هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

هیوای آسمانی من

توصیه های مادرانه

1392/4/21 18:41
نویسنده : ساحل
1,991 بازدید
اشتراک گذاری

برنامه این روزهای ما بیشتر کلاسهای تابستانی است. چیزی که از کودکی شده دغدغه امروز مادرهای ما. 

اینکه مثلا بچه 1 ساله یا حتی بعضا 6 ماهه را چه کلاسی ببریم!!!!! که برای من جای بسی تعجب دارد.

وقتی هیوا 2 ساله بود چون خیلی بازیگوش بود تصمیم گرفتم هنر باله را برایش شروع کنم. تا امروز که 5 سال و نیمه است هنوز ادامه میدهد.

موضوع جالب این است که بعنوان یک مادر و فردی که سالها در گذر رفت و آمد و شهریه و هزار برنامه پر دردسر کلاس باله اش بودم چیزی که در هیوا میبینم برابر با 3 سالی که کلاس رفته نیست.

شاید گفتنش جرات بخواهد و جسارت. اما واقعا نیست. من باله را فقط برای تمرکز هیوا و کار بر روی ذهنش شروع کردم. برای برابری با موسیقی کلاسیک و برای فرم گرفتن شکل و ساختار بدن و ذهنش. در ابتدا فقط حرکات کششی کار میکرد فکر کنید بچه 2 ساله من چکار میتوانست بکند جز این :)))

دو هفته 

یش مربی پیشینش که تهران زندگی و کار میکند دوباره برای همکاری به شیراز و موسسه توت فرنگی آمد. اول خیلی خوشحال شدیم. فکر کردیم دیگر همه چیز کامل میشود. هیوا در این سن به باله بسیار جدی نگاه میکند و خیلی زودتر حرکات را به ذهن میسپارد و با می لخودش تمرین میکند. چند بار رفتیم و متوجه شدم مربی خوبمان به واسطه کمبود وقت دو نفر را بجای خود میگذارد تا در نبودش رو یتمرینهای اجرایی ایشان کار کند. موضوع این نبود تمرینها بسیار ابتدایی و ساده بودند. گویی 3 سال تمرینهای باله هیوا هیچ شده بود و هیچ..... به مدیر مجموعه گفتم چه فرقی بین این مربیان جایگزین هست با قبلی؟ و چرا اسم باله به " تاتر فیزیکال " تغییر یافته است. چیزی که در مقیاس بزگش هم هنوز کاری اجرایی و شناخته شده نیست.

پس تصمیم گرفتم و گفتم هیوا را به این کلاس نمی آورم. و نبردم. گشتم و شماره خانومی را که بسیار قدیمی دیسیپلین و ماهر در باله بود را با هزاررررررررر زحمت پیدا کردم. ایشان از بالرینهای قدیمی دانش آموخته در ارمنستان هستند. بعد از کلی رف و بحث قبول کردند هیوا را بپذیرند و گفتند بسیار سخت گیرند و حتی با چوب به پای هنرجویان میزنند :) که این را قبلا هم شنیده بودم. گفتم این چوب اگر به پیشرفت دخترم کمک کند مهم نیست .:)

17 شهریور برای یک تست با ایشان ملاقات خواهم کرد. هدف از کل این ماجرا این بود که این مربی خوب فرمودند بسیار کار بدی کردم که دخترم را از 2 سالگی گذاشتم کلاس باله. گفتند کار غیر اصولی کردی. دلایل خوب یهم داشتند. اینکه بدن بچه چیزی از باله نمیدادند و نمیتواند تمرکز کند البته اذعان داشتند به تناسب بدنش بسیار کمک شده است :)

بهرحال وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم لزومی نداشت هیوا از 2 سالگی باله برود. یا از 3 سالگی کلاس فونیکس و موسیقی. لزومی نداشت خیلی آموزش ها را به او بدهم وقت زیاد بود.

مدتی است وقتم فقط برای استخر بردن اوست. موسیقی که از ته دل دوستش دارد. گوش دادن به موسیقی و خواندن شعر و کتاب. و البته کلاس شطرنج :) 

عصرها یک روز در میان پارک میرویم  روزهای دیگر در حیاط بازی میکند. بیشتر وقتش در خانه به بازی میگذرد. خودش کتاب های اموزشی را میاورد و خودش کار میکند. نقاشی بیشتر وقتش را میگیرد. آنهم نقاشیهایی که واقعا مسخ کننده است . کنارش هستم اما همراهش نه مربیش. 

