بدون عنوان
سلام به هیوا خانوم گلم. من و هیوا دیروز باهم رفتیم کافی شاپ..به قول خودش choclate cake خوردیم و قهوه و هیوا هم به گیتاری که میزدن گوش کرد و خیلی لذت برد. هیوای من از روز شنبه میره کلاس خلاقیت...مونتوسوری. خلاقیت علوم..ریاضی...جغرافیا.....آب بازی..همه چیز خلاصه....و دو هفتس بخاطر استعداد بالایی که در موسیقی داره کلاس موسیقیش. شروع کرده...مربیش میگه عالیه و واقعا هم هست تمریناشو خیلی خوب انجام میده. دیروز بهم نیگیفت مامان من دیگه انگلیسی یاد گرفتم میخوام فرانسه بخونم کلی خندیدیم....و من ازش پرسیدم هیوا اگر جای من بودی چکار میکردی گفت مترجم میشدم مرفتم پشت میزت و مترجمی میکردمخلاصه بعد هم گفت جای بابا هم بودم میرفتم پارک.....الان ساعت 11 جمعه صبحه و بابا و هیوا هنوز خواب هستند.....امیدوارم در کلاسهای هیوا بهش خوش بگذره و کلی چیز یاد بگیره.....این روزها هیوا بیشتر با خودش بازی میکنه و من خیلی خوشحالم. روزهایی هم که کتاب میخونیم خودش برام تمام قصه هارو تعریف میکنه .....از داشتنش خوشحالم...زیاد..زیاد.