استقلال بچه ها
دیروز هیوا چند عکس اورد خونه که در مهد گرفته شده بود. حتما بزودی میذارم در وبلاگش. حدود دو فهته بود هیوا به کلاس باله نمیرفت چون هم خسته بود و هم زیاد مایل نبود. خب من واقعا دوست ندارم کاری رو روی اجبار انمجام بده از طرفی هم اگر کودک شروع کنه به انجام کاری و ادامه نده و مادر هم همراهش بشه این عادتی میشه برای بقیه کارهاش در اینده. برای همین دو هفته استراحت کرد و من ساعت و روز کلاسش رو عوض کردم و باهم رفتیم کلاس. دیروز وقتی از مهد اومد درباره پستانداران و تخم گذاران بارم حرف زد و من واقعا حس میکنم چقدر اموزش خارج از خانه بخاطر عدم حضور مادر و کنار بقیه همسنهاش بودن در روند یادگیریش تاثیر داره. هیوا هفته ای یک روز هم استخر داره. واقعا استخر مهد عالی هست هم اموزش هم فضای بسیار تمیز و خوبش. خب من تی وی دیدن هیوا رو به هفته ای سه روز کاهش دادم. و امروز میتونه با کامپیوتر هم کار وبازی کنه. خودش خوب برنامشو میدونه . اون حالت لجبازی که تابستان داشت بطور کامل برطرف شد و واقعا معتقد دشم بچه ها در استانه هر سنی یک موج منفی رفتاری دارند. سعی میکنم حرفاشو گوش کنم و اگر اشتباه میکنم ازش عذرخواهی کنم چون بهترین روش تربیت الگو برداری از خود ماست و اگر ما خودمون رو تغییر بدیم یمتونیم بچه های بهتری داشته باشیم. همیشه سعی میکنم خودم رو جای هیوا بذارم و چقدر بده وقتی بچه باشی و یک نفر همیشه بهت دستور بده :))) واقعا حرف زدن و مسابقه گذاشتن با هیوا خیلی خیلی بارم مفید بوده. بزودی برمیگردم با یک برنامه زبان انگلیسی جدید.
موفق باشید.