دوستان :

به موقع مادر باشید و کمتر مربی.

وقت برای کلاس زیاد دارید روزهای بازی بدون هدف کودک را از او نگیرید.

وقتی را که میتوانید با درست کردن یک ژله باهم به خوشی بگذرانید با آموزش های مختلف هدر ندهید.

روی پشت بام بروید و ستاره ها را ببینید.

سنگ جمع کنید و با هم یک دریاچه مجازی سنگی درست کنید بعد با کاغذ در آن قایق بیاندازید.

در خیابان قم بزنید و درباره رشد گیاهان و گرمای تابستان باهم حرف بزنید.

آهنگ بگذارید و برقصید.

وقتی انگلیسی یاد میدهید،  بازی کنید و نقاشی بکشید.

هرگز کودکتان را با دیگری مقایسه نکنید.

هرگز فکر نکنید کودک چون سن کمی دارد باید از شما بی چون و چرا حرف شنوی داشته باشد. برایش 

دلیل بیاورید و به دلایلش گوش دهید.

منطق. منطق را به کودک خود یاد دهید. به او یاد دهید مرز بین منطق و احساساتش را بشناسد.

به او نگویید گریه نکن ، نترس ، عصبانی نشو ، حرف نزن ، اعتراض نکن . او حق دارد تمام احساست چه

منفی چه مثبت را تجربه کند.

چند ماهی یکبار به مشاور مراجعه کنید. فقط برای شناخت روحیات رشدی سن کودک خود.

خوب بخورید و مواد غذایی خوب به او بدهید.

مدام در اغوشش بکشید و ببوسید و بگویید عاشقش هستید.

....................

خیلی کارهای دیگر هست که میتوانم بگویم....

من عاشق بو کردن موهای هیوا هستم. همیشه به او میگویم بگذار در بهشت موهات گم بشم و فقط

سکوت کن .:)

 

من روزی صد بار پاهای هیوا را میبوسم. و میگویم بگذار همیشه اینکار را بکنم حتی وقتی خواب هستی.

با اینکه بزرگ شده اما بغلش میکنم و صورتم را به گونه های سپیدش میچسبانم تا یادم نرود برای چه

زنده هستم و زندگی چقدر زیباست.

 

من داد هم میزنم عصبانی هم میشوم :)

 

با هیوا در حیاط شش خانه بازی میکنم و با گچ روی زمین نقاشی میکنیم. میخواهم یادم نرود کودک درونم

هنوز بیدار است:)

 

او را به باغهای اطراف خانه میبرم و برایش قصه کودکیم را میگویم.

 

برایش میگویم که چقدر دلم برای پدرم تنگ شده . حتی گریه میکنم . :)

 

برایش از سبزیهای ویلای پدرم در شمال میگویم و اینکه آن خانه را به عشق او ساخته است میگویم

همیشه همیشه به او احترام بگذارد .

 

او را به محل کار پدرم که در حال حاضر من و همسرم اداره اش میکنیم میبرم و میگویم اینجا 50 سال

تجربه خوابیده . میگویم تمام این مکان و حرفه در نهایت به او خواهد رسید پس به کاغذ و بوی مرکب چاپ

عشق بورزد.

 

همیشه میگویم بزرکترین آرزویم داشتن دختری بود مو بلند ، بلند قد پر حرف :) که تنهاییم را پر کند. و

میگویم نمیدانی چقدر دوستت دارم.

 

دیروز سالگرد ازدواجم بود صبح به من و پدرش گفت سال عقدتون مبارک :))))))))))) گفتم از اینکه تو را

دارم افتخار میکنم و باورم نمیوشد 14 سال پیش من و پدرت نه مادر بودین نه پدر :)

 

خلاصه دلنوشته ها زیاد است و منهم احساساتی. همین الان هیوا در اتاقش است و میخواهم تمام کنم

مطلب را و بروم یک عالمه ببوسمش چون مدتی است در اتاق بازی میکند و منهم کار :)

 

خوب باشید مادرهای شاد .

