هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

هیوای آسمانی من

گرفتاری

1391/4/12 18:07
نویسنده : ساحل
1,282 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی وقت از آخرین مطلبم میگذره. دوران بسیار سختی داشتم. از نظر پر کاری البته. دخترکم زیاد کنارم نبوده و بیشتر اوقات در راه آپارتمان جدید و دکوراسیون و تعویض مصالح بودم. از اونجایی که بیشتر مسوولیتها با خودم هست همسرم بیشتر هیوا خانوم رو نگهداری کرده و من حسابی مرد شدم. علاوه بر اینها دوران کار آموزی رو در مهد پشت سر گذاشتم. و دوره دوم مونتسوری رو هفته پیش 3 روز متوالی از صبح تا عصر کلاس داشتیم و هیوای عزیزم تنها بود و این تنهایی زیاد اذیتش کرد. هیوا عادت به مادر کارمند نداره. خیلی باهاش صحبت کردم تا متوجه شد مامان داره میره سر کار و راضی شد من میتونم مربی بچه های دیگه هم باشم. :)) فکر میکرد من باید فقط و فقط مال خودش باشم. و مورد بعدی که برام تجربه خوبی داشت تعویض منزل بود. هیوا اصولا دختر منطقی اما بسیار احساساتی و درونگرا و حساس هست. ریز بین و جزئی نگر هست و به مطالب دقت زیادی میکنه. اصلا نمیدونستم چطور بهش بگم منزل مون دره عوض میهش چون بسیار به اتاقش علاقه داره. برنامه ای که در پیش گرفتم این بود که ازش خواستم کمک کنه وسایل خونه رو کارتون بندی کنیم. از جاهای مختلف شروع کردیم. اتاقش رو گذاشتم آخر باهم جمع کردیم وقتی رسید به کتابهاش واقعا ناراحت بود. چند بار همراهم اومد و اتاق جدیدش رو دید اما خونه هنوز درهم و نامرتب بود. تا 3 روز پیش که اتاق هیوا کاغذ دیواری شد و موکت خوشگلش و لوستر و همه چیزش مرتب شد. رفتیم و عروسکش رو برد در اتاق و خیلی زاید خوشش اومد. پرده اتاقش رو باهم اندازه گرفتیم و خریدیم. رفت در اتاقش رو بست و نیم ساعتی بازی کرد بعد گفت اتاق جدیدش رو خیلی دوست داره. مغازه های اطراف رو بهش نشون دادم. پارک بزرگ نزدیک خونه رو. حالا منتظره زودتر از اینجا بریم. موفق شدم.:)) عشق من از اینکه خونه نامرتبه ناراحته. میدونم. از هفته دیگه هم کلاسهای مهدم شروع میشه و صبح تا 4 نیستم. این هفته اخر هفته اسباب کشی میکنیم. خوشبختانه شرکتی اومده شیراز که خودش میاد و اثاث هارو میذاره تو کارتون و میبره خونه جدید و فرداش میاد میچینه. خیلی خوب شد برام. چون واقعا وقت ندارم و میخوام برای شروع کلاسهام بهترین باشم. تمام این روزها برم خاطره و تجربه بود. فکر میکنم هرچقدر بیشتر کار داشته باشم روحیه و انرژیم بیشتره. فکر میکنم باید اینطور فکر کنم تا باشه. غیر از این کم میارم. و نمیخوام اینطور بشه. میدونم هیوا هم در آینده مثل خودم میشه پس سعی میکنم حتی اگر دارم از خستگی هلاک میشم سرحال و شاد باشم. باور کنید چند تا فیلم کمدی گرفتم شبها میبینم با هیوا و خیلی موثر بوده این برنامه. از دوستای خوبم برای بودنهاشون متشکرم. برام دعا کنید. بزودی با برنامه های مونتسوری برمیگردم. نقاشی با اسپری رو با هیوا کار کردم و استفاده از حس لامسه در شناخت اشکال هندسی. براتون مینویسم. 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (14)

مصی
13 تیر 91 9:50
واقعا خسته نباشی و منزل نو هم مبارک. ایشالا به شادی بشینین


ممنونم عزیزم.
آسمانه
13 تیر 91 11:06
اميدوارم هميشه نبودنتون بخاطر خبرهاي خوبي از اين دست باشه، راستي سلام من رو به خانم جواهري برسونيد، من و مامان سارا بخوبي مي شناسيمشون، و ايشون هم ما رو :‏)‏ اميدوارم تو برنامه هاي جديدتون هر روز موفق تر از روز قبل باشيد :‏*‏


ممنونم. حتما. اسم واقعیتو نمیدونم و مامان سارا رو هم. وگرنه حتما استفاده میکردم )). البته ایشون اینقدر متین و بزرگوارن که دل هر ادمی رو به دست میارن. شوخی کردم . شما در کلاسهاشون شرکت کردید؟ حیف که من زیاد نمیتونم روی تکالیفم وقت بذارم. همین که در کلاسها شرکت میکنیم واقعا نعمت بزرگی هست. ممنونم بازهم
فرسا
13 تیر 91 13:22
سلام عزیزم
سلامت و پر انرژی باشی.........................



