هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

هیوای آسمانی من

تجربه مادرانه 2

1391/12/1 18:25
نویسنده : ساحل
1,131 بازدید
اشتراک گذاری

تجربه مادرانه :

نگرانی های مادران برای انتخاب مدرسه قابل وصف نیست و اجتناب نا پذیر است آنهم در ایران. در پست

قبلی دچار سردرگمی شدید شدم. آنقدر که شخصا رفتم مدرسه و با مدیر محترمش صحبت کردم و خدا

رو شکر شکهام برطرف شد. و گفته اند شنیدن کی بودم مانند دیدن. :)

سر راهم با مادری هم صحبت کردم راضی بود....مدرسه دیگری هم رزرو کردم اسمش رو. سه چهار تا

شماره تلفن هم همسر محترم لطف نموده یافته اند از همکارانشان در مدرسه های منتخب بنده. تماس

گرفتم و صحبت کردم. مدرسه جایی نیست که مرتب بشود عوضش کرد برای همین حساسیت بیشتری

را در انتخب می طلبد. به دنبال این صحبت و از آنجایی که قرار بر این بود تجربه های مادرانه تمام دوستان

مادر عزیزم در این قسمت عنوان شود و از آنجایی که دوستان همیشه همراهم لطف نموده و کلی مطالب

خوب و مرتبط برام فرستاده بودند نظراتشان در این باب ، همه نظرات ایشان را با ذکر نام و همچنین نظرات

دوستان خوب دیگرم را در کلوپ مدرسه آنلاین نیز که عضو هستم در اینجا می آورم. ممنون از همه و

امیدوارم این پروسه ادامه داشته باشد :

 

نظر دوست خوبم مامان سارا جان ( دردونه جون )

نگرانیت به جاست اما اون نابغه ای هم که تمام تحصیلش و در محیط محدود خانه انجام داده به نظرت

احساس رضایتمندی و خوشبختی داشته و اون بعد هوش هیجانی و هوش اجتماعیش در این محیط

محدود بدور از ارتباطات اجتماعی درون گروه به حد مطلوبی رشد کرده؟


شاید از نظر علمی رشد فوق العاده ای داشته باشه ولی از یادگیری مهارت های اصلی برای زندگی

اجتماعی محروم شده.

 

نظر دوست خوبم حسنای عزیز:

ساحل جون قصش این بود که شما که خیلی خوب برای هیوا گلی وقت می زاری واین خیلی قابل

تحسین وزمانیکه خودت داری اینقدر خوب با هیوا کلی ربان یاد می دهی وشرایطش هم داره که بدون

فشار زبانش کامل بشه چرا اصرای به مدارس دو زبانه داری به نظر من وسواس روی مدرسه هیوا گلی

نداشته باش بی خیال هم نباش 


گاهی بچه ها زمانی با بچه های عادی باشن با یه دید بهشون نگاه بشه نه نگاه به جیب پدر ومادرشون

کنن متوجه علایق استعداد ها وخدا ی نکرده مشکلاتشون میشم.


نظر دوست خوبم در کلوپ مدرسه زهرا احمدی . معلم خوب دبستانی در تهران


در ارتباط با این موضوعی که عنوان کردی می تونم بگم که من شخصا اصلا با این کار موافق نیستم. به

نظر بچه باید برای آموزش و یادگیری در محیط های اجتماعی قرار بگیره. توانایی هاش و روحیاتش به

چالش کشیده بشه تا بتونه علاوه بر یادگیری درس و .. فرد موقعیت شناسی بار بیاد و برخورد با بقیه رو

یاد بگیره.


اینکه می گی "خیلی خیلی آدمهای موفق رو دیدی که همه در منزل درس خوندن" دوست دارم بدونم

موفق در چه زمینه ای؟؟


سوالم از این بابت هست که معتقدم این جور یادگیری برای کودکان در اینچنین محیط ایزوله ی خونه ، بچه

هارو تک بعدی بار میاره. شاید باعث بشه که بدون تاثیر عوامل باز دارندهه و منحرف کننده تحصیل کنه اما

به چه قیمتی؟ به قیمت اینکه مثلا اگه پس فردا یه چیزیشو هرچند ناچیز بالا کشیدن نتونه از حق خودش

دفاع کنه؟ و همه ی چیزارو در حد تئوری یادگرفته باشه.


