سال نو مبارک
دو ساعت به پایان سال نود و دو باقی مانده است. تو در حیاط مشغول بازی هستی و من وقت کردم چند سطری برایت بنویسم. آخرین پست امسال را. سالی که برایم پرکارترین سال بود. با فراز و نشیب های زیاد. شاید روزهایی گذشت که نتوانستم بیشتر از آنچه باید با تو باشم. راه اندازی سایت و رسیدگی به امور کودکان شاید باعث شد از تو کمی غافل شوم. اما میدانم تو دخترم نازنینم میدانی و درک خواهی کرد که مادرت وظایف بسیاری دارد . در سالی که تا چند ساعت دیگر خواهد رسید برای ما سالی پرکارتر خواهد بود. آنقدر هدف در سر دارم که از تعداد انگشت های دست بیشتر می شود. کمی در زندگی خودم تغییراتی روی خواهد داد و شاید در زندگی تو دخترم هم. عزیزم خوشحالم یک سال دیگر کنار تو بهار سبز زیبایم و پدر خوبت هستیم و لحظه ای شگرف را جشن خواهیم گرفت. خوشحالم چون ششمین سال است که برای همیشه بهار را به منزل دلم آورده ای . ما روز شنبه صبح عازم شمال خواهیم بود برای دیدار پدربزرگت. امیدوارم روزهای خوبی داشته باشی. میدانی هر آنچه در زندگی میکنم برای تو و شادمانی و رفاه تو است. میدانی چقدر دوستت دارم. هدیه زیبای من ، تو تمام سین سبزینه بهار من هستی . آبی آسمانم برایت بهترین روزها و شبها را در بهار پیش رو آرزومندم.
به تمام دوستانم این روزهای زیبا را تبریک می گویم. دوباره تشکر میکنم برای تمام محبت ها و حمایت های شما. ما را در لحظه تحویل سال دعا کنید. از خدا میخواهم همگی به تمام آرزوهایتان برسید و روزهای بهتری در سال جدید داشته باشید.
نوروزتان پیروز و خجسته باشد.