یک روز تابستان
گذراندن یک بعد از ظهر تکراری تابستان آنهم روز جمعه کمی خسته کننده است. بخصوص که کمی خواب
آلوده هم باشی و بعد از یک ناهار و جمع کردن ظروف و فارغ شدن از کار خانه بخواهی کنار تنها دخترت
وقت بگذارنی. :)
عموما بعد از ظهرهای ما کنار کتابخانه یک جای دنج و خنک داریم که کتاب میخوانیم. روزهایی اما
چیزهایی اضافه می شود به برنامه ما. و ان را هم دخترمان اضافه میکند.
دیروز آمدیم و نشستیم. هیوا بازی های فکری او ایکس و لونپوس را آورد و ما هم دراز کشیدیم و تشویقش کردیم :
در همان حین گفتیم " دخترم کمی انگلیسی کار کنیم " ؟ گفت " بلی " ما هم از او معنی چند چیز را
پرسدیم. مثلا " کتابخانه " با اشاره البته :
نگاه کرد و گفت :)
خسته شدیم و ترجیح داد دراز بکشد و کتاب بخوانیم. برای طول روز کتابهای تصویر دار را پیشنهاد میکنیم.
کودک به آن نگاه میکند و از تصویرها هم ایده میگیرد هم باب گفتگو باز میشود .
این کتاب را انتخاب کردیم :
داستان زمین و سیاره هاست . و نازدانه کوچکم گوش میداد و سوال میکرد
بعد بلند شد و گفت لطفا آموزش بده بهم .
چشم
این کتاب را انتخاب کردم. روی هوش ریاضی کار میکند. با گروه بندی و دسته بندی اشکال و غیره :
و بعد خواست کمی سی دی جدیدش را که آموزش جملات انگلیسی است ببیند :
و بعد یک کارتون خالی پیدا کرد و دیدیم مشغول است. درون کفش یک در و پنجره کشیده بود .
و گفت اینجا دو پنجره اس یکی روز و یکی شب. شب را با انگشتش نشان داد خورشید داشت و آن یکی ماه . مادر به فدایتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
و اینهم عروسکها در خانه جدیدشان :)
این برنامه یک روز تعطیل ما بود. برنامه ای که دخترک 5 ساله ما تا حد زیادی در تشکیلش شرکت دارد.
امروز هم مادر خیلی بیرون از خانه کار دارد و هیوا مشغول گوش کردن به موسیقی کلاسیک است.
مجموعه داستان شازده کوچولو را بصورت صوتی برایش خریداری کرده ایم . از شهر کتاب تهران. هر روز
عصر این سی دی و مجموعه سی دی آهنگهای ثمین باغچه بان را حتما گوش میکند. معنی تک تک
جملات بسیار فلسفی شاده کوچولو را می پرسد و تقریبا حفظ شده است. گوش کردن سی دی صوتی
در هنگام عصر برای بچه ها بسیار سودمند است.
روزهای تابستانیان خنک :)))))))))))