نظر همراه محترم سهراب یعقوبی :

من تجربه یک سال جهشی رو داشتم وقتی 1 سال تحصیلی رو د ر3 ماه خوندم با خودم گفتم چقد

بیهودس رفتن ما به مدرسه اما کم کم سال بعد با محیزط مدرسه گرم گرفتم و دوباره خاطره سازی ها

شروع شد. میدونید هر جفتش خوبه ها اما الان که به گذشته فکر میکنم میبینم که اون لحظات شیرین و

شیطنت ها عالم دیگه ای داشت. البته باید برنامه رو هم در نظر گرفت با یه برنامه خوب میشه یک تجربه

بسیار عالی کسب کرد. من خوشحال میشم این بخش رو دنبال کنم.


نظر خانم الناز صالحی مشاور کلوپ :

کاملاً درسته، افرادی و جود دارند که با مطالعه متمرکز در منزل تونستن در یک زمینه خاص  بسیار موفق

بشن.


همینطور افراد زیادی هستند که با روشهای دیگه مثل معلم خصوصی،دوره های آموزشی کارگاهی ،

آموزشگاه و مدرسه و ... تونستن موفقیت های زیادی در زمینه های خاص مشابه درس در منزل و یا

بیشتر کسب کنن.هدف مدارس و اماکن آموزشی، صرفاً آموزش یک حرفه خاص نیست.. همونطور که

خانم زهرا گفتن برای اینکه انسان موفقی در زندگی باشیم علاوه بر مهارتهای علمی، نیاز به مهارتهای

دیگری مثل مهارتهای اجتماعی داریم که تا حدودی آموزش دادنی نیستند و فرد با تجربه کردن میتواند

مهارتهای لازم را کسب کند.


نظر دوست خوبم زهره عابدینی :

جالبه که بگم همسر منم همین نظر رو داره و میگه بهتره که بچه تو خونه درس بخونه . در عوضش بهش

اجازه بدیم تو اون زمینه که فکر میکنیم استعدادش رو داره تا اونجا که میشه پیشرفت کنه . میگه جو

مدرسه طوریکه بچه ها مجبورن همه دروس رو به یه اندازه بخونن و اگه یه درسی رو هم دوست نداشته

باشن به خاطر حس رقابتی که وجود داره باید براش زمان بذارن. وقتشون الکی تلف میشه .


خوب اگه بخوایم از این جنبه و همچنین از دیدگاه شما که خیلی هم مهمه نگاه کنیم واقعا نرفتن بچه به

مدرسه بهتر از رفتنش هستش . ولی از طرفی هم اجتماعی شدن بچه و سر کله زدن با همسن هاش

ام خیلی مهمه . مخصوصا بچه های ما که یه دونه هستن . برای همین من همیشه مخالف نظرش بودم

ولی بهش فکرم میکنم . 


با مطالبی که اینجا خوندم نظر اکثریت اینکه بچه ها باید برن مدرسه . حالا یه سوالی که برام پیش اومده

اینکه اگه بتونیم این مشکل اجتماعی بودن رو با گذاشتن تو کلاسهای خوبی که براشون انتخاب میکنیم

حل کنیم بازم رفتن بهتر از نرفتنه 

 

و اینهم نظر خودم با خوندن مطالب خوب دوستانم :

پاسخ دوست خوبم خانم زهرا احمدی. :

نظر شما رو صد در صد قبول دارم. اینکه این نظر و سوالی رو که مطرح کردم دلیل بر موافقتم باهاش

نیست. اصلا. مسلما کودک ما به فاکتورها و ابعاد بسیار فراتر از علم و دانش نیاز داره. فاکتورهایی که

پیش زمینه موفقیتهای اتی اون در زمینه های علمیش هم هستن. درست مثل این میمونه که شما

بهترنی گیاه رو از دورترین مکان بیراید و خاک خوب نداشته باشه!!!! تمام درون اون گیاه از بین خواهد

رفت. مطمئنا کودک من به مدرسه دوست یابی ارتباط با همسنها تجربه تلخی و شکست رقابت با

دوستان..باز شدن دید ش نسبت به جامعه و بسیار عوامل دیگر نیاز دارد. اما اینکه این موضوع را مطرح

کردم بیشتر به دلیل نا امن بودن محیط های تحصیلی و نداشتن امکانات ساده از قبیل معلم خوب و

دوستان خوب هستند. من اصلا معتقد نیستم که کودک باید ایزوله بشه و با افراد بد یا دارای اخلاقها و

رفتارهای ناهنجار روبرو نشه. مساله من این هست که چنانچه قرار باشه خلاقیت و داشته ها و علمی

که من مادر در 6 سال براش فراهم کردم به سخره گرفته بشه اونوقت چاره چیه؟؟؟ منظورم از انسانها

ی موفق و زمینه موفقیت اون گستردست. ببینید دیروز نخبه ای رو در اخبار دیدم که کل درسش رو در

منزل خونده بود. اینکه چقدر روابط اجتماعی داشت یا در چه زمینه ای مشکل داشت رو واقعا نمیدونم اما

در علم فیزیک تک بود با 23 سال سن. بچه های اقای مخملباف نمونه دیگرش هستن از این موفقها. در

زمینه هنر. باز اینکه چه خصوصیات منفی و ناهنجاریهایی دارن یا ندارن هم اطلاعی ندارم. در مقابل بچه

هایی رو هم دیدم که تمام مدارس خوب برو رفتن درس خوندن اما اصلا ارتباط اجتماعی خوبی ندارن اعتماد


به نفس ندارن عزت نفس ندارن همیشه تحت فشار والدین هستن . بچه هایی رو دیدم که والدین تمام

دست نیافته های خودشونر و در اونها جستجو میکنن حتی فرصت بازی ندارن بچه هایی خمود و خسته.

واقعا ملاک موفقیت چیست؟ این سوال زهرای عزیز . میتونه در هر زمینه ای موفق باشه. هنر علم..هر

چیزی. 
در مقابل فکر نمیکنم تمام بچ ههایی که مراحل مدرسه رو به موقع و بدون مشکل طی کردن دارای توان

دفاع از خودشون باشن در جامعه. این امر نسبی هست. خیلی افراد هستن که با وجود دوران خوب

تحصیلی موفقیت دفاع از حریم شخصی خودشون رو حتی ندارن. و دلیل این امر رو نداشتن فاکتورهای

مناسب، الگوهای درست نداشتن محیط مناسب در منزل برای رشد خلق و خوی اجتماعی و خیلی عوامل

دیگه. نیمی و در واقع بیشتر خصوصیات مثبت کودک از جمله پاک بودن ، نگاه مثبت به همه چیز ، تلاش

برای رسیدن به ارزوها ، عزت نفس، اعتماد به نفس ، کنترل رفتار ، صبوری ، صداقت ، پشتکار ، روابط

اجتماعی خوب ، قدرت نه گفتن ، قدرت مقابله با مشکلات ، و بسیار بسیاری موارد دیگر همه و همه در 6

سال اولیه کودک بوجود آمده و رشد میکند. توسط محیط منزل وجود مادر اول و بعد پدر آگاه و بعد محیط

سالم مهد کودک. پس کودکی که تمام این موارد را بدست آورده می بایست فقط کمی در محیط مدرسه

خوب و سالم قرار بگیرد و بداند از داشته هایش چگونه استفاده کند. و شاید حتی اگر مدرسه هم نرود به

تمام این عوامل دست یافته است قبلا اما زمینه رشد بیشتر آن برایش مقدور نخواهد بود. منظورم این