سلام فرسا جان. متشکرم.
مامان سارا ...(دردونه جون)
14 تیر 91 7:17
سلام عزيزم
خسته نباشي. اسباب كشي واقعا طاقت فرساست ولي اميد به لذت چشيدن بهترين لحظات در اين خونه ي جديد مي تونه قدرت استثنايي به آدم بده. اميدوارم اين روزهاي پر مشغله را با صبر و پشتكار خوبي كه در شما سراغ دارم به خوبي مديريت كني
موفق باشي


همین حرفات کلی بهم انرژی داد. بخصوص که همسرم هم کنارم نیست و سفره امیدوارم همینطور که میگی باشه. متشکرم دوست خوبم.
حسنا مامان ایلیا
14 تیر 91 9:45
ساحل عزیز امیدوارم خودت ودخترت همیشه شاد وسرحال باشین چه تنوعی شده براتون خونه جدید وتجربه ای جدید راستی من یکی که خیلی منتظرم بیایی ببینیم چه کردی با بازی های مونته سوری


عزیزم میدونم دیر میشه اما حتما میام و کارهای مونتسوری رو میذارم. مرسی دوست خوبم.
زهرا
14 تیر 91 15:27
سلام سحر جان

خسته نباشی عزیزم. خوشحالم که همه چیز خوب پیش میره خدارو شکر. دلم برای نوشته هات تنگ شده بود. کلی بهت سر میزدم. هیوای عزیزمو ببوس


مرسی عزیزم. منم همینطور دلم براتون تنگ شده زیاد.ممنون
حسنا
16 تیر 91 0:41
مبارک باشه مجددا خونه ی نو.
کارتون هم مبارک انشااله که موفق باشید عزیزم


ممنون دوست خویم. مرسی
مهدیه
16 تیر 91 11:57
خسته نباشی خوشحالم که با اینهمه مشغله ما رو تنها نمی گذاری.


ممنون هزیزم
نیلوفر مامان آوا
19 تیر 91 9:09
عزیزم سحر جان
سلام
تا باشه گرفتاری های خوب خوب باشه
ایشالله درد و بلا ازتون دور باشه
خونه جدید هم مبارکتون باشه ایشالله توش خوشی کنید و لذت ببرید.
شغل جدید خونه جدید مشغله های تازه همه و همه بنوعی لذت زندگین. با وجود داشتن دختری مثل هیوا جون نباید احساس خستگی کنی خودش یه عالمه عشقه. از این همه عشق مسرور باش و به همه ی دغدغه هات بخند. خوشبخت باشید. خیلی دوستتون داریم.

ممنون فرح عزیزم. تو هم همیشه موفق و شاد باشی. آوای عزیزمو ببوس.
نیلوفر مامان آوا
19 تیر 91 9:12
سحر جون لطفاً عکسای جدید از خونه و هیوای عزیزم بذار خیلی دلم تنگ شده. ممنون
راستی اگه ممکنه بگو منزل جدیدتون کجاست میخوام بدونم نزدیک شدی به ما یا دورتر.


فرح عزیزم منم همینطور. اینترنت ندارم که بتونم زیاد بهتون سر بزنم. حتما بزودی وصل میشه و زود میام. منزل جدیدمون تاچارا هست عزیزم. راستی کلاسهای زبانم داره شروع میشه اگر خواستی حتما بهم بگو.
رعنا
20 تیر 91 16:22
خسته نباشی ساحل عزیز
و مبارک باشه خونه جدید
واقعا آفرین به شما که همه این کارها رو دست تنها انجام میدید
راستی ممنون میشم سوالی رو که تو خصوصی پرسیدم جواب بدید


مرسی رعنا جان. اگر لطف کنی و برام ایکیل یزنی بهتره عزیزم.
مامان طلا
23 تیر 91 23:53
وای ساحل چقدر دلم برات تنگ شده بود یه دوهفته ای هست که توی نت نیومده بودم تهران بودم مبارک شغل وخونه جدیدت باشه مطمئنم از پس هردو خوب بر میای فقط باش در همین نزدیکی دل ما


عزیزم همنون. من همیشه بهت نزدیکم. ممنونم. میبوسمت.
زینب
27 تیر 91 7:55
خیلی وقته آپ نمیکنی. حالتون خوبه؟ سلامتین؟ خدا کنه


خوبم زینب جان. اینترنت هنوز وصل نشده نمیتونم زیاد بیام و مطلب بذارم. زود میام.مرسی از تو عزیزم
نسیبه
12 مرداد 91 17:40
سلام شما مربی کدوم مهد کودک هستید می خواستم بدونم و دخترم رو بیارم اونجا.منم شیراز زندگی می کنم و از شما خیلی خوشم اومده.


مدت کمی مربی مهد جوانه ها بودم. دیگه نیستم چون خیلی گرفتار بودم. ممنونم عزیزم.مربی های جوانه ها همه خوب هستند همه.