پسندها (1)

نظرات (21)

مامان فاطمه
22 تیر 92 1:39
سلام عزیزم میخواهم اولین نفری باشم که پیام این پست را میگذارم شاید هم نه.هم اکنون 1:37دقیه بامداد خواب به چشمام نمی آمد تصمیم گرفت به وبلاگ هیوا جانم سرکی بکشم و طبق معمول ابتدا مطالب جدیدتان را بخوانم سپس به خواب بروم. عزیزم دوست دارم راجع به موضوع پرورش استعداد های بالقوه و بالفعل کردن آنها و رفتن به کلاس ها و... بیشتر باهات صحبت کنم.ان شالله سر فرصت مناسب.آخر پستت کمی ناراحت کننده بود و نالاحتم کرد ان شالله که همیشه عزیزانت سلامت باشند و شاد. خبازم میگم برای بار هزارم از اینکه اینقد جسارت داری و از همه چیز میتونی به صراحت بگی خوشم میاد منظورم همون شروع زود کلاس باله بود گلم
میخواستم ازت خواهش کنم اگه امکانش هست راجع به کلاس هایی که گل خانوم تا کنون رفتن و هر کدوم در چه سنی بوده و چقدر مفید بوده و چه آموزشهایی دیده یه پست بزاری البته اگه خودتم موافق باشی دوست خوبم


حتما عزیزم. چقدر خوشحالم که ساعات آخر شبت رو به من اختصاص میدی. ممنونم. حتما پیشنهاد بسیار خوبی بود. بزودی دربارش مینویسم.
مامان فاطمه
22 تیر 92 1:41
دوست عزیزم سلام من اکثر شبها پارک میروم اگه شما نیز شبی نصمیم داشتی به پارک بروی و مایل بودی به من هم اطلاع بده تا ملاقاتی از نزدیک داشته باشیم


حتما عزیزم. شمارت رو برام خصوصی بذار.
سمیرا
22 تیر 92 3:38
سلام سحر عزیز واقعا ممنون که تجربیاتت رو در اختیارمون میذاری و خوشحالم که دوستی مثل شما رو دارم که اگر چه ندیدمش ولی روزانه به افکارش به تجربه هاش به نصیحت هاش فکر میکنم
منم قبل از اینکه مادرانه هاتو بخونم همیشه معتقد بودم باید احساس درونیم رو نهتنها به دخترم بلکه به هرکسی که دوسش دارم نشون بدم که در برابر دخترم بیشتره روزانه صدها بار در اغوش میگیرمش و تمام حسم رو بهش میگم الان خودش دیگه تمام جملاهای منو حفظه و با من میگه
بگذریم
کارت به کجا رسید من میخوام بسته آموزشیت رو تهیه کنم چه کار کنم دقیقا ؟
برات همیشه آرزوی سلامتی و موفقیت دارم خواهر عزیزم


عزیزززززززززززززززمی بخدا چقدر عالی. حسابی بغلش کن خیلیییییییییییییییی

کتابم خیلی تغییر کرده. موادر زیادی بهش اضافه شده. یک ماه دیگه صبر کن. موفق باشی دوست نازنینم. چقدر خوشحالم اینقدر دوست دارم و خواهری مثل تو.
مامان عبدالرحمن واویس
22 تیر 92 9:59
عزیزم سالگرد ازدواجتون مبارک انشاالله همییشه درکنارهم بهترین وخوشبخترین باشید


خیلیییییییییییییییییی ممنون عزیزم.
مامان عبدالرحمن واویس
22 تیر 92 23:38
عزیزم سالگردازدواجتون مبارک امیدوارم همیشه بهترین وخوشبخت ترین باشید



دوستت دارم زیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــادددددددددددد


مرسیییییییییییییییییییی منم دوستت دارم دوست خوشگلم)))))))))
مامان عبدالرحمن واویس
23 تیر 92 0:42
عزیزم درمورد اسم کتابها که خواسته بودم
خوندم نمیخوام برم همکاراقام هر15روزازتهران میادشهرمون میخواستم مشخصاتشونوبدم بهش تاواسم تهیه منه
عزیزم شهرکتاب تهران داره یاشیراز؟؟؟؟؟؟


خرید کتابا از روی مشخصات سخته. چون از انتشارات زیادی هست. باید یک کسی که زبانش خوبه بره دنبال خرید. رد عین حال شهر کتاب تهران هست و یکی از بزرگترین مراکز خرید کتابهای انگلیسیه.
مامان فاطمه
23 تیر 92 5:09
سلام خصوصی داری گلم