است که وقتی مدرسه ای دارای فاکتورهای خوب نباشد چه باید کرد؟ الان مدرسه ای که من برای

دخترم انتخاب کرده ام از دو سال پیش در باره ان تحقیق کرده ام دو مدرسه است. یکی دو زبانه یکی

عادی. هر دو دارای فاکتورهای مناسب. بین این دو نمیدانم چه کنم. در حالیکه هر روز از هر کدام خبری به

گوشم میرسد. میدانید بحث من این است که یک مادر همیشه نگران است. چرا نمیدانم . حس من این

است من احساس باغبانی را دارم که برای گلم هر کاری کرده ام و اکنون باید او را در زمینی بکارم.

نمیدانم چه خوهد شد... نسبی است. حداقل خوشحالم تمام کارهایی که باید در این 6 سال بکنم را

کرده ام تا حد توانم. 

با سهراب عزیز موافقم. تجربه داشتن محیطی خوب دوستانی خوب شیطنت کردن را نمیش.د برای انهایی

که در منزل درس میخوانند فراهم کرد.

تجربه حقوق اجتماعی و مهارتهای اجتماعی در مهد هم صورت گرفته است. من نگرانم تجاربی نادرست

ان داشته ها را خراب کند و شاید هم نگرانیم نا بجاست.میدانم.

خانم صالحی عزیز ممنون واقعا ممنون از مشارکت شما. پاسخ تمام سوالاتتان را بالا فکر میکنم دادم. در

آخر اضافه کنم من به هیچ عنوان موافق مدرسه نرفتن هیوا دخترم نیستم. فقط دوست داشتم سوال کنم

و بدانم دلایل را . دلیل به وجود آمدن این سوال فقط یک ذهن جستجوگر است.

 

........................................................................................................................

دوستان خوبم برام بنویسید آیا موافق این کار هستید. با به اشتراک گذاشتن مطالب شما بعنوان

باارزشترین مباحث روانشناختی که میشه خوند من میخوام باب جدیدی رو به نگاه مادران باز

کنم. امیدوارم

فعلا اینطور و بعد با اجازه شما تمام این مطالب رو بصورت کتاب در بیارم. و لطفا در مورد

مونتسوری هم

نظراتتون رو بعنوان یک مادر برام بنویسید.

خوب باشید.

پسندها (1)

نظرات (7)

مسیحا
1 اسفند 91 21:50
ساحل عزیزم

من واقعا نمیخوام تا یک سال و نیم دیگه به این موضوع مدرسه فکر کنم .

اما اگر نظر صادقانه ام رو بخوای فکر میکنم تو کمی دچار وسواس داری میشی .هیوا و مریمناز و ایکس و ایگرگ از کره ی مریخ که نیومدند , اونها هم بچه هایی هستند مثل n ملیارد نفر زنده روی کره ی زمین . مدرسه خیلی مهمه اما انقدر تمرکز تو روی مسله ی آموزش های هیوا من رو به این فکر میبره که آیا تو راستی راستی خوشحالی؟؟؟


عزیزم پاسخت رو در وبلاگت نوشتم
پریسا
2 اسفند 91 4:20
سحر جون چه پست خوبی .
چقدر نکات جالبی بیان شد. خوبه که ادامه داشته باشه. ممنون


