عزیز دل مادر
عزیزم...بهترینم. این هفته بعنوان مربی مونتسوری در مهدت مشغول به دوره کارآموزی شدم. امیدوارم بتونم موفق بشم. میدونی که اونجا و اون محیط رو خیلی دوست دارم. مطمئنم برای تو وقت خواهم داشت و همون برنامه های همیشگی رو انجام خواهیم داد. این هفته نقاشی با قطره چکان و اسپری رو کار میکنیم. دیشب از روی الگوهای هندسی ساخت اشکال رو کار کردیم. و زبان رو البته که خیلی زیاد داری پیشرفت میکنی و جمله میسازی خودت. سفالگری هم از هفته آینده میری کلاس پیش دوست پدرت. امروز قراره بریم پارک بزرگ بوقل خودت و بلال بخوریم. کلی ذوق کردی و خوشحالی :)))عزیزم داریم اسباب کشی میکنیم و تو بجای اینکه تو دست و پای من باشی همراهم هستی. اره دخترم با من میشینی میپیچی یادم میاری و مدام از اتاق جدیدت میپرسی. میدونم نگرانی عادت داری و طبیعیه. بهت قول دادم تمام وسایلت رو ببریم :))). میخوام اتاقت رو رنگ کنم بعد روی دیوارش استیکر بزنیم. واقعا از عروسک و قابهای اتاقت که زیاد هم هست خسته شدم. دخترم میدونی عاشقانه میپرستمت. میدونی ذره ذره وجودمی. میدونی با نفست نفس میکشم. میدونی با وجودت هر روز به دنیا برمیگردم. بعضی وقتها میگم با خودم چقدر بهت وابستم و خوشحالم تو نیستی اینطور. چقدر بدون تو شبهایی که پیش مامان همات هستی بهم سخت میگذره. اما خشوحالم مادربزرگی خوب داری که قانونمنده مقتدره با سواده و کلی بهت اموزشهای خوب میده. چقدر اونجا آب بازی خاک بازی میکنی و چقدر آزاد و رهایی. خوشحالم مادرم هم جاذبه و دافعه داره اینطور نیست لوس بشی و هرکاری بخوای بکنی و خالت هم البته. محیط امنی هست که میتونم بارحتی بذارم اونجا باشی و منهم کمی با بابا یاد قدیما باشیم. :))) عزیزم بهت افتخار میکنم. تو بهترینی با ادب مودب موقر. دوستت دارم..چند تا عکس میذارم عشق ابدی مادر. جگر گوشه مادر. ذره ذره وجود مادر.
ساکت نشستی و من عاشقت شدم.....
افق نگاهت دیدگاه امید من است....زیباترینم.
موهاتو بستی و من عاشقت شدم
وقتی نگا کنی دیوونه میشمو
موهاتو وا کنی دیوونه میشمو....
بی همگان بسر شود
بی تو بسر نمیشود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمیشود