هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

هیوای آسمانی من

ورود به عالم مدرسه

1392/1/31 15:10
نویسنده : ساحل
2,588 بازدید
اشتراک گذاری

انگار برای یک مادر روز آرام کم پیدا میشود. روزی که بدون دغدغه سپری شود و نخواهی برای فرار از بدیها تصمیم های جدیدی بگیری. دوستی میگفت تو هویتت اینجاست و نمیتوانی در جای دیگر آارمش داشته باشی. نمیدانم اگر جای دیگر باشم نمیتانم بنویسم یا شعر بگویم...یا ترجمه کنم یا خودم باشم؟؟؟ و وقتی مادر سهیت مدام اسم جگر گوشه ات جلوی چشمهایت تکرار میشود و تصویرش روبرویت تکان می خورد. آیا اگر اینجا نباشد همه چیز بهتر است؟ آیا جای دیگر نمیتواند آرامتر و راحت تر زندگی کند؟ آیا میتواند روزی از اینجا برود؟ اصلا دوست دارد که برود؟ بعد میان دو دلی زننده ای گیر میکنی. اصلا تو در چه حد حق دخال در سرنوشت کودکت را داری. میتوانی بدانی و مطمئن باشی تصمیم تو برایش خوب است یا بد. 

خب بعضی روزها بد همه چیز این مملکت توی اعصابم راه میرود. الینقدر که حتی حتی حوصله تکان خوردن از روی مبل را ندارم و فقط فکر میکنم. میان اینهمه تردید میمانم....امروز از همان روزهاست چرا ؟

صبح رفتم مهد هیوا بعد دوستی را دیدم که سالهاس با هم دوستیم. با وجود تفاوت فکر زیاد اما دوستیم و خوب هم دوستیم :) دخترش در مدرسه هیوا است. راستی اول بگویم هیوا مدرسه مهرتابان مصاحبه داد وامروز قبول شد اسمش را در سایت دیدم. حالا دوستم دخترش را در بخش بین الملل مدرسه ثبت نام کرده کلی از محسنات اینجا گفت و اینکه چقدر برای از اینجا رفتن خوب است و چقدر محسنات دارد کلاسها کم جمعیت است معلمها خوب مدرک بین المللی.....و.............. خب شهریه چند؟ ستلی 6 میلیون!!!!!!!!!!! مدریه موسیقی و باله و رقص و همه چی زهم دارد. 

میدانید از این آأمهاییی نیستم که خام حرف و تعاریف دیگران شوم. اصلا. تنها چیزی که امروز مرا خیلی آزار داد این تفاوت گزاری و تبعیض است. میدانم که اینجا نان و حلوا نمیدهند. میدانم بچه ای که تمام درسهایش انگلیسی است قدرت رفتن به هیچ مدرسه دیگرا جز آنجا را نخواهد داشت و بیاد مقطع تطبیقی را بخواند . میدانم این مدرسه برای کسانی است که ایارنی نیستند یا هستند و اینجا مسافرند. اما آای به مدرسه دوزبانه هم به اندازه آنجا رسیدگی میکنند. ایا کودکان ما به آنها به چشم دیگری نگاه نمیکنند؟ و اصلا من چرا ایران ماندم؟؟؟؟؟ یادم نمیا یاد لحظه یا در زندگیم به وطنم دلبستگی داشته باشم. بد  یا خوب همیهش دوست داشتم از اینجا بروم با هر چیز کوچکی خاکستر زیر آتش میشوم. گر میگیرم آتش میگیرم. الان سرچ کردم دبستانهای خوب یدر دبی و مالزی....این تبعیض این تفاوقت مالی وحشتناک این پز دادنهای همیشگی مادرها وای وای وای. نمیدانم از دوستی در مالزی در حال گرفتن اطلاعت هستم. و هنوز نمیدانم. اما دخترم ورودت به مدرسه را تبریک میگویم. میدانی که مادر هر چه توانست برایت کرد و باز هم خواهد کرد. و شدیدا میدانم بچه اگر بخواهد خوب باشد و متفاوت و درسخوان در بدترنی مدرسه هم میشود و اگر نخواهد در بهترین هم نخواهد شد. عزیزم تو لایق بهترینهایی اما دوست دارم در میان همگان به این بهترنیها دست یابی نه کودکانی که فقط مال و پول و تفاقوتهای ظاهری را ملاک میدانند. هیوای من خیلیییییییییییییی دوستت دارم. و وقتی فکر میکنم قرار است با مقنعه عکس بگیری حس افتخار درون رگهایم جریان می یابد. عروسکم تو با مقنعه......:)))))))))

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

الهه
31 فروردین 92 15:42
سحر جان این روزها حال من هم خیـــــــــــلی خرابه.
وقتی تو بوستون 3 نفر که یکی هم تبعه چین بوده میمیره و اوباما و همسرش میرن برای همدردی با مردم و اینجا هر روز زلزله و خرابی داریم و جان مردم بی ارزش!
وقتی یکی یکی جوانان روزهای 88 تو زندان میمیرن و عنوان بسیجی می گیرند و مادران و پدران داغداری که به جا می مونند.
فکر اینکه آلا اینجا بزرگ بشه نفس بکشه حالم رو خراب می کنه!
فکر اینکه ارزش های اجتماعی آموزشی من رو مهد و مدرسه خراب کنند...
من خیلی خرابم! مخصوصآ از وقتی آلا دارم.
این همه نابسامانی و خرابی و نگرانی مسلمآ روی زندگی ما و دخترکم هم تاثیر خواهد گذاشت!!


