هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

هیوای آسمانی من

نوروز 95

سلامممممممممممم   عمو نوروز ما با کلی تاخیر :)))))))))))))) اینهم گلدان های رنگ شده ی ما و تخم مرغ هایی که با هم رنگ کردیم.   اون کوزه های کوچک هم هدیه ی هیوا بوده برای خاله های مامان که خودش رنگ کرده و طرح کشیده  و آخرین پارک سال 1394 ...
28 فروردين 1395

هفت سین 95

دوباره بهار آمد و ما آمدیم گرچه دیر....   برایتان پنجره آورده ام و چراغ که ازآن به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگریم عزیزانم سالی خوب داشته باشید. هفت سین دخترک ما در اتاق خودش : خجسته ی زندگیم هفت سین خانوادگی :))))) وقتی صبح سال تحویل عیدی اش را می گیرد. ذوقت را مادر قربان دخترم زود برمی گردیم ...
17 فروردين 1395

نوروز ٩٥

  سلام نوروزتان خوش  دلمان برايتان تنگ بود  ما از سفر برگشتيم با دنيايي خاطره و سفر خوبمان با دوستي ارزشمند و خوب   دخترمان با دوست خوبش هليا روزهاي خوبي را گذراند  ابنهم تصويري از نازبانوي كوچك من       ...
17 فروردين 1395

نوشته ی هیوا

سلام به همگی و عیدتان هم مبارک . البته این عکس سفره ی هفت سین ما نیست . ما هنوز در حال خانه تکانی هستیم . مادرم از دو هفته ی پیش شروع کرد که خانه تکانی کند و حتما هم می دانید که سر و کله مان هم توی هم رفت . یعنی از چهارشنبه تا یکشنبه داشتیم دعوا می کردیم .  خوب دیگه برم کمک کنم خانه تکانی کنم وگرنه دوباره با هم دعوامون میشه . نویسنده : هیوا استاد آقا ...
24 اسفند 1394

تحقيق علوم دوم دبستان

سلام دوستانم. در اخرين هفته هاي مدرسه چهارتحقيق علوم انجام داديم: مراحل رشد انسان لانه سازي مورچه قلمه زني گياه لوبيا و مراحل رشد ان تصوير بالا تمام تحقيقات ماست.  و كار هنري بهارمان كه به صورت پوستر دراورديم.  اين روزها همچنان در حال خانه تكاني هستيم. پست بعدي كمي از نوع درخواستي است. در حال مرتب كردن كتابخانه فرصتي شد كتاب ها رابرايتان عكسي بگيريم بعد از مدتها كه خواسته بوديد دوستانم.  با ما باشيد.  ...
24 اسفند 1394

جشن مدرسه

اول مرسی نی نی وبلاگ برای اپ های جدیدی که گذاشتی برای عکس ها راحت شدیم از بابت کم حجم کردن عکسها :))))))))))   دوم نوروز داره می رسه. جشن نوروز مدرسه ی هیوا که البته باید با خود مدرسه اجرا می شد و مادرهای مدرسه خودشون زحمت کشیدن بماند که آب تنگ ماهی ریخت روی کیک و تمام زحمات دوست عزیزم به باد رفت:((((((((( امسال عیدی کتاب دادیم : شما هم در این حرکت شریک باشید . برایتان چند پست آموزشی دارم ....بر می گردیم ...
21 اسفند 1394

امان از خانه تکانی

امان از خانه تکانی   امسال اول دلمان را تکانیدم شدید :)))   از یخچال شروع کردیم که مصیبتی است ...بعد اتاق هیوایمان. روتختی اش بخصوص . خیلی بد است مادر درد داشته باشد تمام زندگی انگار فلج می شود. کمرمان بیش از حد درد می کند و روزی 40 دقیقه بیشتر توان کار ندارم.  برنامه های ویژه ای داریم برای نوروز   سفر می کنیم به کیش با فیطی و هلیا.....هلیا دوست خوب هیواست و فاطی یکی از دو بهترین دوست من. با مادرمان. برنامه ریختیم برای شادی خودمان و دخترها:))) امان از دخترها. دختر که داشته باشی جنون خرید کم کم به سراغت می آید. به سراغ ما که آمده. از جوراب های رنگارنگ و گل سر و کش مو آنهم وقتی گیسو...
5 اسفند 1394

برای نوروز به هم کتاب هدیه بدهیم

اسفند ماه که می شود...بویی از تازگی همه جا را فرا می گیرد. شور وشوق سالی که دارد می آید و ازدحام مردم میان خیابان ها همه و همه باعث می شود انسان اگر مایل به تازه شدن هم نباشد حسی درونش تاب بخورد.   ما هم با دردانه مان هستیم همچنان. در باران های گاه و بیگاه بهارانه ، برنامه های روزانه مان ، تکالیف انتهای سال مدرسه ، برنامه ریزی سفری با دوستی عالی برای اولین بار کنار هم به کیش در نوروز ، برنامه ریزی جشن نوروز مدرسه ی دردانه مان و کارهای دیگر. در این روزها فکی به ذهنمان رسیده که خواستیم شما هم در فکرمان شریک باشید :   برای نوروز به هم کتاب هدیه بدهیم   دخترم برای همکلاسی ها و تمام دوستهایش کتاب...
5 اسفند 1394

مسائل و مشکلات مدرسه

مدرسه ها که شروع می شود از همان اولین روز مدرسه دغدغه ای سخت دل و جانت را بهم می ریزد. انگار هرچه لباس دنیاست در دلت شسته می شود و چنگ می زنند به دلت . کم کم می خواهی عادت کنی به نظام آموزش و پرورش. اگر از ان مادرهایی باشی که سخت گرفتی به خودت سخت می گذرد این روزها خیلی سخت. اگر بی خیال باشی که هیچ. اگر با دردانه ات پیش از دبستان کار کرده و آموزشی داده باشی مشکلات زیادی برایت پیش می آید. که هرگز باورش نمی کردی. ممکن است از این مشاور به آن مشاور بروی یا در انواع کتابها غرق شوی. یکهو می بینی یک چشمت اشک شد و یکی خون. ولی چطور می خواهی ادامه دهی؟ و شاد باشی؟ و همچنان تربیت کنی و آموزش دهی ؟ اصلا این آموزش و پ...
4 بهمن 1394