هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه سن داره

هیوای آسمانی من

برنامه عید 1391

1391/1/10 19:11
نویسنده : ساحل
2,415 بازدید
اشتراک گذاری

دخترکم....این چند روز غیر از سر زدن به دو سه نفر و شناختن نمادها و جشن نوروز چندین جا رو باهم دیدیم. یکی خانه مجسمه های مومی که در زیر بتمام عکسهاشو میذارم. و در بارش توضیح خواهم داد. یکی نارنجستان قوام و باع ارم و باغ عفیف آباد که تو خیلی اونجارو از بچگی دوست داشتی و من دو سه بار پیش از این هم برده بودمت اونجا. چند بار پارک رفتیم و در حد توانم اجازه دادم بدوی و بازی کنی و توپ باز یهم کردیم که عکس اون رو روز رو هم میذارم. دو روز برنامه نقاشی و نوشتن خاطراتت رو داشتیم بدین صورت که من تصمیم گرفتم از مدتها پیش از الان خاطرتت رو بنویسیم. خب اینجا و در دفترهای خصوصی من همه خاطرات من با تو از باردریم تا به امروز هست اما نقاشی اونچه خود تو از روزهایی که میگذرونی و کارهایی که میکنی در دفترهات منو به اینجا رسوند که علاقه و استعداد زیادت در نقاشی میتونه با نوشتن ترکیب جالبی درست کنه. میتونیم الان که تو هنوز نمیتونی بنویسی تمام کارهای روزانت رو شبها یا هفته ای چند روز نقاشی کنی در دفتری به نام خاطرات هیوا و من روبروش از زبون خودت بنویسم. این فکر وقتی به ذهنم رسید که داشتم فلسفه تفکر کودک رو میخوندم و دیدم تمام این کارهارو ما قبلا کردیم بدون اونکه بدونیم داشتیم تمرین فکر و تمرکز میکردیم. همیهش ازت میخواستم کارهایی رو که در روز انجام دادی بارم بکشی یا قصه بگی برام یا کلمات هم وزن و هم صدا رو باهم ترکیب کنی. از امروز به بعد دفترت رو کامل میکنیم و من فقط یک صفحشو برای احترام به فکر و حریم خصوصی ذهنت اینجا میذارم. و بقیه برای خودت باشه عزیزم روزی که بتونی بنویسی ادامش خواهی داد شاید به همین روش!!!!!یک روزهم چاپ سیب زمینی رو کار کردیم که عکسهاو با توضیحات پایین میذارم. بخاطر حرفه بابا و حرفه خانوادگی ما تو همیسه در فضای چاپخونه بودی و اونجارو خیلی دوست داری فکر کردیم از این سن میتونی خلاقیتت رو با ابزارهای مختلف بروز بدی که یکیش انواع چاپهاست. چاپ سیب زمینی ، ترافارد ، چوب و چاپ روی پارچه و متریالهای متنوع دیگه که همه رو به مرور انجام خواهیم داد. البته تو هنوز نمیتونی سیب زمینی رو بتراشی و امیدوارم بتونی بزودی اینکارو بکنی. زیر عکسهات همه رو توضیح میدم. کارهای دیگه ما در عید قدم زدن و حرف زدن و کتاب خوندن و فیلم دیدن که زیاد دوست داری و حرف زدن در ابره اون فیلمها و کتابها بوده. این هفته برنامه درست کردن تلویزیون دستی رو هم داریم که اون رو هم اینجا خواهم گذاشت. تمرینهای موسیقی باله رقصیدنهات..ورزشهات...آب دادن به گلدونهات همه هست و انجام میشه. دویدن و بازی هایی  که خودت انتخاب میکنی از عروسک بازی گرفته که خیلی دوست داری بخاطر ذهنت و خیال پردازیهای قشنگت هم همیشه هست. با عروسکهای نمایشیت هم زیاد بازی میکنی آب بازی در حمام هم که ادامه داره. پازل و مکعب های چوبی هم زیاد کاربرد داره. خب عزیزم غیر از اینها کارهایی که هر روز من روش زیاد تاکید دارم و انجامش میدیم با اونواع بازیها و سی دی ها و کارتونهای خاص برنامه آموزش زبانت هست. چون میدونم دوستای زیادی علاقمند به خوندن این مطلب هستن این برنامه رو بطور خلاصه در پست بعدی میذارم. برنامه زبان انگلیسی یک روز هیوا. خوبه؟ 

پس بریم سراغ عکسها بفرماااااااااااااااااااااا

موزه مجسمه های مومی شیراز

اینجا اتاق ایینه هست در خانه کنار نارنجستان قوام که مجسمه مومی همه هنرمندان شیراز توش ساخته شده و نمایش داده میشه. اسم اون خانوم رو که خونشو اهدا کرده یادم نمیاد اما میپرسم و میذارم..اینهم عسل من هست در آیینه.