ممنون. ادامه خواهد داشت عزیزم.
نسیبه
2 اسفند 91 13:51
سلام سحرجان.من تجربه ای که خودم در مورد مدرسه خودم داشتمو می نویسم شاید کمکت کنه:من دبستان و راهنمایی در مدرسه عادی بودم امااااااا معلمانم واقعا عالی بودند طوری که بدون تست زدن قبلی دبیرستان نمونه دولتی قبول شدم امااااااا این فقط اسمش نمونه بود معلم ریاضیمون می گفت پول بده آش بخور هرکی می خواد بهش درس بدم کلاس خصوصی باهام بگیره آخه من رشته ام ریاضی بود و همه درسهای ریاضیات این دبیره درس می داد،اما خدا وکیلی همیشه می گفت فلانی رو درس بخون فکرش را بکنید ریاضی رو خوانی شود.... دبیر شیمی اصلا بلد نبود درس بده و قبل از امتحان سوال و جوابو به بچه ها می داد یادم اولین باری که این اتفاقات دیدم اعتراض کردم که ما 20 نمی خوایم می خوایم درسو بفهمیم منو به جرممممممممم اینکه آدم حسسسسسودی هستم و دوست ندارم بقیه 20 بگیرن دقیقا 3 ساعت در دفتر مدرسه شخصیتم لهههههه شد (اخه من رتبه اول مدرسه بودم)ولی بقیه بچه ها خوشحال بودن که نمره غیر واقعی می گیرن ولی من زجر می کشیدم جزوه مدارس دیگررو جمع آوری می کردم و می خوندم.معلم زبانمون بعدها فهمیدم لیسانس اجتماعی داره و... خلاصه همه ازون مدرسه راضیییی بودن الا من چون واقعا ظلم بود معدل های بالا ولیییییییییی علم اندک.کلاسهای ما 12 نفره بود ولی هیچ معلمی با وجدان کار نمی کرد.من از اون موقع تصمیم گرفتم برای مدرسه بچه خودم ان شااله از والدین بچه ها سوال نکنم بلکه خود بچه های مدرسه مورد نظر ببینم محکشون بزنم تکالیفشونو ببینم روش تدریس معلمشونوببینم و بعد قضاوت کنم.من توصیه می کنم با بچه های آن مدرسه ارتباط داشته باش چون والدین فقط 20 های ظاهری رو می بینند و ازش تعریف می کنند در مورد باطن علم بچه هاشون خیلی اطلاع ندارند.ببخشید اگر بد نوشتم دوباره خاطرات بد اون مدرسه برام تازه شد.


سلام دوست عزیزم و ممنون بابتحرفات. اینکاری که میگی خیلی خوبه اما عملی نیست.نمیشه با معلمها حرف زد. نیمشه کادر اموزشی رو از نزدیک دید. با بچه ها حرف زدم میگن خوبه. بچه هارو هم فعلا نمیتونم ببینم. اگر برم زمان تعطیلی بچه های 6 7 ساله چه جوابی دارن بهم بدن. مدیریت اونجا ممکنه برخورد بدی بکنه. اما روش فکر میکنم. ممنونم ازت. بسیار ممنون. چه خاطرات بدی. خوشبختانه مدرسه من اینطور نبود با اینکه دولتی هم نبود.
مریم مامان نورا
2 اسفند 91 16:42
سلام به مامان پر کار

من چند هفته ای هست که خواننده وبلاگ شما هستم و از مطالب مفیدتون بسیار متشکرم

دختر من 25 ماهش هست ومن تا حدودی آموزشهایی رو براش شروع کردم ولی اطلاعاتم در مورد مونتسوری کم هست می خواستم خواهش کنم چند کتاب مفید در این رابطه و نحوه آموزشهاش که به زبان فارسی (ترجمه) باشه بهم معرفی کنید


سلام مریم عزیز و خوش امدی دوست خوبم. متاسفانه کتابهایی که رو شمونستوری رو کامل توضیح بدن اصلا وجود نداره اونهم به زبان فارسی. منتظر باش کتاب من بیاد بیرون برات میفرستم عزیزیم
حسنا
3 اسفند 91 11:17
ساحل عزیز این متن تو وبلاگ پسرم نوشتم گفتم شاید بدرد تجربه های مادرانه بخوره راستی خوشحال میشم اگه به وبلاگ پسری منم بیای

لینک دوستان که حسنا وایلیا عزیز مال وبلاگ قبلی من است لطفا اصلاحش کن
**************************

وقتی با بـــــــــوس فـــــــــرزندت از خواب بیدار می شی

وقتی با خنـــــــده فـــــــــــرزندت خواب از سرت میره

وقتی فرزنــــــــــدت خوشحاله که مامان امروز کنارشه

وقتی خبری از پرستار نیست

وقتی صبح فرزنــــــــدت اسباب بازی هاشو میاره

وقتی پاهاشو دراز می کنه میــــگه مامان اتل

وقتی از خوشحالی دوباره بوســـه بارونت میکه

اما

مامان شتاب داره که باید برســـه به اداره

پرستارش در می زنه ومیـــاد تو خونه

مامان مانتو میپوشه و...



