هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

هیوای آسمانی من

ابر بارانی من

1391/9/29 15:30
نویسنده : ساحل
2,868 بازدید
اشتراک گذاری

دختر خوبم :

 

امروز برایت وسایل تزئئنی جشن تولدت را گرفتم. دیشب مدل کیکت را انتخاب کردی و کارتت را برای یادگاری. خب امسال تولدت در مهد است و فقط خانواده به منزلمان می آیند و این به من وقت میدهد کمی از روز تولدت را حس کنم که سال پیش اصلا نکردم. عزیزم فکر میکنم ساده بودن از همه چیز بهتر است. در همه چیز. دیشب وقتی خوابیدی خیلی با خودم فکر کردم که بزودی میتوانی خودت مطالب وبلاگت را بنویسی و این چقدر برای من مسرت بخش است. و میدانم من نمیتوانم مانند مادرهای انگلیسی یا اروپایی یا امریکایی رفتار کنم چون ذاتا ایرانی و شرقی هستم. ما مادرهای ایرانی مهربانیم و گاهی خیلی بیشتر از مهربان. این خصوصیت ماست و نمیتوانیم عوض شویم. من همیشه سعی کرده ام به اندازه به تو محبت کنم در حقیقت جاذبه و دافعه چیزی است که هر مادری به اندازه به ان نیاز دارد. فرزند سالاری پدیده ایست که باید با ان مبارزه کرد. قوانین و حد و مرزها باید در هر خانواده ای پایدار باشد و تمام اعضای خانواده به ان پایبند باشند. من مادری هستم که در صورت لزوم بسیار سخت گیر هم میشوم و خوشحالم تا امروز تو این سخت گیری را به حساب بد بودن من نگذاشتی. :) هرگز به من نگفتی من این را میخواهم چون دوستم دارد. همیهش گفتی چرا دوستم این وسیله را دارد و من ندارم. همیهش به دنبال دلیل هر چیزی بودی. و این خیلی مفید و خوب است. یادم است سال پیش گفتی چرا من آی پد ندارم و دوستانم دارند. گفتم هیوا مادرت ای پد دارد؟ گفتی نه . گفتم بابا چی؟ گفتی نه لپ تاپ دارد. گفتم من و پدرت هر دو مینویسیم و وسیله کارمان لپ تاپ است تا بحال دیدی ما بازی کنیم با این وسیله؟ گفتی نه. گفتم پس وقتی ما ای پد نداریم چه لزومی دارد تو داشته باش یو فکر میکنی دوستای تو که کوچک هستند چرا باید باید بجای بازی با اسباب بازیهای مختلف سرشان را مدتها روی یک وسیله دیجیتال خم کنند و حتی وقت نداشته باشند کنار خانواده عصرانه بخورند. فکر کردی و گفتی وقتی بزرگ شدم و توانستم کار کنم با ای پد و مثل شما بنویسم میتوانی برایم بخری. گفتم صد البته دخترم. :) و تو گفتی مرسی مامان. 

مکالمت ما درباره هر چیزی که میخواهی همینطور است گاهی کوچک است مثل یک سبد خرید که با هم میرویم و میخریم گاهی بزرگ است مثل خریدن یک جعبه لگو برای تولدت که کمی از اسباب بازیهای اضافی را بیرون میبریم و بجای ان برایت هدیه تولد میخریم. من امسال از همه خواهش کردم خرید هدیه ها را با من و هیوا هماهنگ کنند و کسی عروسک و اسباب بازی بزرگ میاورد . دیروز گفتی برایم کتابی درباره بی توجهی بخر. خندیدم و گفتم چرا؟ گفتی در مهد داریم و نکات بد را گفته مثلا دست در بینی کردن بی توجهی کردن. گفتم چشم باهم میرویم و میخریم. ما مادرهای ایرانی باید همیشه به یاد داشته باشیم مطابق فرهنگ و نوع زندگیمان نکات تربیتی را رعایت کنیم. وقتی کتابی میخوانیم توجه داشته باشیم این کتاب توسط یک نویسنده اروپایی و طبق استانداردهای موجود در ان کشور نوشته شده است و این خلاقیت و اوج اطلاعات ماست که چگونه به ان اب و رنگ ایرانی بدهیم. من که نمیتوانم خواسته های معقول هیوا را نادیده بگیرم. مثلا در همین سفر هیوا لباسهاش ماسه ای شده بود و میگفت اذیت شدم و برگردیم هتل. زندایی من میگفت نه هیوا باید تحمل کند چون تو میخواهی کنار دریا بمانی. خب واقعا باید چکار کرد؟؟؟؟هیوا رفت و سرگرم شد اما وقتی برگشتیم گفت من داشتم اذیت میدشم و تو به من گوش نمیکردی و تقصیر آنتی آن بود :)))))))) اگر خودم بودم برمیگشتم هتل چون واقعا اگر تمام تن خودم هم ماسه بود اذیت میشدم. این تفاوتها را باید جدی گرفت و بی گدار خود را به شکل غرب در نیاورد. 

