هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

هیوای آسمانی من

نوروز

1390/1/9 18:23
نویسنده : ساحل
2,503 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستان خوبم . اینجا برای هیواست دختر ۳ سال و ۳ ماهه من. و تمام دوستای خوبم . سعی میکنم شعر بنویسم براش و عکساشو بذارم تا بعدها ببینه از همه دعوت میکنم برام شعر بنویسن و از تجربیاتشون بگن. الان نوروزه . البته ما زیاد اهل سنتهای ایرانی نیستیم بد یا خوبشو نمیدونم اما نیستیم . زیاد هم از عید و نوروز خوشم نمیاد اصلا حوصله عید رو ندارم . عید دیدنی هم نمیریم . اینجوریه دیگه . اینم از ائلین مطلب. هیوای نازم اینروزها کنار خاله هاشه و خیلی بهش خوش میگذره . امیدوارم براش بهترین زندگیرو مهیا کنیم. من و پدرش .

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

sahel
14 فروردین 90 17:14
نرگس جون آذری هستی دیگهنظرتو اشتباهی پاک کردم. ببخشید
مسیحا
17 فروردین 90 14:44
من دوست داشتم اولین کسی باشم که اینجا نظر میذارم اما مشکل وبلاگت نذاشت این اتفاق بیفته
در هر حال خیلیییییییییییییییی خوشحالم که دیدگاههات رو مینویسی


دوست خوشبم برا نامه ای به هیوا اولین نفر بودی. تو همیشه اولین نفر هستی برای من که ندیده عاشقتم. دوست نداشتم از نوشته هام اینجا بذارم اما فقط بخاطر تو و آدمهایی که مثل تو خوب و انسان هستند اینکارو میکنم.
مادر آیاتای
3 بهمن 91 23:34
بسیار لذت بخشه برام خوندن وبلاگتون. نمیدونم از کجاش شروع کنم. کم کم میخونم. دیدن برنامه های هیوا جون منو دچار عذاب وجدان شدید کرد. بیاید و منو دلداری بدید. آیاتای الان یک سال و هشت ماهه هست و فقط کمی سی دی های بیبی انیشتین میبینه و کلیله و دمنه .. مثل اینکه خیلی کم کاری کردم. واقعا وقت ندارم چون از ساعت 3 که میاد خونه از مهد، میخوابه تا 7 و دوباره 11 میخوابه. و توی این فاصله هم که من یک دنیا کار دارم. اما باید یهجوری برنامه ها رو بهتر بچینم.از کی آموزش برای هیوا جون شروع کردید؟ شاید برم جلوتر بهش برسم اما کنجکاوی اجازه نمیده. راستی دوست خوبم که اسمتون رو هم درست متوجه نشدم، شعرهاتون خیلی خیلی عالی بود. چقدر خوب نوشتید حستون رو وقتی هیوا جون رو درونتون حس کرده بودید. براتون شادی بی پایان و پایدار آرزو میکنم.


ممنون عزیزم. اسم دخترت خیلی خیلی خوشگل و تازست. اصلا نشنیده بودم. اصلا لازم نیست دچار عذاب وجدان بشی. این مطالب برای این هست که کارهایی رو که من نوعی فکر کردم انجام دادم تو بتونی بدون دردسر و فکر برای دخترت انجام بدی. و وقت زیادی هم نمیخواد. هفته ای دو بار کافیه. مرسی از تعاریفت عزیزم. من 20 سالی میشه شعر میگم و مینویسم. فیس بوک هم هستم در ضمن اسمم هم ساحل هست در اینجا البته.حتما برنامه ریزی کن. کارهایی رو که دوست داری انجام بدی و مناسب سن دختر نازت هست رو بنویس روی کاغذ و برنامه ریزی کن براش. منهم هنوز همین کار رو میکنم. میتونی زبان رو شروع کنی خیلی مکم. طبق همون برنامه. فقط اهنگ گوش کنه. براش زیاد کتاب بخون که معجزه کتاب واقعا نمونه هست. نقاشی رو انجام بدید. رنگ بازی. رنگ انگشتی روی کاغذهای بزرگ. اموزشهای مونتسوری رو بعضی هاشرو میتونی بکنی که کم کم براتون مینویسم. و اینها اموزش نیست اینها کنار دخترت بودنه که هر لحظه تو داری صمیمیتی رو که بهش در اینده خیلی نیاز داری در رفتار خودت و دخترت و ارتباطتتون شکل میدی . و خیلی باهاش حرف بزن. طبیعت گردی رو فراموش نکن. باز هم پست برات میذارم عزیزم. موفق باشی دوست خوبم.