هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

هیوای آسمانی من

دلنوشته ي من

1396/5/27 16:05
نویسنده : ساحل
1,598 بازدید
اشتراک گذاری


يك روزهايي در زندگي ادم هست كه همه چيز سياه و افسرده و ناراحت كننده هست. وقتي فكر مي كنم چه ضربه هايي از اعتمادهاي بيهوده ام به ادمهاي بيهوده خورده ام ، چه تهمت ها كه بعد از لطف و محبتهايي كه كردم شنيدم ، چه لحظه هايي از عمرم را براي افرادي كه ذره اي ارزش حتي يك روز دوستي را نداشته اند صرف كرده ام ، از خودم انقدر متنفر ميشوم كه حد ندارد.
جالب اينجاست كه ادمهاي زندگي من هميشه خود را محق ميدانند. كه خوبي كرده اند و من نديده ام. بگذار فكر كنند و خوش باشند. كه هميشه مقصر نيستند.

در همين وبلاگ خاطراتي دارم كه چقدر از كشورم گريزانم. روز به روز حس گريزاني ام بيشتر مي شود. خوشحالم تصميمم براي رفتن از ابتدا درست بوده. ادمهاي اين زمانه را بايد گذاشت كنار.

و رفت. بدون هيچ خاطره اي.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)