تصاویر زیر مربوط به ادامه کار با تراشه هاست...که در زیر هر تصویر توضیح میدهم. هوا حسابی ابری شده و امیدوارم حسابی باران ببارد. :))

ایشون پیگلت هستن. یکی از بهترنی عروسکهای هیوا خانوم در روزهای اخیر. با ایشون بازیهای خیالی بسیاری انجام میدن و شدیدا علاقمند شده که کیک و کارت تولدش همه از این عروسک و کارتون پو باشه که من هم خیلی این کارتون رو دوست دارم. :) من از این عروسک برای خیلی چیزها استفاده میکنم برای تشویق هیوا به جمع کردن اتاق رختخواب تنها خوابیدن نکات منفی که گاهی داره و برای اموزش های تراشه ها. این عروسک برای اموزش کلمه " عروسک " استفاده شد و دیشب شاگرد کلاس هیوا بود و هیوا خانوم معلم . کل کارتهایی رو که یاد گرفته بود اوردیم و بازی کلمات رو با ایوشن انجام دادیم :))))))))

تراشه ها

 

ترکیب کلمات و جمله سازی

تراشه ها

 

موفق و شاد باشید.

پسندها (1)

نظرات (16)

زهرا سادات
29 آذر 91 16:23
سلام

ممنون عزیزم که جواب دادی
انشالله سایتت که درست کردی مزاحمت میشیم

موفق باشی
فقط یه چیزی ازت میخاستم بپرسم

من پسرم 4 ماهشه
والان فقط براش کتاب میخونم
وگاهی اهنگ کودکانه انگلیسی و قرآن

میزارم

کتابهاش کم هستند مخصوص گروه سنی الف

هنوز وقت نکردم 0-3 سال را بخرم
البته کتاب حافظ هم میخونم
میخواستم بدونم چطوری به کتاب علاقه مندش کنم
الان که براش میخونم و روبروش ورق میزنم
خیلی عکسهاشو دوست داره
آیا این تاثیری تو علاقش داره ؟؟

دلم میخواد کتابخون باشه
میترسم کلی کتاب براش بگیرم اما اون علاقه ای نشون نده

برا همین هنوز نخریدم

زهرای عزیز تو هر چقدر کتاب بخری کهنه و قدیمی نمیشه خوبی کتاب به اینه. هممون ورق زدن خیلی خیلی خوبه. این اغاز راهه. براش کتاب بگیر و بخون و بیشتر کتابهای عکسدار بگیر. سعی کن جنس کتاب از نوع موقوا و ضخیم باشه که نتونه پارش کنه. مطمئن باش علاقمند میشه.

زهرا سادات
29 آذر 91 16:24
راستی تولد هیوا مبارک


ممنون عزیزم هنوز خیلی مونده )))من همیهش عجله میکنم در خرید.
مامان مشکات و حسین مهدی
30 آذر 91 7:41
سلام عزیزم سفر بخیر ممنون از کامنت خوبت راستش بعد از مطالعات بسیار دیشب من و پدر مشکات به این نتیجه رسیدیم که به دنبال این چنین جهش ها نباشیم و بیشتر به دنبال پرورش روحی اون باشیم مخصوصا چون یه دختره و باید یه مادر خوب بشه البته به این معنی نیست که از آموزشش کنار بکشیم اون روح بزرگی داره مثل هیوای عزیز و هزاران مانند اونها اما واقعا در ایران ،حداقل، نباید فراتر از چیزی بود