محوطه بیرونی موزه

اینجا ایوان های تابستانه این خونه قدیمی و زیباست.

حوض قدیمی

اینهم حوض قدیمی و زیبای این خونه هست.

من و هیوا در ایینه

اینهم من و دخترم......

یک روز در پارک

رفتیم پیاده روی و پارک...اینجا هیوا بستنی میخوره تا بره ادامه بازیشو انجام بده.

بازی در پارک

عزیز دل مادر

چاپ سیب زمینی

برنامه چاپ شروع شد. ابزار کار یک عدد سیب زمینی یک عدد طرح برای روش..رنگ گواش و پالت..و یک ذهن خلاق...من دادم هیوا در زیر تا طرحی رو که دوست داره با ماژیک روی نیمه سیب زمینی بکشه..عروسکم هم داره میکشه.خیلی هم جدی....:)))

 

 

چاپ سیب زمینی

بعد من دور طرح رو با چاقو میبرم تا طرح برجسته بشه و هیوا روش رو رنگی رو که دوست داره میزنه.

 

س

 

 

بعد...رنگهای دیگه....

اولین چاپ با رنگ نارنجی انجام شد و هیوا غرق شادی بود.....

چاپ

....

.....با اون دستهای کوچولوت.....

.....چاپهای دیگر....

.....داشت پرتقال میخورد گفت میشه اینو هم چاپ کرد؟؟؟؟بله دخترم با همه چیز میشه طرحی رو روی کاغذ بجا گذاشت چقدر عالی با فکر خوبی که کردی..اینهم نتیجش..خدایی گوتنبرگ جاش خالیه.:)))

....با اون دستای خوشگلت عزیزم جدی مامان.

....بعد یک کاغذ شکلات رو رنگی کرد و کشید روی مقواش و کردش آسمون شب و با پولک روشو کرد پر از ستاره..با دستای خودش پولکها و منجوقهارو میریخت و میگفت چون کاغذم خیسه خودش میچسبه.

....نتیجه این قسمت کار....

چاپ

اینجا یک باغ پر از گله..با تکنیک چاپ سیب زمینی و پرتقال و استفاده از ابزارهای دیگه..هر چیزی..پولک...منجوق و البته استفاده از چسب و روبان رنگی کنار کار که اونجارو عکس نگرفتم.

 

چاپ

....

خب عزیزم اینهم یک روز تکنیکی....روز خوبی بود و بعد همه جا بهم ریخته و رنگی بود..اما کارهای زیبایی شد و رفت در خاطراتمون. فردا میام و برنامه های زبانتو میذارم و چند تا از نقاشیهاتو...

عشق من ابر من پاکترنی باران من تو همیشه باش تا من باشم. همه زندگی مادر دوستت دارم.

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامی هلیا
12 فروردین 91 1:31
می دونی که عاشق اینجور کارهام.آفرین به این دختر خلاق.از پرتقال خوشم اومدم.فردا انجامش می دهیم.اما فکر کنم هلیا همه رو بخوره.


با هر وسیله ای میتونی چاپ بزنی حتا با پوست شکلات.))
نیلوفر(فرح) مامان آوا
14 فروردین 91 10:28
آفرین به این کوچولوی نابغه و مامان با فکرش. مثل همیشه خیلییییی دوستتون داریم. ایشالله همیشه در کمال سلامتی و آرامش خاطر کنار همدیگه شاد ببینیمتون.


مرسی فرح عزیز. دلمون براتون تنگیده حسابی.
مامی ژوان (زهره)
6 آبان 91 15:01
ساحل جان
واقعا لذت بردم، هر صفحه از وب لاگت رو که می خونم متوجه می شم که مادری بسیار دانا، خلاق، عاشق و آگاه هستی، خیلی خوشحال شدم که با شما و وب لاگتون آشنا شدم. من هم یک دختر 5 ماهه دارم، خوشحالم که می تونم از تجربیات با ارزش شما استفاده کنم. شما هم اگر تونستین به وب لاگ ژوان سر بزنید....
مرسی، من شما رو لینک کردم...


ممنون زهره جان. شما لطف داری عزیزم. منهم از اشنایی باهات خیلی خوشحالم.
مامان شراره(راحله عباسی)
25 شهریور 93 18:09
دیدن روی ماهت چه کیفی داره ساحل جون اونم کنار فرشته کوچولوی دلربات
ساحل
پاسخ