هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

هیوای آسمانی من

لزوم قانون

1391/10/20 11:45
نویسنده : ساحل
1,389 بازدید
اشتراک گذاری

وجود این قوانین و کلا باید و نبایدها به دنبال نحوه اجرای انها نه تنها محدودیت و سختگیری نیست بلکه به بهتر شدن روابط والیدن و فرزند و نظم خانواده نیز کمک میکند. اینکه فکر کنیم برای هر چیزی که قانون میگذاریم بچه را دچار اجبار و اصرار در انتخاب ما میکند نادرست است. چنانچه کل افراد خانواده به قوانین پایبند باشند و همگی در اجرای ان بکوشند و بر سر اجرای ان تفاهم داشته بانشد کودک را در محیطی امن و منظم بزرگ میکند که هر چیزی در هر جا دارای نظم درونی و بیرونی است. 
برای داشتن نظم ابتدا باید از خودمان شروع کنیم . قوانین میتوانند به چند دسته تقسیم شوند : 
قوانین خواب 
. پیش از خوب 
. پس از خواب 

قوانین بازی 

قوانین نظافت 
.نظافت شخصی 
.نظافت اتاق و محیط زندگی 

قوانین زمان غذا 
.پس از شروع غذا 
.در حین خوردن غذا 
.پس از اتمام غذا 

قوانین میهمانی 
. پیش از میهمانی 
. در حین میهمانی 

. قوانین دیدن تی وی و گوش کردن به اهنگهای صوتی 

قوانین آداب معاشرت 

قوانین کتابخوانی 

. اینها بطور مجموع و کل قوانیین است که ما بطور معمول در خانه داریم. خود من و قوانینی که میبایست در هر خانه ای وجود داشته باشد برای تمام افراد خانواده. چنانچه پدر و مادر خود به این اصول پایبند نباشند حتی یک بار نقض اینها باعث هرج و مرج در رفتار کودک خواهد شد. در ابتدا شاید این قوانین سخت و طاقت فرسا به نظر برسند اما برای هر یک از این حدود نحوه اجرایی وجود دارد و برای نقض هر کدام تنبیه بخصوصی. و همینطور برای هر سنی این نحوه اجرا کاملا متفاوت می باشد. چیزی که در این میان مشابه است لزوم اجرای قانون از ابتدای نوزادی است. 
قوانین خواب : 

برای زمان خوابیدن نحوه خوابیدن چگونگی خوابیدن قانون وجود دارد. 
قبل از خواب : خوردن شام یک ساعت پیش از زمان خواب ، اتمام بازیهای حرکتی و شلوغ ، دعوت به آرامش درونی توسط خاموش کردن تی وی ، نوازش موها و لمس بدنی ، دعوت به انجام نظافت شامل مسواک و شستن دستها ، تعویض لباس ، خوردن آب یا شیر ، گفتن شب بخیر ، خواندن کتاب ، لالایی و خواب. 

هر مادری بر حسب علاقه میتواند مورادی را اضافه یا کم کند. قوانین شخصی خود من...پس از خاموش شدن چراغ حرف نمیزنیم....آب نمینوشیم. تحت هیچ عنوان درب اتاق را باز نمیکنیم. هیوا میتواند به ارامی بار یخود اواز بخواند یا قبل از خاموش شدن چراغ با من صحبت کند که بیشتر بروز احساسات عاطفی در همین هنگام است و در این لحظه میتوان بسیار روی هوش عاطفی کودکان کار کرد با حرف زدن . 

قوانین پس از خواب 

گفتن صبح بخیر..بیرون امدن از رختخواب...شستن صورت و مسواک زدن...پوشیدن لباس و اماده شدن برای رفتن به مهد. 

باز هم تفاوت وجود دارد. 
به مرور تمامی قوانین را مورد بررسی قرار میدهیم. 

خوب باشید

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مصی
20 دی 91 22:04
من خیلی معتقدم که بچه قوانین با الگو برداری از والدینش یاد میگیره. مشکل من سر نقض قوانینه که باید اون هم ابتدا خودمان رو درست کنیم.