سلام عزیزم. بهترنی تصمیم رو گرفتید. من همیشه میترسم از خدشه ای که دیر یا زود برای هیوا و مشکات و بقیه دوستاش پیش میاد. میدونم که میاد. و واقعا عالیه که تو هم مثل ما تصمیم گرفتی روی روحیه و تقویت اون کار کنی برای مشکات. میدونی باید بهوشن یاد بدیم در برابر هر طعنه و ترشرویی که میبین نا امید نشن. میبوسمت عزیزم. فقط امیدوارم بچه های تراشه ها بزودی جای خاصی میون دیگران بدست بیارن .

مینو
30 آذر 91 10:17
سلام .رسیدن بخیر .
پست قبلی تا حدزیادی ترسناک و شوک آوربود . واقعا همش تو فکر بودم میگفتم یعنی چی همش من برنامه ریزی کنم ؟ایعنی بچه دلش بخاد الان نقاشی بکشه توبرنامه مثلا کاردستی باشه نباید اجازه بدم؟خود این موضوع زمینه ساز لجبازی وبد قلقی بچه رو فراهم نمی کنه ؟عامل سرکوب خلاقیتش نیست ؟شاید اون لحظه چیزی به خاطرش رسیده که خاسته نقاشی شو بکشه و شاید یه نقاشی منحصر به فرد باشه و این رفتار من عامل سرکوبی ایده هاش نخواهدبود؟البته اون قسمت حساسیت بیش از حد مونو قبول دارم !!!!خوشبختانه با خوندن پست امروز تا حد زیادی از شوک خارج شدم .اعتدال در همه زمینه ها همیشه بهترینه!!
یلدایتان خوش .
تولد *ماه شب چهارده * خانه دلت مبارک دوستم!


مرسی مینوی عزیز. واقعا ممنونم. شب یلدای تو هم مبارک باشه عزیز دلم. دقیقا تعادل. و اینکه ما واقعا ایرانی هستیم
فروغ
1 دی 91 10:42
ساحل خوبم...منم این روزها خیلی دارمم روی این مساله کار میکنم که بتونم مادری ایرانی ولی اپ دیت شده باشم...نمیخوام اتوسا تلفیقی از فرهنگها بشه...ما خودمون خیلی سنت های خوبی داریم که فقط باید نو بشن و خوب این وظیفه یک مادره...


دقیقا همینطوره عزیزم.
بهناز مامان نازنین
2 دی 91 1:17
ماشالله


فدای شما.
بهناز مامان نازنین
2 دی 91 1:27
سحر جون منم نمی رفتم هتل اما راه دیگه ای و اینجور مواقع پیش می گیرم که هم من هم اون راضی باشیم مثلا تو سفر کیش من دو تا آب معدنی بزرگ خریدم که همونجا بشورمش که اذیت نشه یکی حوله رو دور تا دورش بگیره شما هم بشورش
من از این کارها زیاد می کنم چون واقعا نمی شه گاهی برنامه رو تغییر داد اما با این تفکر که انقدر خودخواه باشیم که بچه زجر بکشه چون**ما**می خواییم برنامه این باشه مخالفم
به قول خودت ما مامانای شرقی خیلی فرق می کنیم


دقیقا موافقم. نمیدونی چقدر اذیت شدم. زنداییم نمیذاشت از جام جم بخورم. میگفت بذار بفهمه تو میخوای استراحت کنی اما بچم طفلی واقعا پاهاش اذیت شده بود اینقدر که قرمز شد. برای همینه گاهی بچه از گریه سرخ میشه اصلا بغلش هم نمیکنن. جدی میگم. دیدم من . منهم مخالفم. بچم کلا دیگه دریا نرفت ))))
بهناز مامان نازنین
2 دی 91 1:27
تولد هیوا جونم تبریک می گم


مرسی دوست گلم. ممنون از تبریکت
لیلا
2 دی 91 10:23
سلام سحر جان رسیدن بخیر دختر من تازه 6 ماهه شده کتاب که براش میخونم ازم می گیره و می خواد بخورتشون نمی دونم ممکنه روزی علاقمند بشه و بتونیم یک کتابو تا صفحه آخر بخونیم؟یا من زود شروع کردم برای خوندن کتاب؟