ممنون عزیزم. سیو کردم بزودی میبینمت. منزلت کودوم طرفه
سارا
23 تیر 92 13:28
سلام عزيزم
سالگرد ازدواج تون مبارك من هميشه از تجربيآت شما استفاده مي كنم
من هم مي خواستم همين روزها صبا رو ببرم اموزشگاه هنگام و باله و ... ولي با اين پست مردد شدم.
هميشه به تجارب شما نياز دارم
موفق باشيد و سلامت


مرسیییییییییی سارای عزیز. خیلی هم خوب کردی. اتفاقا چون چند روز پیش با این خانوم حرفه ای صحبت کردم فکر کردم باید بنویسم که روش من برای باله اشتباه بوده. باروت نمیشه یک ساله من دنبال پیدا کردن نشانی یا تلفن ایشون هستم کار خداست )))
الهه
23 تیر 92 14:32
خیلی خوب نوشتی سحر جان ... اینا که گفتی خیلی درستن!
ممنون که جسارت به خرج دادی. من در مورد ژیمناستیک و ورزش های دیگه پرسیده بودم که گفته بودن الان زوده اما باله داشت قلقلکم می داد که آلا رو ببرم


منم ممنونم الهه عزیز. بخاطر پست خوبت. میدونی الن فکر میکنم چقدر وقت دارم هنوز برای کلاس و این کلاسها. بذار آلای خوشگلم بازی کنه و کودکی.
سمیرا
24 تیر 92 2:45
سحر جونم سلامی دوباره
فدات بشم که اینقدر مهربونی
من اهوازم اینجا بیرون خیلی خیلی گرمه و خوشبختانه هیچ امکانات درست و حسابی برای بچه های زیر 3 سال نداریم
گفته بودی کلاس مونته سوری میری میتونی کمکم کنی داریم با چندتا مادرا مثل کارگاه مادر و کودک درست میکنیم ولی چون رشتمون مرتبط نیست سخته و کلاساشام اهواز نداره
ممنون میشم کمکم کنی
تا کتابت آماده باشه به نظرت چی خرید کنم ؟
your baby can read &simply kids خوبه یا مجموعه کلاسیکال رو هم بگیرم
هر کدوم که میدونی تو مجموعه نیست رو بهم بگو بگیرم
با دخترم تو خونه دارم کار میکنم و وقت زیاد میاریم
راستی چند روز پیش خودش اومده میگه مامان بنسینگ بال بذار ببینم منظورش سایت استار فال بود
یه دنیا دعات کردم
منتظر جوابتم تا خرید کنم
مونته سوری هم یادت نره


دختر اهوازی خونگرم سلام ))

برای کارگاه کار خوبی کردی. مونتسوری رو اصلا نمیتونی بدون رفتن کلاسها و ابزارش کار کنی گتاب من بعد از کتاب زبانم بیرون میاد و خیلی خیلی کار داره . اصلا مشخص نیست. برای خرید نمیتونم بهت بگم در بسته ها چی هست. فقط سیمپلی کیدز و بیبی کن رید هست در بسته. بقیه روب ذار فعلا بمونه بذار اهنگ گوش کنه و زیاد پای تی وی و نت نباشه. هر موسیقی میخوای بذار گوش کنه. کلاسیکال بیبی خیلی خوبه چون هم اهنگ داره هم رقص هم تصویر البته ربطی به زبان انگلیسی نداره ها اما کار خیلی خوبیه. موفق باشی عزیزم.
مامان فاطمه
24 تیر 92 8:16
sسلام گلم حوالی باغ جنت میشینیم
زمانش با شما


حتما عزیزم. ما یجورایی یمین و یساریم. من خیلی دورم از تو
مامان فاطمه زهرا
27 تیر 92 0:06
ساحل جان سلام از اینکه تجربه هات رو در اختیار ما قرار میدی خیلی ازت ممنونم راستی کلاس ها چی شد من بیصبرانه منتظرم ها...


