هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

هیوای آسمانی من

بدون عنوان

1390/10/21 16:41
نویسنده : ساحل
918 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از تولد هیوا تمام خوراکیهایی که مونده بود رو جمع کردیم و رفتیم جایی نزدیک شیراز که منظره خیلی زیبایی داره. با دوستان. اینها عکسهایی از اون روز سرده. اینروزهای حال روحی خوبی ندارم. میدونم باید خوب شم تا بتونم به کارهام برسم. بیشتر به تو هیوا جان. میدونم منو بخاطر گرفتاریهام میبخشی. هفته دیگه میرم پیش مشاورت کمی باهاش صحبت میکنم و این خانوم خوب بهم کمک میکنه میدونم. این روزهای اونقدر خستم که زود از کوره در میرم. تو هم خیلی نق میزنی و خواسته داری...نمیدونم مشکل از تو هست یا من؟ همش مضطرب هستم....دوست ندارم حتی پیش مامانم باشی...وقتی ازم دوری دلشوره دارم. حتی به بابای بیچاره هم نمیرسم...وقت آشپزی هم ندارم....وقتی هستی حتی اگه کلی شیطونی کنی راحتم..ارومم. مادر مضطربی شدم...میدونم. خوب میشم..گرچه فشار اینقدر زیاده که انسانو مبدل به این وضعیت میکنه دخترم. فکر میکنم انتظارم ازت گاهی زیاده...همین. وگرنه همیشه ما قوانینی داشتیم..حدود و خط قرمزهایی..و هم بهشون عادت داری. رعایت میکنی..گاهی یادمون میره تو فقط 4 سالته..عزیزم..چهار سال و 6 روز. حتما خوب میشم. بهت قول میدم. راستی 3 روز مهد تعطیله..خیلی خوشحالی. منهم. با اینکه فردا و جمعه کلاس موسیقی و باله داری اما خوشحالی. عزیزم. کلاس موسیقی رفتی یک سطح بالاتر. فلوت. و برای سنت خیلی زود و خوبه. خوشحالم و بهت افتخار میکنم. بریم عکسهارو ببینیم. 

هیوای من در قلات....

باورم نمیشه اینقدر بزرگ شدی. تو همیشه دختر متین و بزرگی هستی. زیاد فکر میکنی و گاهی عمیق به فکر فرو میری....عزیزم..عاشقانه دوستت دارم.

عزیزززززززززززززم

در نگاه تو چون برف آب میشوم.....................

در رستوران...

شادم که در شرار تو میسوزم.....

عکاس کوچک من...

استعداد عکاسی هم به هنرهات اضافه شد دخترم....واقعا هم خوب عکس میگیری..از من و بابا 2 تا عکس خیلی خوب گرفتی.....

دونه انارم...دوستت دارم. داره بارون میاد مثل چشمهات زلال و مثل صورتت پاک. دوست خوب مامان....عاشقتم. 

پسندها (1)

نظرات (4)

دایی جون بنی
21 دی 90 17:16
سلام عکس هاش خیلی زیبا هستن نشون میده دختر با ادب و شیرین زبانی هستش خدا حذفش کن و زندگیتون پر از شادی
___________________--------
_________________.-'.....&.....'-.
________________\.................../
_______________:.....o.....o........;
______________(.........(_............)
_______________:.....................:
________________/......__........\
_________________`-._____.-'شاد باشي مهربون
___________________\`"""`'/
__________________\......,...../
_________________\_|\/\/\/..__/
________________(___|\/\/\//.___)
__________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت
___________________)_ |_ (__
________________(_____|_____)
............ *•~-.¸,.-~* آپ کردم *•~-.¸,.-~*...........


ممنون از شما دوست عزیز. لطف دارید. سپاسگزارم.
فرشته
26 دی 90 9:05
ماشاالله به این دختر توروخدا هرروز برای هیواجون اسفند دود کنید...از ته دل از خدا میخوام خداوند شمارو برای هیوا و هیوارو برای شما سالیان سال حفظ کنه


فرشته عزیزم. ممنونم. منهم از خدا برات بهترینهارو میخوام.
نیلوفر(فرح) مامان آوا
26 دی 90 12:18
این نازدونه رو اذیتش نکنی ها. مشکلات خودمونو نباید با اوقات تلخی با این دردونه ها هموار کنیم. بچه به این ناااازی همه آرزوشو دارن. میکشمت اگه هیوای نازو برنجونی. سختی زندگی تمومی نداره که صبرتو زیاد کن دوست خوبم.


باشه فرح جونم. میدونم چی میگی.... باشه. مرسی از نگرانیت عزیززززززززززم. مرسی دوست خوبم.


مامي هليا
3 بهمن 90 12:03
سحر جون من هم اصلا" حال خوشي ندارم.اما عكسهاي هيواي من به من انرژي مي ده.بزرگ شدي عسلكم.

چقدر خوب عزیزم. سعی کن به خودت برسی....میدونی که هلیا خیلی اذیت میشه اگه نااروم باشی. امیدوارم خدا بخاطر این روح بزرگ بچه ها و معصومیت بی نهایتوشن همه چیز رو درست کنه. نگران نباش.