سلام لیلا جان. خوبی مشا. ممنونم. نه ایرادی نداره. بچه ها در این سن با دهان و توسط خوردن همه چیز رو حس میکنن. در واقع لمس دهانی دارن. برای همین هر چیزی رو به دهن میبرن. اروم ازش بگیر و براش بخون اما کم. و سعی کن کتاب حتما از جنس موقوایی باشه و عکس داشته باشه. برای کتاب خوندن از نوزادی هم زود نیست عزیزم. موفق باشی.
زهرا
2 دی 91 11:36
سلام
پسر من 2 سالشه قبلا هم براتون کامنت گذاشته بودم. برای آموزش زبان از چه سی دی هایی استفاده کنم؟


سلام زهرای عزیز. پاسخ پستت رو دادم. مراجعه کن به بخش های زبان وبلاگ. برنامه اموزشی زبان کامل هست.
اینهم ادرسش http://sos.niniweblog.com/cat41.php
مامان متين و كسرا
2 دی 91 11:57
تولد هيواجووون مبارك عزيزم . احساسات شرقي بودنمون و ايراني بودنمون دروني شده و مااااااا نميتونيم تو زمينه هاي احساسي اون هم در مورد فرزندانمون غربي فكر كنيم .


ممنون دوست خوبم. دقیقا همینطوره که میگی. شاد باشی و مرسی هزار بار از تبریکت. ببوس گلهای عزیزت رو.
یاس
2 دی 91 12:58
سلام ساحل جون مرسی بابت وبلاگ مفیدتون.من یک سوال دارم با اینکه خودم دیپلم زبا انگلیسی کانون زبان نوید شیراز دارم هنوز نمی دونم th کی به صورت ذ و کی به صورت ث تلفظ می شه آخه اونجا هرمعلمی یک چیزی تلفظ می کرد و یا کلا د تلفظ می شد .می شه لطف کنید منو راهنمایی کنید حداقل دخترم درست یاد بگیره. بسیار سپاسگزارم از زحمات شما.


سلام دوست عزیزم. خواهش میکنم. عزیزم در هر کلمه ای این دو حرف یک جور تلفظ میشه. همونطور که میدونی انگلیسی یک زبان بی قاعده هست گاهی و برای هر چیزی نیمشه قاعده ای همیشگی تعریف کرد. باید کلمات رو بدونی یا تلفظش رو در دیکشنری پیدا کنی. کلا این دو حرف در امریکایی بصورت د تلفظ میشه بیشتر. اما در کلمات انواع مختلف داره. ممنونم ازت.
زهرا(مامان پارسا)
2 دی 91 13:31
سحر عزيزم
خيلي جالب نوشته بودي. دقيقن درست ميگي و موافقم با حس شرقي و هميشه به اين حس احترام ميذارم.
واقعن تبريك ميگم بهت بابت جمله سازي هاي هيواي نازنين.عاليه. عكسها هم مثل هميشه.


زهرای عزیزیم منم ازت ممنونم بخاطر همراهیت عزیزم. ممنون دوست خوبم. متشکرم.
احمد زمانی
12 دی 91 5:07
هر وقت که دلم هوای دوران کودکی نیلوفر را می کند به وبلاگ هیوای عزیزم سر می زنم . دیدن تو ، گل زیبای ساحل ، خاطرات قشنگ کودکی های نیلوفر را برای من زنده می کند . پیشرفت بسیار خوبی داری عزیزم . به تو تبریک می گویم .تو یکی از بهترین های آینده ای . ظاهراً یکی از این روزها روز تولد تو است . پیشاپیش لطف خدای مهربان را به تو و خانواده ات تبریک می گویم ؛ تو هدیه ی خدای بخشنده به پدر و مادرت و ایران عزیز هستی ... مبارک است تولد این هدیه ی والا و ارزشمند . گل زیبای من ، همیشه پاینده باشی . خانم ساحل ، نکته های تربیتی مطالبی که نوشته اید به دقت خواندم . بسیار خوب ، جالب توجه و کاربردی اند .فقط توجه شما را به پرورش هوش معنوی هیوا نیز جلب می کنم . برای این کار از کتاب (نیروی نبوغ معنوی نوشته ی تونی بازان ) کمک بگیرید .
احمد زمانی
13 دی 91 0:18
هر وقت که دلم هوای دوران کودکی نیلوفر را می کند به وبلاگ هیوای عزیزم سر می زنم . دیدن تو ، گل زیبای ساحل ، خاطرات قشنگ کودکی های نیلوفر را برای من زنده می کند . پیشرفت بسیار خوبی داری عزیزم . به تو تبریک می گویم .تو یکی از بهترین های آینده ای .
ظاهراً یکی از این روزها روز تولد تو است . پیشاپیش لطف خدای مهربان را به تو و خانواده ات تبریک می گویم ؛ تو هدیه ی خدای بخشنده به پدر و مادرت و ایران عزیز هستی ...
مبارک است تولد این هدیه ی والا و ارزشمند . گل زیبای من ، همیشه پاینده باشی .