اونوقت هست تمام شادی فرزندت از بودن با تو میشه اشک های حلقه زده تو چشم های نازش وگریه وچسبیدن به تو که یعنی مامان نرو



اما مامان باید بره ....

میشد امروز روز خوب شادی بود برای فرزندم اگر من کارمند نبودم...



عزیزم عالی بود و بسیار خوش نوشتار. حتما میذارم.ممنون

مامان شراره(راحله عباسی)
18 شهریور 93 9:00
منم خیلی به این موضوع فکر می کنم و موافقم . مدرسه اطلاعات بسیار محدود و غیر عملی رو یاد میه و ارزش علم رو در عمل کمتر نشون می ده بیشتر آموزش ها بر پایه ی حفظ کردن همین و بس . وای که تو خونه چقدر شیرین تر می شه از دینی ساده ی مدرسه کلاس فلسفه ی جذاب و کاربردی راه انداخت. کلاس ریاضی رو میشه به آزمایشگاه برد و.... ولی حیف که پسرم یه دونه اس و تو شهر غریب به اندازه کافی حوصله اش سر می ره (من سنقریم از شهرستانهای کرمانشاه به خاطر کار پدرم به شیراز اومدیم و الان به خاطر شغل همسرم فعلا ارسنجان استان فارسم). به نظرم اگه می شد چند تا دوست یا افرادی که باهم کنار میان بچه هاشون رو دور هم جمع کنن و درس بدن فوق العاده می شد واسه شما فکر کنم موقعت همچین کاری باشه آخه به نظرم دوستان خوبی داشته باشید که بتونن همکاری کنن. این جوری اون بعد اجتماعی هم یه جورایی اثرش کمرنگ می شه یه جور کلاس خصوصی مامان تدریس
ساحل
پاسخ
مدرسه در خانه خیلی از موقعیتهایی رو که کودک باید باهاش روبدو به رو از بین میبره و رویارویی با سختی های اجتناعی و بهصوص اموزش گروهی و روابط اجتناعی و رقابت رو کم میکنه.برای همین لازنه با تمام مشکلات بره مدرسه
خانواده من
14 اردیبهشت 94 16:42
دوست من تازه با وبت آشنا شدم ..البته این پستت مربوط به سال 91 هست و فکر میکنم نظرت تغیر کرده باشه..دوست دارم در مورد عقیدت نسبت به درس خوندن کودک در منزل حالا بگی چطور فکر میکنی؟ پسر من 5 سالو 10 ماهش هست (در ریاضی بسیار عالیست و کتاب های سال اول رو راحت حل میکنه)به خاطر کار همسرم خارج از شهر خودمون هستیم و به همین علت چون پسرم نیمه اول به دنیا اومده قصد کردم در سال دیگه ثبت نام کنمش اما نمیدونم بعد چه کار کنم ؟آیا بلاخره به همین مدارس ساده در این شهرستان کوچک بفرستم ... راستی دوست من آیا اجازه هست از مطالبت در مورد روش مونتسوری کپی کنم؟
ساحل
پاسخ
سلام عزیزم. بلی میتونید استفاده کنید البته با ذکر منبع. نه من موافق مدرسه در خانه نیستم. مدرسه حتا شاده ترینش تاثیر بی حدی در ارتباط اجتماعی کودکان داره. ضمن اینکه در مدرسه نکات بسیار زیادی رو یاد می گیرن که فراتر از حل مسایل ریاضی هست. موفق باشید.