جعبه احساسات
درباره بیان احساسات زیاد سخن گفته ایم. دخترک 5 ساله ما داراری احساسات قلیانی است. احساساتی که این روزها بیشتر با قلدری و ابراز عقاید و گاهی خشم بروز پیدا میکند . :)
برنامه جدید دارم برای وسعت قصه گویی و هوش هیجانی. که شکر خدا هیوا برای بروز احساسات خود مشکلی ندارد. این برنامه را آرام آارم جلو میبرم .
اول بگوییم که این خودمختاری دخترک من کار هم دستش میدهد. چند روز پیش گفتم برو حیاط تا مادر هم بیاید. رفت و ما هم جمع کردیم رفتیم پایین دیدیم خانم نیست. صدا کردیم کمی ترسیدیم . خدایا این بچه کجا رفت ؟؟ جرقه ای به ذهنم رسید و آمدم جلوی درب همسایه دیدم بلی جفت کفشهای هیوا خانوم آنجاست و بدون اجازه من رفته بود خانه همسایه. خوب من روی دسوت ها و خانه همسایه ها کنترل شدیدی دارم. و اتفاقا چندین بار گفته بودم دخترم بدون اجازه من خانه هیچ کسی نمیشود بروی. همچنان خشم گرفته بود من را که نمیدانستم باید چه بگویم. چون این چندمین بار بود که اینکار را انجام میداد. در زدم و آمد بیرون. رفتیم در ماشین نشستیم در را بستم و گفتم چرا اینکار را کردی؟ گفت اشتباه کردم و ببخشید . گفتم نمیدانی چقدر دلم شور زد . و برای تکرار کار اشتباهت سه روز اجازه تی وی دیدن و بازی با اسکوتر در حیاط را نخواهی داشت . و تا امروز که این تنبیه تمام شد. :) مطمئنم دیگر این اتفاق نمی افتد.
و برنامه ما :
جعبه احساسات
با تصاویر برایتان توضیح میدهیم. بهترین راه شناخت احساسات نقاشی کشیدن و صحبت درابره آنهاست و درک مفهوم در همان زمان برخورد با احساس مورد نظر.
ابتدا برای دردانه تعریف کردم داستانی در باره شناخت ترس. وقتی چیزی میبینی یا شب میخوابی و خواب بدی میبینی چه احساسی داری؟
" مامان وقتی شبها میخوابم میدونی چرا لحافم رو میپیچم دور خودم ؟ "
" چرا دخترم "
" چون فکر میکنم غول می یاد سراغم "
" و چه احساسی داری"
" میترسم "
بلی. ترس اینوطر مواقع ما میترسیم. بعد برایش گفتم مامان هم میترسه. مثلا از سوسک میترسه. از صدای رعد و برق شدید میترسه. آدمها همه میترسن مهم این هست که بدونی اون زمان باید چکار کنیم. یک دسته کاغذ A4 را برداشتیم و به دو قسمت تقسیم کردیم. بالای اولی نوشتیم ترس . و از هویا خواستم یک تصویر از هر چیزی که ترسیده را بکشد :)
خوشا به من که دست تو پرواز هدیه میکند
خوشا به تو که عاشقت صدبار گریه میکند .
اینهم تصویر یک دختری که ترسیده و لبهایش می لرزد .
در همان خین که هیوا نقاشی میکشید من هم کتاب احساسات تو را برداشته و متناسب با هر احساس آن را میخواندم :
بهمین شیوه ادامه دادیم با احساس بعدی. اول با ماجرای واقعی درباره خود هیوا احساس را به او می گفتیم :
غمگین
خشم
نگرانی .
بی حوصلگی
حسادت ( احساسی که هیوا تازه تجربه کرده است ) :))))))))))
در پایان یکی یکی برگه ها را برداشتیم و من زیر تمام صفحات این جملات را مینوشتم و هیوا جواب میداد :
وقتی غمگینم :
بعد از هیوا میخواستم بگوید وقتی عصبانی یا بی حوصله است دوست دارد چه کارهایی بکند .
یک جعبه کفش داریم و اسمش را گذاشتیم " جعبه احساسات " تمام برگه های احساسات را یکی یکی نوشتیم خواندیم و در این جعبه گذاشتیم.
حالا هر وقت هیوا احساسی دارد درب جعبه را برمیدارد احساسش را از روی نقاشیها پیدا میکند و برایش میخوانم یا قسمتهایی را خودش میخواند و میداند باید چه کند. بخصوص وقتی حسودی میکند یا عصبانی است :))
جعبه احساسات یکی از جدیدترین روشهای آموزش احساسات به کودکان برای پیشبرد هوش هیجانی است. هوشی که یکی از مهمترین ارکانش شناخت احساسات ، چگونگی بروز آنها و نحوه برخورد و مدیریت آن است.
موفق باشید.