خانم ساحل ، نکته های تربیتی مطالبی که نوشته اید به دقت خواندم . بسیار خوب ، جالب توجه و کاربردی اند .فقط توجه شما را به پرورش هوش معنوی هیوا نیز جلب می کنم . برای این کار از کتاب (نیروی نبوغ معنوی نوشته ی تونی بازان ) کمک بگیرید .


چقدر خوب و باعث افتخار من است که کودکی نیلوفر عزیز را هیوا برایتان تداعی میکند. از اینکه هستید و به ما سرمیزنید ممنون. واقعا احساس میکنم شما جرئی از آینده هیوا هستید و مسلما دلیل متفاوت شدن دیدش. همیهش برایتان خواهیم کوشید و وجود ارزشمندتان را سپاسگزار خواهیم بود. از زحمات الطاف و سخنان زیبایتان ممنونیم. معلم خوب و مهربان.گاهی انسان نمیداند چطور باید از بودن افرادی چون شما ممنون باشد و چگونه میشود از شما تشکر کرد. اما هر کلمه ای که هیوا یاد میگیرد هر حرفی که میخواند هر دقتی که به اطرافش و نوشته ها میکند هر نگاه مهربان دیگران از توانایی خواندن او برایتان دعا میکنم کوه کوه . وجودتان سالم و روزهایتان سرشار از زیابیی باشد. از تبریک تولد هیوا بسیار ممنون. نوشته شما را برایش خواندم و خیلی خیلی خوشحال شد. تشکر میکنیم هر دو. چقدر خوب و زیباست برای من مادر که دخترم در جشن 5 سالگیش یکی از برنامه هایی که دارد این است که دوستانش را به اتاقش ببرد و برایشان کتاب اول و دوم و کلماتی را که میتواند از کتابهایش بخواند چقدر شیرین است برای ما. ممنون از این هدیه خوب و جاودانیتان.
هاله
16 دی 91 14:25
عزیزم اگه بشه بچه هارو قانع کرد که خوبه
بچه های این نسل اینقدر عاقلند که حتی با اینکه منطق حرفهای پدر و مادر رو میفهمند باز هم پشتکارشون بابت بدست آوردن خیلی زیاده..
البته بزرگتر ها که نباید سنگر رو خالی کنند گرچه جنگی هم نیست که سنگر باشه اما باید استقامت کرد.. اما چیزی که خیلی دخیل هست محیط دوربر بچه هاست . من برای دخترم خیلی در حال تحقیق مهد هستم و از چند تا از دوستان که خودشون در بخش آموزش هستند( دبیرستان و دانشگاه و البته مقطع ابتدایی و آموزشگاه) سوال کردم برای دخترم
بر حسب تجربه چندسالشون بهم راهنمایی میکردند و که جاهایی که الان مطرح هستند همگی چندان قابل قبول نیست و گاهی فقط باعث بالا بردن سطح توقع بچه ها میشه ...وخیلی باید با احتیاط و آگاهی از حالا برنامه ریزی کرد
انشاا همه بچه ها با دید باز تری به اطرافشون نگاه کنند و فقط در سطح نمونند که این موردها بیش از اندازه داره همه گیر میشه




ممنون. با تلاش میشه قانع کرد. موفق باشی.