ ندارید من چطور پاسختان را بدهم ؟؟؟؟
پسندها (1)

نظرات (1)

الهه
8 اسفند 91 15:00
تایید نکنی کامنت هام رو )
من هم اینجا نوشتم هم تو کلوپ مدرسه آن لاین.


سلام دوست خوبم. احساسات خوشگلت من رو هم زیادی بوجد آورد. کامنهارو خوندم سیو کردم و پا کردم چون دوست نداشتم فکر کردم خصوصی هست و بین خودمون بمونه بسیار بهتره من نمایشگاه کتاب میام تهران. اصلا نمیخوام فکر کنی برای بسته های ریاضی یا هر چیز دیگه ای میخوام مزاحمت بشم. اما واقعا اگر بتونم کتاب دومن رو بخونم ممنونت میشم. برای موسیقی هم که گفتی خوشحال میشم هر چیزی بدستت رسید اطلاعاتت رو به منهم بدی. هیوا الان سال دوم هست داره فلوت میزنه و خیلی خیلی علاقمنده. میدونم در باره شخصی که گفته بودی درکت میکنم. بعضی آدمها مثل اسفنج میمونن الهه تمام اطلاعاتت رو میکشن بعد هیچ کجا اسمی ازت نمیارن. من طرف خودم رو خوب میشناسم. خوب خوب برای سایتت خیلی خوشحالم. دوست دارم باهات همکاری کنم. در مورد زبان یا مونستوری هر کمکی خواستی انجام میدم. میدونی که جدی میگم. اره مهد هیوا خوبه تمیزه و مناسب اما واقعا اصلا برای من یا تو هرگز نمیشه بدون دخالت خودمون باشه. میفهمی که چی میگم. نمیشه وقتی بچه ای ظرفیت یادگیری داره اونهم در این سن زیر 6 سال که دیگه قدرتش هرگز بر نمیگرده بذرایش به امان خدا و به اطمینان مجموعه آموزشی نه اصلا . برای ریاضی ممنونت میشم. من ریاضیم خیلی بده اما هیوا خوشبختانه ریاضی هم فارسی هم انگلیسی رو بلده خوب انجام میده. برای زابن حتما و حتما کمکت میکنم. اومدم تهران سی دی هامو میارم باهات حضوری حرف میزنم میخوام یک گردش علمی در نمایشگاه برنامه ریزی کنم بار یهمه بچه ها بسته اموزشی رو تا اماده شد برات میفرستم. اما مشکل زبان میدونی چیه؟ اینکه مدام در حال پیشرفته. منهم عین تو هستم. اینقدر برنامه دارم موندم توش. امروز مینویسم فردا میبینم باید اضافه کنم. دارم برنامه های خوب ماهواره رو ضبط میکنم برای سی دی هایی که اماده میکنم. برای همین بعد از گرفتن بسته ها من با همه در ارتباط خواهم بود. و با تو که جای خود داره الان الا خانومی هنوز 3 ساله نشده درسته؟ اون پست مربوط به زبان رو برنامه هاشو خوندی؟ به دردت خورد؟ اگر برام خصوصی بنویسی الا چقدر و چطور برنامه زبانش هست راحت تر راهنماییت میکنم. راستی من برای ترجمه هم هستم اگر کمکی خواستی حتما بهم بگو عزیزم. و برای چاپ و نشر. امیدوارم همیهش موفق باشی به هر چیزی دوست درای برسی و خوشحالم چون سنت خیلی کمه و تجربه ات خیلی زیاد. این برای مادرهای جوان یعنی یک پرش عالی. از دوستی باهات خوشحالم. با هم در ارتباطیم و هفته آینده صداتو میشنوم عزیز دلم. کلی میوبسمتون. سیاه چشم من رو ببوس.
سحر