پست های اخرین
کم کم با بوی باران بهاری ما بیشتر و بیشتر منتظر امدن بهار می شویم. روزهایی است که سبزی ها بیشتر می شود و باید ما هم بعد از خانه تکانی خانه خودمان و دلمان را بیشتر بتکانیم.
تا دیروز مشغول تکاندن شدید خانه بودیم. بطوری که دیشب نیمه ب کارمان تمام شد. خسته ام اما با روحیه و منتظر.
نمیدانم چرا امسال برای امدن عید و تعطیلات اینقدر مشتاقم. عجیب است چون کلن از روزهای عید و تعطیلات بسی تنفر داشتیم :)))
دو روز پیش به دیدار مراکز تفریحی بازار وکیل و مسجد عتیق رفتیم. هیوا چادر پوشید ماهم :) دیدار و نزدیکی با خدا شاید به زبان کودکانه ی او البته برایش بسیار زیبا بود. دخترم در پاکی فضای مسجد مانند ماه می درخشید.
تصاویر را برایتان خواهم گذاشت.
و پست بعدی درباره ی آموزش است آموزش در عمق تعطیلات :)))
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی