نوروز 92 در مهد
سلام :)
گفته بودم خونه ما زودتر نوروز اومده ببینید اومده :))
دیروز جشن هیوا در مهد بود. جشن همیشه خیلی خوب برگزار میشه چیزی فراتر از یک جشن برای بچه
هاست. واقعا روزها زحمت کشیدن و مربیها واقعا کار کردن با بچه ها. همه چیز عالی بود . یک نمایش
اجرا کردن هیوا و دوستانش به نام " آلیس در سرزمین عجایب " و هیوا در نقش گربه بود :) دکور و تصویر
پشت که با صدای پرندگان جنگلی همراه بود بسیار عالی بود انگار واقعا در جنگل بودیم :)
بعد همه با هم در انتهای نمایش زیبا این جمله را گفتند " خوابها فقط یک رویا هستند اگر به حقیقت
بپیوندند دیگر زیبا نیستند سال مار مبارک " :)))
سرودی خواندند به نام " شد شب عید " :))) من در تمام مدت گریم گرفته بود :))
بعد از سرود دوم به نام " سفره هفت سین " عمو نوروز و حاجی فیروز امدند با ساز و اواز و دست و
پایکوبی با همان اهنگ مخصوص سال تحویل :)) عالی بود :)
بچه ها خیلی خیلی خندیدند و خوشحال بودند :)))
عمو نورروز به بچه ها عیدی داد و برایشان از عید گفت. قبل از اجرای سرود هم بچه های گروه دیگر
سمبل های سفره هفت سین را یکی یکی شرح دادند :)
مراسم تمام شد و رفتیم به حیاط. هیوا با پگدرش عکس گرفت و بعد با مربیهای خوبش. بخصوص فرزانه
عزیز که دو سال مربی هیوا بودند و زحمت بسیاری کشیدند و امسال آخرین سال است که هیوا با ایشان
و کلا در مهد جوانه هاست :) من از همینجا صمیمانه از زحمات زیادی که برای دختر من کشیدند و رفتار و
آموزشهای خوبشان کمال تشکر را دارم و ما هرگز فراموششان نخواهیم کرد .
و سرکار خانم شفیعی عزیزم. دوست بسیار خوب من. مدیر محترم مهربان و مقتد رمهد کودک جوانه ها.
که من همیشه از تصمیمات رفتار گفتار و حمایتهای بی دریغ ایشان نام برده ام. هیوای عزیزم با ایشان
هم عکسی گرفتند . سرکار خانم شفیعی برای مهد بچه ها و مربیهایشان واقعا از صمیم فلب زحمت
میکشند و از هیچ خدمتی به آنان فروگذار نیستند. من دوباره از اینجا تکشر مخصوص میکنم و از بودنشان
در کنار بچه ها سپاسگزارم .
و هستی دوست صمیم و خوب هیوا. تمیدوارم بتوانند روزهای مدرسه را نیز در یک جا و در کنار هم طی
کنند .
این بود مراسم جشن هیوا و عکسهایی که قول داده بودم. پیشاپیش عیدتان مبارک. سالم باشید و شاد
و خوب.