دوختن دکمه
چند شب پیش رفتیم بخوابیم. پنجشنبه شب بود و هیوا دیرتر میخوابید. همسرم هم نبود و دیر میامد. هیوا گفت برام کالسکمو بدوز. من تنها کاری که بلد نیستم و ازش متنفرم همین دوخت و دوزه...باور کنید 1 ساعت طول کشید تا دو تا پارچه رو بهم وصل کردم :))) و فردای اون روز دیدم هیوا با باکس خیاطی خودش اومد که میخوام دکمه بدوزم مثل تو نشم :)))) و با دقت نشست و سوزن رو نخ کردم و دوخت....
دقیق نگاه میکرد و میدوخت عزیز دل مادر...
خب خیلی خوب هست که بلد نبودن مادر باعث ایجاد انگیزه بهش در کودک نیست ؟؟؟؟؟ مامان بهت افتخار میکنه عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی