هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

هیوای آسمانی من

سردرگمی

1391/11/30 9:51
نویسنده : ساحل
1,727 بازدید
اشتراک گذاری

از دیشب تا امروز خود امروز که هنوز ظهر نشده در فکرم. نمیدونم این فکر و خیال چرا دست از سرم

برنمیداره. دیشب تصادفی در اخبار شبکه های خودی :))) خبر مربوط به نابغه 23 ساله رو خوندم. پسری

که در سن 23 سالگی مشغول تحصیل در رشته دکترا در رشته ای عجیب در فیزیک بود که بخدا اصلا

نفهمیدم چی بود :)))) 3 سالگی رفته بود مدرسه و 6 سالگی تموم کرده بود دوره  دبستان رو و

میخواست مثل انیشتین بشه. چقدر ساده بود چهرش. نکته جالب نابغه بودن نبود یا اینکه از همون لحظه

بگم خوش بحال مادر و پدرش نه نکته مهم این بود که تمام تحصیلش رو تا دبیرستان رد منزل انجام داده

بود. کلا مدرسه نرفته بود. جالب تر این که در اطلاعات اخیرم نیم بیشتری از بچه های نخبه و نابغه و کلا

متفاوت از هر لحاظ اصلا مدرسه نرفتن!!!! در خونه درس خوندن. توسط پدر و مادرشون. نکته مهم تر اینکه

از دیروز با صحبتی که با دوستم داشتم نسبت به تمام مدارس بدبین شدم. قبل از اینکه این خبر رو ببینم

اصلا. نمیدونم چرا هر مدرسه ای رو انتخاب میکنم یک تم منفی ازش میبینم. مدرسه مهر تابان میخواد یک

دوره یا بهتر بگم شعبه مخصوص بچه هایی احداث کنه که والدین اونها  متولد خارج از کشو هستن!!!! با

شهریه 6 میلیونی و روزی 6 ساعت زبان انگلیسی کار کنه 3 ساعت فارسی. نه اینکه این نکته بسیار

مسخره این مدرسیه برام جالب هست و علت نگرانیم نه اصلا...این کارها فقط و فقط برای خالی کردن

جیب یک مشت مادر و پدر غیر آگاه و چشم و همچشم بین هست که فکر میکنند اینطوری بچه هاشون

متفاوت میشن و خدای زبان!!! حال اینکه نابغه رو دیدیم دیشب کلا زبان رو از همون 3 سالگی با کمترین

زمان خونده بود. مساله من اینه که با این کار تمرکز مدرسه از روی قسمت اصلی که بچه های معمولی

هستن برداتشه میشه و معلمهای خوب رو به گفته خودشون میذارن برای اون بخش. نگرانم که خوب

بهشون رسیدگی نشه. چه از نظر زبان چه فارسی. برای همین بسیار مردد هستم در حال حاضر. موندم

بین این مدرسه و یکی دیگه. که البته در مورد اون هیچچچچ شکایتی نشنیدم و تنها مشکلم این هست

که دو زبانه نیست. وقتم کمه برای انتخاب. چون باید اسمش رو رزرو کنم و هر دو جا میکنم. واقعا چرا باید

اینهمه تبعیض در مملکت ما باشه. و من مادر ندونم کجا رو باید انتخاب کنم. اگر مهرتابان همچین کاری

بخواد بکنه و بچه ها اونطوری که باید نباشن من دوباره باید هیوا رو سال آینده ببرم جای دیگه. نمیدونم

فکر میکنم کاش خودم باهاش کار میکردم و مدرسه نمیرفت....نمیدونم. واقعا نمیدونم......

پسندها (1)

نظرات (5)