الهه جان درکت مکینم. البته محیط مهد خیلی خوبه قبلا هم گفتم به اندازه مدرسه وحشناک نیست. و اما ارزش های اجتماعی. معتقدم بچه رو اگر درست تربیت کنی این ارزشها اصلا از بین نمیهر اصلا نگران نباش. چه میشه کرد.....واقعا چه میشه کرد.
فرزانه
1 اردیبهشت 92 11:11
وااااااای سحر جان چقدر از خوندن پستت خوشحال شدم. ممنونم که سر زدی و به فکرم بودی، ممنون که با مشغله فراوانت برام پست گذاشتی واقعا ممنونم.حتما و حتما نیازمند راهنماییهای خوبت راجع به زمان بارداری هستم. البته خودمم تحقیقات زیادی کردم اما ترجیح میدم از تجربه دوستان خوبی مثل تو، که حاصل تلاشها و آگاهی هاشون رو که بچه باهوش و خوب و زیبا مثل هیوا هست و میبینم که حاصل عالی هست استفاده کنم. .

این پستت من رو یاد حال خودم میندازه که میبینم چطور وطن عزیزم داره به تاراج میره از بعد فرهنگی و نگرانم برای کودکان اینجا. اما فقط این رو میدونم که اگر مدرسه از نظر تجملات متوسط رو به پایین و از نظر کادر آموزشی عالی و والدین بچه ها گلچین شده باشن مدرسه گلستان میشه و تربیت شما بیش از همه چیز حتی کادر مدرسه تاثیر گذاره. این رو دارم تو دختر خواهرم پانته آ میبینم. پیش دبستانی گذاشتنش علوی تپه تلوزیون کادر آموزشی عالی بود و معلمش فوق العاده با بینش مادر بچه ها خودش رو هماهنگ میکرد و با بچه ها رفتار میکرد اما پایان سال دیدیم که این دختر رفتار پز دادن و خودستایی و توقع زیاد در مسائل مالی پیدا کرده چیزایی که واقعا برا بچه سم هست که فکرش درگیر این مسائل باشه و ریشه این مسائل همکلاسیهای پانی بودن که اکثرا پدر مادرهای این مدلی داشتن و توی جلساتی که برا والدین بود ما والدین رو کپی رفتار بچه شون دیدیم. برا کلاس اول تصمیم گرفتیم پانی رو یه مدرسه دولتی با کادر خوب بذاریم و با تحقیقات زیاد اختر معدل رو انتخاب کردیم، بماند که از هفت خان رستم برا ثبت نام رد شدیم و خیلی راضی هستیم چون اینجا رفتارهای اشرافی و... ندیدیم و کادر اونجا خیلی خوب با مادر هماهنگ میکنه خودش رو. منم بعد این مسائل با خودم گفتم هیچوقت کودکم رو جاهای خصوصی ثبت نام نمیکنم تا شاهد این باشم که بجای کنجکاوی تحصیلی دنبال رو کم کنی و خریدهای بی رویه و خواسته های مادی زیاد کودکم باشم. این شهریه های 6 ملیونی اولین آسیب رو به روحیات و منش کودکان میزنه بعد به والدین و بعد منجر به درماندگی والدین برای ادامه تحصیل فرزندانشون تو ایران چراکه اینجا ایرانه و زبان فارسی داره و من هیچوقت حاضر نمیشم جگر گوشم رو برای تحصیل به کشور دیگه ای که خودم نباشم بفرستم. شاید بعضیها این رو خیانت به آینده بچه بدونن اما ما والدین هم باید جزئی از آینده بچه ها باشیم و تنهایی رو تجربه نکنیم. امیدوارم مدرسه هیوا توقعاتت رو جواب بده.




خواهش میکنم عزیزم. وظیفهبود و هر کاری داشتی من در خدمتم. در مورد این مدرسه که امروز رفتم و دربارش مینویسم و واقعا بارم مضحک و خنده دار بود. واقعا خنده دار بود....هیوا همون مهرتابان دو زبانه میهر. کادرش خوب هستن و محیط هم خوب. اکر مورئی بود حتما مدرسش رو عوض میکنم. خوشبختانه مهد هیوا هم خیلی خیلی بچه پولدارها توش وبدنم بار یاین میگم خوشبختانه که هیوا اصلا کاری به داشته های دیگران نداره. واقعا نداره. اینطوری بزرگش کردم که بدونه اگر کسی چیزی داره که اوند نداره اونهم حتما همین حالو داره. یعنی چیزی داره که اونها ندارن و همیشه بهش گفتمم مهم فکر ادمه که نمیشه دیدش سعی کن خوب فکر کنی و خوب حرف بزنی. برای همین مطمئنم اما خیلی دیدم مدل بچه هایی که گفتی. متاسفانه متمول پداری خیلی زیاد شده . موفق باشی عزیزم.



و فرزانه جان هرگز نمیتونم فکرشو بکنم هیوا بدون من بره اروپا. این حق رو بهش میدم که بخواد بره اما باهم بریم. بین ازادی انتخاب و خانواده باید همیشه تعادل باشه.