دقیقا همینطوره. این بحث رو ادامه میدم.
نسیمه
26 دی 91 8:19
سلام ساحل جون.ممنون از وبلاگ بسیار خوبتون.ساحل جون دختر من 2.9 ساله است از 1.5 سالگی تا کنون وقتی می ریم مهمونی یا مهمونی می آد خونمون وقت خداحافظی کلی گریه می کنه و تا دو سه روز بهانه گیری و می گه دلش برا اون شخص تنگ می شه. البته وقتی علاوه بر من و باباش شخص دیگری باشه می گه فقط با اون دوسته با من و باباش قهر می کنه و همممممممممممه کاراشو باید اون نفر انجام بده من یکم نگرانم.در ضمن ما خیلی کم مهمونی می ریم و مهمون می گیریم شاید سه ماه یکبار خواهرم بیاد خونمون و روز بعدش بره چون خانوادم شهرستانن.اما خونه مادر همسرم هفته ای یکبار می ریم و همش به دخترم می گه وقتی تو می ری من همش گریه می کنم بنده خدا 80 سالشه نمی شه بهش تذکر بدم و دخترم مدام می پرسه الان مامان بزرگ داره گریه می کنه .ممکنه به خاطر رفتار مادر همسرم باشه/؟؟؟؟یکجورایی رو مخ دخترم کار می کنه که همش می گه بریم اونجا و وقت برگشتن با دردسر می آرم با خودم م گم شاید دخترم عذاب وجدان می گیره که مامان بزرگشو تنها بذاره؟؟؟و مساله دیگه اینکه همسرم بسیییییییییار مرتب و منظمه که من خودم به زور تحمل می کنم مثلا نقاشی دخترمو می زنم به دیوار اتاقش یا به کمدش همسرم اونو می کنه یا دایم بهش تذکر میده فلان کار نکن نخاعت آسیب می بینه فلان کار نکن مسموم می شی ونقاشیهاتو نچسبون خونه نامرتب می شه و.....ممکنه رفتار دخترم بخاطر سخت گیری بیش از حد باباش باشه؟؟؟؟چونکه خود من با اینکه 30 سالمه از این همه سخت گیری رنج می برم و بعضی وقتا واقعا افسرده می شم.د ضمن همسرم راضی نمی شه بریم مشاوره و من از شمای مهربون کمک و راهنماییی می خوام.مررررررررسی.راستی من در خلوت خودم با شما خیلی درددل می کنم با اینکه شمارو ندیدم ولی همیشه فکر می کنم منو خیلی درک می کنید و شاید ساعتها با شما در درون خودم دردل می کنم بعدش سبک می شم خیلی دوست دارم دوست ندیده و ناشناس من.


سلام نسیمه عزیزم. اول بگم من اصلااااااااااااااا لایق اینهمه مهر و محبت تو نیستم ممنونم و این وظیفمو سنگینتر میکنه. به نظرم باید با یک مشاور صحبت کنی. داشتن یک بچه این سنی این نظمها رو نمیپذیره. این سخت گیری هست نه نظم و باعث میهش دخترت احساس ارامش نکنه. در مقابل من اگر بودم دخترم رو کمتر به منزل مادر همسرم میبردم. چون مسلمه که وسواس جدایی اون بنده خدا روی دخترت خیلی تاثیر میذاره و همش فکر میکنه اون در حال گریه هست و نباید تنهاش بذاره و اگر روزی از دنیاب ره خدایی نکرده خیلی خیلی اذیت میشه. همسرت باید بدونه نباید حساسیت زاید داشته باهش چه روی مسائل بدنی و سلامتی چه نظم و این حرفها. اگر هم همسرت نمیان تو خودت با یک مشاور صحبت کن عزیزم. امدیوارم موفق بشی دوست خوبم. باز هم سوالی بود من هستم .
یاس
26 دی 91 8:40
سلام ساحل جون من زمان غذا خوردن دخترم ساعت کوک می کنم نیم ساعت و می گم اگه تا زمانی که ساعت زنگ نزده غذاتو خوردی بعدش می تونی فلان کارو انجام بدی وواقعا اگر نخورد اجازه اونکار بهش نمی دم به نظرت کارم اشتباهههههههههههه؟؟؟؟؟؟آخه اگر این کارو نکنم دو سه ساعتی غذا خوردنش طول می ده وسطش بازی می کنه مخصوصا ناهار که ساعت 12 باید ببرمش مهد.اگر ناهارشو بذار مهد نمی خوره یا ساعت 3 یا 4 می خوره دیگه شام نمی تونه بخوره و دیگه اینکه معمولا ساعت 10 بیدار می شه و صبحانه هم نمی خوره من ساعت 10.30 ناهارشو بهش می دم و می دونم گرسنه هست با وجود این قانون می خوره در غیر اینصورت نه دخترم 2 سالو 10 ماهشه.ممنون می شم راهنمایی کنید عزیزم.


سلام عزیزم. در مورد غذا باید کمی رعایت بچه هارو کرد. بچه ای به سن دختر ناز تو ممکنه و باید زمان بیشتری خوردن غذاش طول بکشه. دوم اینکه زمان خوردن ناهار باید ظهر باشه نه 10 و نیم صبح. حتی اگر مجبور بشی ناهارشو در مهد بدی و شام رو ساعت 7 بخورید. اینطوری خیلی خیلی بهتره در روند رشدش. میتونی ساعت 10 و نیم صبحانه بهش بدی میدونی که صبحانه و تغذیه اوم و چیزهایی که بهش میدی خیلی مهم هستش و حذفش میتونه خیلی اثرات منفی داشته باهش. پیشنهاد من اینه که اول زمان 1 ساعت رو برای غذا بهش بده و هرگز بهش نگو اگر تو این تایم نخوری فلان کارو نمکینم یا میکنم. ع=غذا یک چیز لازم هست باید در زمان خاص خورده بشه فقط به این دلیل که بدن به غذا نیاز داره همین. من به هیوا 45 تا 1 ساعت وقت میدم دیگه چه برسه به دختر کوچولوی تو. و اصلا نباید بهش بگی زود باش عجله کن. همین 1 ساعت کافیه و نه با ساعت فقط قبل از موعد بهش توضیح بده دیگه میخوام غذارو جمع کنم. دوم اینکه صبحانه رو حذف نکن حتی اگر مجبور بشی در مهد غذا بهش بدی. میتونی شام رو کنار هم و خیلی زودتر بخورید. موفق باشی.