هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

هیوای آسمانی من

باران من....

1390/9/1 11:41
نویسنده : ساحل
1,852 بازدید
اشتراک گذاری

تو هستی و من هستم و باران.....تو خوابی و من هستم و طراوت....تو میخندی و من هستم و جوانی....تو می گریی و من هستم و کوهی از درد....تو روی برگها راه میروی و حرف میزنی و من هستم و پروازی سبک...تو به من میگویی دوستت دارم و من بغض سنگینی را فرو میدهم...تو تمام باور و اقتداری و من ناباور از اینهمه بزرگی و رشد تو....من به دستهایت نگاه میکنم و حرفهایت و صدایت و نمیدانم زمان چگونه تو را از من میدزدد.....چقدر زود بزرگ میشوی هیوا......از شاخه های تن من تاب میخوری و بزرگ میشوی...از وجود من بزرگ شو دخترم.....از من هر چه میخواهی بگیر هر چه دارم...هر چه داشته ام و خواهم داشت...و سپید و زیبا بزرگ شو....و همینگونه بمان کنارم....تا بارانها و پاییزهای سالهایی که تو بزرگی و من کوچک.....و آن گاه قول بده دردها...خستگیها و جوان نبودنهای مرا تحمل کنی....نمیخواهم ارزش زحمتهایم را بدانی نمیخواهم برایت تکرار بی سود باشم...فقط کنارم بمان و بگذار از دور نزدیکترینم باشی. عزیزترینم زیباترینم..شیرینترینم....تنها امیدم..تنها دخترم....دوستت دارم. وجود بی نهایت مادر ..دوستت دارم...

روز بارانی در طبیعت....

پسندها (1)

نظرات (11)

مسیحا
4 آذر 90 17:41
دلم چه تننننننننننننننگ شده براتون


خوش بحالت تکه سنگ
که نداری دل تنگ.

ما هم همینطور. کاش میومدی شیراز.
فرسا
7 آذر 90 11:57
سلام دوست خوبم
من همیشه مطالب وبلاگ شما رو می خونم و لذت می برم.متنهای دلنشین و شیوای شما فریاد عشق ، محبت و صداقت بی ریا است.منهم از صمیم قلب دخترم رو دوست دارم و با تمام وجود تلاش می کنم مادر و همسری شایسته تربیت کنم و براش تو دفترش از زمانی که در وجودم بود می نویسم .قسمتهایی ار مطالبتون فوقالعاده بود می خوام اگه اجازه می دهید توی دفتر دخترم بنویسم.کنار دختر زیباتون همیشه سلامت وشاد باشید.


فرسای عززی. خوشحالم از محبت و مهروبنیت عزیزم. حتما میتونی بنویسی نوشته هارو. منهم 6 تا دفتر دارم طفلک هیوا چقدر نوشته داره بخونه بزرگ که شد. بزرگترین وظیفه ما مادرها دوستی و همراهی با بچه هاست و تربیت کودک دشوارترین کار دنیاست. برات ارزوی موفیت میکنم.

نیلوفر(فرح) مامان آوا
9 آذر 90 14:54
قربون ژست کوچه باغی پاییزیت دختر نازم. مثل ماه میمونه این بچه هوش و درک و ذکاوت از تمام صورتش میباره. سحر جون صدقه کنار بذار و اسپند دود کن لطفاً. الهی همیشه سایه تون بالا سرش باشه و شاهد موفقیت های پی در پی ش باشید.


مرسی عزیزم. حسابی خجالتم دادی.....بخداااااااااا...در کنار شما دوستان خوبم.
مامي هليا
20 آذر 90 13:22
خانوم خانوما نگفتي مي ره مهد.حتما" مهد خوبي بايد باشه.انشالله مراحل بالاترش رو ببينيم.سيندرلاي ما خيلي خانوم شدي. چه ماماني .چه دختري.


مرسی دوستم. اره میره مهد. از مهر رفته. مهد عالی هست. ایشالله همیشه شاد باشید. می بوسمتون.
نسیم
21 آذر 90 4:34
سلام سحر جون
بی نهایت زیبا و دلنشین نوشتی دوست خوبم
دلم واسه وبت تنگ شده بود


نسیم جان. مرسی مثل همیشه بهم لطف داری. منم دلم برای خودت و گل نازت تنگ شده. مراقب خودتون باشید.
سودابه
23 آذر 90 7:57
چه جای باصفایی ! چه دختر خانم خوشگلی ! چه مامان خوش شانسی که چنین دختر خوبی داره !


مرسی سودی جون. شرمندم میکنی با حرفای خوشگلت. ممنون
مجید
22 اسفند 90 12:22
رنگ رخساره خبرمیدهدازسردرون...ازتصویرزیبای دخترتون وخصوصاازعمق نگاهش میشه فهمیدکه خیلی ازسن خودش جلوتره وفهمیده هست ارزومیکنم که همیشه قدرمحبتهای مادرش رابدونه حتما همینطوره...مطمینم



ممنونم. از اینکه اینقدر وقت گذاشتید برای هیوای من متشکرم. بله همینطوره. دختر بزرگ و بسیار فهمیده ای هست. متشکرم از شما دوست عزیز.
فروغ
24 اسفند 90 16:16
سحر عزیزم...تازه امروز این وبلاگ زیبا رو پیدا کردم و چقدر لذت بردم از این متن..واقعا بهتون به خاطر این قلم زیبا تبریک میگم..من که بارها خوندمش و هر دفعه هی گریه کردم


ممنون فروغ عزیزم. نمیخواستم ناراحتت کنم عزیزم. سالهاست مینویسم از وقتی هیوا اومده بیشتر و بیشتر. مرسی از تو
فروغ
24 اسفند 90 16:19
سحر عزیزم..امروز تازه این وبلاگو پیدا کردم...چه متن زیبایی و تبریک میگم واسه این قلم زیبا


ممنون که اومدی به وبلاگ هیوا. باعث افتخار ماست داشتن تو در این صفحه. ممنونم دوستم.
مونایی
17 اسفند 91 15:30
جوان نبودنهای مرا تحمل کن .

چقدر دلم گرفت .
دلم گرفت چون خودمم مدام به اون روزها فکر می کنم ........


عزیزمی تو مونا جانم )) وقتی به اون روزها فکر میکنی بعدش حتما به این فکر کن که یک مادر که روحیه متفاوت و شاداب و جوان داشته باشه در این مملکت ما سخته اما دست یافتنی. پس سعی کن همیشه بروز ، مطلع و درونا جوان بمونی. سن یک عدده مهم این هست که تو احساس کنی چند سالته همیشه.
مونایی
20 اسفند 91 1:36
ممنونم سحر خوبم برای پاسخت .


خواهش میکنم دوست عزیززززززززززززززم.