آموزش خواندن پیش از دبستان خوب است یا بد ؟
فکر می کنم بعد از داشتن یک سال پربار و درگیری با مساله ی خواندن و نوشتن و ورود به سیستم آموزش و پرورش ، اکنون می توانم درباره ای این پرسش که ذهن بسیاری از والدین را به خود مشغول داشته صحبت کنم.
من تراشه های الماس را از سن 4 سالگی برای هیوا شروع کردم تا مرحله ی دوم بسیار خوب پیش رفتیم اما بعد هیوا از خواندن و کتاب دور شد. با این مساله مواجه شدم که شناخت تصویری حروف الفبا نخواهد توانست توازنی بین آواها و نشانه ها به وجود بیاوورد. به وضوح می دیدم کودکم فقط شکل کلمه را حفظ کرده و جچنانچه شکل عوض شود او هم قادر به خواندن نخواهد بود. کم کم به این فکر افتادم که لزوم توانایی خواندن پیش از مدرسه چیست ؟ بلی توانایی خواندن چنانچه بالقوه در وجود کودک باشد نیازی به آموزش ندارد و یکی از نشانه های نبوغ آموزشی است. اما من به دنبال نخبه پروری نبودم. بعد از مدتی تحقیق با بسته های "آواورزی با سبیلک " و " الفبا ورزی با آقا کلاغه " کاری از اقای محمدی یکی از برترین نویسندگان و مبدعان روشهای نوین آموزشی در زمینه ی ادبیات کودک و نوجوان آشنا شدم. بسته ی اواورزی همان چیزی بود که می خواستم. فقط اشنایی با آواها و کم کم حروف به شکل تصویری و نه کلمه و بر پایه ی روشهای آموزش و پرورش. البته ترجیح دادم خواندن را کاملن قطع و فقط به پرورش قدرت کتاب خوانی ، شوق مطالعه و دوستی با کتاب بپردازم.
در کنار آن ترجیح دادم از فرصت های کودکی هیوا برای شادمان تر بودن وی آزاد تر بودن و دوزبانه کردن او استفاده کنم چون بهترین سن برای زبان دوم زیر 6 سال و بخصوص زیر 4 سال است.
بسیار می شنیدم و می خواندم که سیستم آموزش و پرورش و خواندن و نوشتن بسیار تغییر کرده و اصلن شبیه به سیستم های حتا مشابه نیست. دغدغه های مادر تمامی ندارد....
اکنون بعد از گذراندن یک سال تحصیلی هیوای من تمام حروف الفبا و فارسی کلاس اول را تمام کرده و یک کودک هفت ساله ی با سواد است. در مدرسه ی او هستند کودکانی که قبلن آموزش دیده اند اما با جرات می توانم بگویم از نظر میزان موفقیت هیچ تفاوتی با کودکی که زیر ساختها و پایه ی مهارت آموزی ها و اشتیاق به خواندن وی در کودکی تقویت شده باشد ندیدم و حتا انگیزه و شوق هیوا و مانند هیوا ها را بسیار بیشتر دیدم.
روشهای تدریس معلم ها به طور کلی تغغیر کرده حتا نام حروف الفبا نام نشانه ها و آواها و روش تدریسشان. کودکی که در زمین کودکی با کتاب اشنا شده و همراه شده است برای دانستن انچه در کتابهایش نوشته تلاش بیشتری می کند و این باعث می شود بسیار سریعتر نشانه ها یا همان " الفبا " را بخواند و یاد بگیرد. در زمان تدرس حروف عربی مانند ع غ ص ض ط ظ ذ او بسیار دقیق تر تفاوت بین این کلمات را در موقعیت های متفاوت درک میکند. در کل هیوا بسیار شمرده و راحت کتاب می خواند. کتابهایی با خطوط ریز و خوشنویسی شده که نوشتار کودکان دبستانی هم بسیار متفاوت شده است. روی زیبا نویسی بسیار تاکید می شود و خوشبختانه دخترک ما خطی زیبا دارد.
در کل آموزش پیش از دبستان را در مورد خواندن مناسب نمی دانم.
و توصیه میکنم اجازه دهید کودکانتان به دور از روشهای شیچیدا و گلن دومن و هزار مورد دیگر و درگیری دغدغه های مادرانه تان با این روشها، تنها بازی کند و بازی کند.
هنوز با این مشکل مواجهم که هیوا دوست دارد بازی کند و شیطنت چون زمانهای زیادی را در کودکیش بجای بازی آموخته. مطمینا اگر آن زمان کسی بود تا راهنماییم کند شاید من هم این راه اشتباه را نمی رفتم. خوشحالم که اکنون برعکس والدینی که هر روز میبینم چقدر به بچه ها یشان برای درس خواندن و بهتر بودن و نمره ی برتر در همین سال اول فشار می آورند نیستم. مادرانی که برای یک امتحان ارزشیابی دیکته یک هفته تمام تمام روشهای دیکته گویی را بکار گرفته و برای یک علوم ساده کودک را به بحث رقابتی ناسالم می کشانند. کاش یاد می گرفتیم بینش بر دانش مقدم است.
بقول مشاور مدرسه ی هیوا همین کودکانی که از نظر والدینشان کامل و درسخوان هستند وقتی بحثی بر سر کلاس آورده می شود قادر به بیان یک جمله ی احساسی یا شرکت در بحث نیستند .
برای تمام کودکان شادی ارزو می کنم.