ممنون عزیزم. خیلی گرفتار کتابم. بهتون خبر میدم ببخشید. بزودی یک قرار میذاریم
مامی
27 تیر 92 16:49
سلام خانمی مدتی میشناسمت
شما از کلاس بردن دخترت پشیمانی
پس چطور وقت کودک رو پر کنیم


سلام. نه همه کلاسها. بعضی ها. تا 3 سالگی کلاس واقعا لزومی نداره. با بازی انواع بازهیا فکری نقاشی حرکتی. پارک....
مامی
27 تیر 92 16:56
شما حروف فومی انگلیسی رو از کجا گرفتی


کیش عزیزم.
مامی
29 تیر 92 0:40
سحر جان ممنون از جوابت
دخترم 2ساله پس تا 3صبر می کنم ولی واقعا بازی کم میارم لطفا فهرستی از چند بازی برام بگو
راستی چطور آموزش زبان رو شروع کنم؟
ممنونم مادر مهربان



عزیزم یک کتاب هست برای بازی اسمش رو یادم نیست. فکر میکنم 140 بازی برای بچه ها هست. و سایتهای مختلف. به نی نی سیات هم سر بزن. برای زبان کتاب و بسته آمزوشی من مخصوص سن کوچولوی توست. از ابتدا بطور اصولی و کامل. ماه دیگه وارد بازار میهش و بهتون اطلاع میدم.
لیلا
31 تیر 92 14:06
سحر جان میشه شماره این خانم رو که باله کار می کنن داشته باشم؟


حتما فقط کاش اییملت رو میدای برت ایمیل میکردم عزیزم.
لیلا
31 تیر 92 23:03
سحر جان ایمل من:
zarei_za09@yahoo.com
هست ممنون میشم شماره رو بفرستین
ودر مورد رشته ادبیات کودک میشه برام بیشتر بگین منابع چه چیزهایی هست از کجا میتونم اطلاعات بیشتری داشته باشم؟


چشم عزیزم. حتما. منابع جایی نوشته نشده. من خودم با اطلاعات خودم خردیم یک سری کتاب.
مامی
3 مرداد 92 11:04
سحر جان
من قصد خرید چند cd زبان داشتم پس دست نگه می دارم حتما خبرمان کن

موفق باشی خانمی


ممنون عزیزم
جانان
7 مرداد 92 17:45
سلام سحر جان ممنون از این همه صداقتی که داری.
سحر جان اسم یا ادرس یا تلفن این مربی باله را میشه به من بدی؟




بلی عزیزم. اسمش خانم فروتن هست. شمارش رو الان ندارم. برای کی از بچه ها گذاشتم میگردم دوباره بارت میذارم.
فاطمه مامان امیرعلی جون
21 مرداد 92 2:03
سلام سحر جانواولین باری که به وبلاگت اومدم.یه پسره 11ماهه دارم که عاشقشم دیوونشم. من فک میکردم چون هنر خوندم خیلی احساستیم اما روم کم شدومیدونم که منشا این حس زیبا خداست.خدا رو همیشه تو قلبت داشته باشی. البته مادر خوبی نیستم چون دانش کتابی برا تربیت کودکم خیلی کمه.اگه کتاب جامعی داری اسمشو لطفا برام بزار. ممنونم
خیلی خوشم اومد اصلا فکرشو نمیکردم یه مادر دیگه ای یه همچین وبلاگ قشنگی برا احساس زیبای مادری بسازه اصلا نمیتونم حالم و بگم فقط خوشحال شدم از ته دل


عزیزم از آشناییت خوشحالم. امیدوارم دوستای خوبی باشیم برای هم. بلی هنرمند جماعت با احساسش زندگی میکنه و بچه های با احساسی هم دارن. و کتاب
" مادر کافی " باید در خانه هر مادری باشه . نوشته جو ا فراست .
کتاب " راهنمای کامل تربیت کودک " انتشارات صابرین.
کتاب" چگونه با کودکم رفتار کنم " دکتر گاربر .
و برای هر سن کتابهای انتشارات صابرین با نامهای مختلف مثلا " کلیدهای رفتاری برخورد با کودک 1 ساله " تا 5 سال رو داره. کلا انتشارات صابرین عناوین خیلی خوبی داره. در ضمن در وبلاگ من موضوعی با اسم " کتابهای روانشناسی " هست میتونه کمکت کنه. موفق باشی عزیزم.
فاطمه مامان امیرعلی جون
23 مرداد 92 2:48
سلااام سحر جان ممنونم ازت. من کم وقت دارم به نت سر بزنم اما وبلاگت برام خیلی دوست داشتنیه سعی میکنم به خاطرش وقتشو جور کنم.بازم ممنونم


لطف میکنی دوست خوبم. ممنونم