حسنا
30 بهمن 91 10:43
ساحل جون کلی برات نوشتم یهو اینترنت قطع شد پریدن

ساحل جون قصش این بود که شما که خیلی خوب برای هیوا گلی وقت می زاری واین خیلی قابل تحسین وزمانیکه خودت داری اینقدر خوب با هیوا کلی ربان یاد می دهی وشرایطش هم داره که بدون فشار زبانش کامل بشه چرا اصرای به مدارس دو زبانه داری به نظر من وسواس روی مدرسه هیوا گلی نداشته باش بی خیال هم نباش
گاهی بچه ها زمانی با بچه های عادی باشن با یه دید بهشون نگاه بشه نه نگاه به جیب پدر ومادرشون کنن متوجه علایق استعداد ها وخدا ی نکرده مشکلاتشون میشم
خواهر زاده من کلاس اول تو یه غیرانتفاعی مثلا خیلی خوب بود جایی که معلم کلاس اولش واقعا براشون وقت میزاشت اما خیلی تکلیف داشتن بعد به همین دلیل خواهر زاده ام رو اوردن مدرسه دولتی سر کوچه اما اینجا از همون هفته اول معلمش شروع کرد به غر زدن که نرگش بازیگوشی می کنه درس گوش نمی ده املاش ضعیفه و ... بعد پیگیر کارش شدن متوجه شدن بچه پیش فعالی شدید داره
مطمئن هستم هیوا گلی هر جا باشه می تونه موفق باشه واین ارزو هر مادریست
راستی تو شهر ما نه از این مدارس انچنانی خبری هست ونه از این اموزش ها خواهرم هم تو یه شهر دیگس در ضمن یکی از معلم های شهرما خیلی ذوق هنری داره تو یکی از روستاها تدریس می کنه ادرس وبلاگش را برات میزارم کلاس درسشو ببین خیلی قشنگه ...
http://sabasol5.blogfa.com/post-117.aspx


ممنون عزیزم. درست میگی. حتما وبلاگ رو میبینم. علت انتخاب مدرسه دو زبانه دقیقا همین هست که گفتی. نمیخوام دیگه خودم با هیوا زبان رو کار کنم چون مشغول یاد دان به بچه های دیگر هستم و معتقدم انچه باید در پایه براش انجام بدم انجام دادم باید خودش بره دنبال ادامه اون. ممنون عزیزم.
یک دوست
30 بهمن 91 14:02
سحرجونم خیلی درکت کردمممممممممم چون قبل از وبلاگ شما وبلاگ دوستی رو دیدم که کلی برا بچه اش هزینه کرده بود ولی من نمی تونستم حتی 1/100 اونو هزینه کنم کلی توفکر رفتم قلبم به درد اومد از درون گریه کردم چون دخترم واقعا باهوشه ولی امکاناتش کمه.یک کارمند ساده با کلی کرایه خونه و... چقدر براش می مونه که به بچش برسه ؟؟افسوس.خیلی دوست دارم خیلیییییییییی.


دوست خوبم از اشنایی با شما خوشوقتم. اصلا نگران نباش. با ساده ترنی چیزها میشه بهترین کارهارو کرد و اصلا نیازی به خرج اضافی نیست. اصلا. منهم خیلی دئستت دارم عزیز. بزودی کتاب مونتسوری رو میذارم اینجا برای دوستانی که دوست دارن و تمام روشها رو با ساده رتنی چیزها میتونی انجام بدی. موفق و شاد باشی.
مامان سارا...(دردونه جون)
30 بهمن 91 20:30
سلام عزیزم
نگرانیت به جاست اما اون نابغه ای هم که تمام تحصیلش و در محیط محدود خانه انجام داده به نظرت احساس رضایتمندی و خوشبختی داشته و اون بعد هوش هیجانی و هوش اجتماعیش در این محیط محدود بدور از ارتباطات اجتماعی درون گروه به حد مطلوبی رشد کرده؟
شاید از نظر علمی رشد فوق العاده ای داشته باشه ولی از یادگیری مهارت های اصلی برای زندگی اجتماعی محروم شده.

ع

امیدوارم مدرسه ای که درخور استعداد های هیوا جون باشه و خیرش درش باشه را پیدا کنی


عزیزم باهات موافقم. اصلا منظورم این نبود که هیوا رو ایزوله کنم در منزل اصلا )) فقط دوست داشتم بدونم نظر همه چیه؟ در تجربه های مادرانه نظرتون رو مینویسم با ذکر نام عزیزم متشکرم زهرای عزیز

نسيم مامان پانيذ
30 بهمن 91 21:51
سلام عزيزماز ديد گاه بنده حقير خيلي نكته بين نباش هيچ جا كامل نيست هر جايي كه بري يكسري نقص وجود داره بايد پذيرفت همين . و بعدشم خدارو شكر كه هيوا از هر لحاظ خودش فهميده و باهوشه و بهترين ميشه در نوع خودش ...


شما بزرگی و بزرگوار )) میدئنم ممنون از حرفای خوبت. میبوسمتون
مامان
1 اسفند 91 0:48
سلام ساحل جان این بد بینی از اثرات دانش و اطلاعات زیاد راجع به بچه هاست و مدرسه ها من هم این مشکل رو دارم نسبت به مدارس بد بینم مثل شما هم مونته سوری خوندم در نتیجه به مهد کودک هاهم بد بینم



سلام عزیزم. بلی همینطوره. خوشبختانه مهد هیوا خوبه. امیدوارم مدرسه ش هم خوب باشه. نباید زیاد بدبین هم باشی عزیزم اصلا.